شهر توج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از شهرهای پر آوازهای که در روزگار پیش از
اسلام و تا سدههای نخست گسترش اسلام، در
دشتستان استان بوشهر بسیار پر رونق بوده و جغرافینویسان و پیشینهنگاران در آثار خود پی در پی از آن یاد کرده اند شهر«توز» یا «توج» نام دارد. توج مهمترین شهری بوده است که پیش از
اسلام در قرن اولیه اسلامی در دشتستان قرار داشته است. منابع تاریخی تأکید دارند که این شهر به دست
عثمان بن ابی
عاص، بازسازی گردید و وی پس از بنا کردن مسجدی، آنجا را پایگاه مسلمانان قرار داد.
امروزه آثار و بقایای آن در شهرستان دشتستان قرار دارد، یکی از مراکز شهری - صنعتی و تجاری مهم
ایران و مناطق ساحلی
خلیج فارس در دوران ساسانیان و قرون نخستین اسلامی بوده که حتی تا دوران
حکومت آل بویه (
دیلمیان) نیز حیات و فعالیت خود را حفظ نموده است. عمده شهرت شهر توج بخاطر پارچههای نفیسی بوده که برای پادشاهان بافته شده و به سراسر دنیای آن روزگار صادر میشده است.
شهری کهن در جنوب غربی ایالت تاریخی
فارس و یکی از قدیمیترین و آبادترین و پر جمعیتترین شهرهای دشتستان قدیم بوده که در عصر
ساسانیان از رونق و اعتبار خاصی برخوردار بوده است. امروزه محل دقیق این شهر را نمیتوان به درستی تعیین کرد، ولی باتوجه به منابع جغرافیایی دورۀ اسلامی، میتوان حدس زد تلهای بزرگی که در نزدیکی ده کهنۀ امروزی در بخش شبانکاره از شهرستان دشتستان واقع در
استان بوشهر، موجود است، بقایای بر جای مانده از شهر تاریخی توج باشد.
در منابع جغرافیایی دورۀ اسلامی نام این شهر به جز توج،
با عناوین توَّز
و تَوّه
نیز آمده است.
در گزارشهای مربوط به حرکت سفاین
اسکندر مقدونی از شهری به نام «تائوکه (Taoke)» یاد شده است که برخی از محققان آن را از نظر موقعیت، منطبق با توج دورۀ اسلامی میدانند.
اگر چنین باشد، پیشینۀ تاریخی این شهر دستکم به روزگار
هخامنشیان میرسد. بنابر متن پهلوی کتاب شهرهای ایران، این شهر در
دوره ساسانیان «توژک» خوانده میشده است.
از تاریخ توج به روزگار ساسانیان آگاهیهای روشنی در دست نیست.
طبری گزارش کرده است که شاپور دوم ساسانی (سل ۳۰۹ یا ۳۱۰-۳۷۹م) پس از مسلط شدن بر امور کشوری، به سرکوب عربهای حدود مرزهای
ایران که در زمان خردسالی وی در نواحی و شهرهای مرزی ایران دست به غارت و تباهی گشوده بودند، پرداخت و گروهی از آنان را که از قبایل
تغلب،
عبدالقیس و
بکر بن وائل بودند، در
کرمان، توج و
اهواز جای داد.
به گزارش
یعقوبی، این شهر در ۱۳ق/۶۳۴م به روزگار
ابوبکر، به دست
عثمان بن ابیعاص که توسط افراد
قبیله عبدالقیس همراهی میشد، گشوده شد.
اما دیگر مورخان، فتح این شهر را به روزگار
عمر بن خطاب دانستهاند.
بلاذری و
قدامة بن جعفر فتح این شهر را در ۱۹ق/۶۴۰م، و ذهبی
آن را در ۲۱ق/۶۴۲م به دست
عثمان بن ابی
عاص ذکر کردهاند. طبری از دو جنگ
مسلمانان با اهالی توج یاد کرده است که جنگ دوم در ۲۳ق روی داده است.
