شَدِیدُ الْقُوی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَدیدُ الْقُوی: (عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى) کلمۀ «قُوی» جمع «
قوّة» است.
و
«شَدِیدُ الْقُوی» به معنی کسی است که تمام قدرتهایش فوقالعاده است و تنها مناسب ذات پروردگار است، ولی بعضی این جمله را به
جبرئیل نسبت دادهاند.
به موردی از کاربرد
شَدیدُ الْقُوی در
قرآن، اشاره میشود:
(عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى) (آن كس كه قدرت عظيمى دارد (جبرئيل امين) او را تعليم داده است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
و مراد از كلمه شديد القوى به طورى كه گفتهاند جبرئيل است، چون
خدای سبحان او را در كلام مجيدش به اين
صفت ياد كرده و فرموده:
(إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ)، بعضى هم گفتهاند: مراد از آن خود خداى سبحان است.
کلمۀ «قُوی» جمع «قوّة» است و «شَدیدُ الْقُوی» به معنی کسی است که تمام قدرتهایش فوقالعاده است و تنها مناسب ذات پروردگار است، ولی بعضی این جمله را در آیه:
(عَلَّمَهُ شَدیدُ الْقُوی...) «آن کس که قدرت عظیمی دارد او را (
پیامبر را) تعلیم داد» به جبرئیل امین نسبت دادهاند.
این تفسیر را که منظور از «
(شَدیدُ الْقُوی)» جبرئیل امین است، بعضی از
مفسران از جمله طبرسی در مجمع البیان
،
بیضاوی در
انوار التنزیل ،
زمخشری در
کشاف قرطبی در تفسیرش
و
روح البیان و
فخر رازی در
تفسیر کبیر ، و
سیّد قطب در
فی ظلال القرآن و
مراغی در تفسیرش
برگزیدهاند، تعبیرات علّامه طباطبایی در المیزان
نیز بیشتر به این تفسیر متمایل است.
درست است که در
آیه ۲۰ سوره تکویر از جبرئیل به عنوان:
(ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ.) «جبرئیل امین صاحب قدرت است و نزد (خداوند) صاحب
عرش مقام والا دارد»،
یاد شده، ولی میان «
(شَدیدُ الْقُوی)» که مفهوم عام و گستردهای دارد با «
(ذِی قُوَّةٍ)» که قوّة در آن به صورت مفرد و
نکره ذکر شده تفاوت بسیار است.
به علاوه، تعبیر به «
(عَلَّمَهُ)» یا مانند آن در
قرآن مجید هیچگاه در مورد جبرئیل به کار نرفته، و این تعبیر در مورد خداوند نسبت به
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و پیامبران دیگر بسیار زیاد است و به عبارت دیگر، جبرئیل معلم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نبود، بلکه واسطه
وحی بود و معلمش تنها خداست.
درست است که جبرئیل، فرشتهای است
والامقام، ولی مسلما پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مقام والاتری دارد، چنان که در داستان
معراج نیز آمده است که او در سیر صعودی معراج در محضر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، به نقطهای رسید و از حرکت بازماند و گفت: «اگر یک سر انگشت بالاتر روم پروبالم میسوزد»، ولی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همچنان به سیر خود ادامه داد. جمله «
(شَدیدُ الْقُوی)» به عنوان یکی از القاب خداوند، در
دعای ندبه نیز ذکر شده است.
مجموع این قرائن سبب میشود که تفسیر دوم را که میگوید منظور از «
(شَدیدُ الْقُوی)» خداوند است برگزینیم و در تفسیر آن بگوییم: خداوند شدید القوی و پرقدرت او را تعلیم فرمود، در حالی که او به صورت کامل و در حد
اعتدال درآمد و در افق اعلی قرار گرفت.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شَدیدُ الْقُوی»، ج۳، ص۸۰۸-۸۰۹.