اگر سخن طبری را بپذیریم، میبایستی که اهالی این شهر پس از گشوده شدن نخستین آن به دست عربها، آنان را از شهر رانده باشند و بار دیگر در ۲۳ق این شهر مجدداً به دست
عثمان بن ابی عاص فتح شده باشد. ابن بلخی نیز از دوبار لشکرکشی عربها به ایالت فارس و شهر توج خبر میدهد که نخستینبار به فرماندهی
علاء بن حضرمی، و بار دوم توسط
عثمان بن ابی عاص صورت گرفته است.
اما برخی از منابع، فاتح توج را
مجاشع بن مسعود معرفی کردهاند.
مجاشع از سردارانی بود که در خلافت عمر همراه
ابوموسی اشعری فرماندهی گروهی از نیروهای عرب را در یورش به
خوزستان برعهده داشت و احتمالاً وی از طرف ابوموسی اشعری برای کمک به اعرابی که از راه دریا به فارس تاخته بودند، مأمور شده بود. عربها که از جانب
بصره وارد خوزستان شده بودند، با نیروهای
عثمان بن ابی
عاص که از جانب دریا وارد فارس شده بودند، در نزدیکی ارجان به یکدیگر پیوستند که منجر به فتح دیگر شهرهای فارس و خوزستان شد.
و احتمالاً این اختلاف میان منابع تاریخی دربارۀ فتح این شهر و فاتح آن از همینجا ناشی شده است.
منابع تاریخی تأکید دارند که این شهر به دست
عثمان بن ابی
عاص، بازسازی گردید و وی پس از بنا کردن مسجدی، آنجا را پایگاه مسلمانان قرار داد.
توج در دورۀ اسلامی از شهرهای پررونق ایالت فارس بهشمار میرفته است. اوج رونق این شهر در سدۀ ۴ق/۱۰م بوده است.
اصطخری توج را پنجمین شهر بزرگ فارس، و از حیث بزرگی همسنگ ارجان دانسته است.
مؤلف گمنام
حدودالعالم مردم این شهر را بسیار توانگر توصیف کرده است.
علت رونق و
ثروت توج، واقع بودن آن بر سر راه بازرگانی
بندر گناوه به
کازرون و همچنین تولید پارچههای کتانی مرغوب و بینظیری
بوده است که بدان پارچههای توزی میگفتند.
این پارچهها به سراسر دنیای اسلام آن روزگار صادر میشده است.
توج در سرحد کورههای اردشیر خوره و شاپور خوره واقع بوده است. هرچند که جغرافیدانان اسلامی، سرحدات کورهها را دقیقاً مشخص نکردهاند و در آثار آنان مطالب ضد و نقیض دربارۀ وابستگی شهرها با این یا آن منطقه دیده میشود،
اما بیشتر جغرافیدانان دورۀ اسلامی توج را از شهرهای کورۀ اردشیر خوره دانستهاند،
و مقدسی آن را در شمار شهرهای کورۀ شاپور خوره برشمرده است.
توج در کنار رودخانۀ شاپور واقع بوده است.
و به واسطۀ شهرت این شهر، این رودخانه، پس از رسیدن به توج، رودخانۀ توج خوانده میشده است.
این شهر بنا به وضع اقلیمیاش، هوایی گرم و نخلستانهای فراوانی داشته است.
در ۳۲۲ق/۹۳۴م، برخی از نواحی فارس ازجمله توج دستخوش تاخت و تاز پیروان
ابوطاهر قرمطی واقع شد؛ اما در نبردی که میان
قرمطیان و اهالی توج روی داد، قرمطیان منهزم شدند و یکی از سرداران بزرگ آنها به نام ابن غمر در این جنگ به
اسارت درآمد و والی توج وی را نزد خلیفه به بغداد فرستاد.
در همین سال، فارس به تصرف عمادالدوله ابوالحسن علی
بن بویه درآمد و توج نیز ضمیمۀ قلمرو
آل بویه شد.
به روزگار
عضدالدوله دیلمی (حک ۳۳۸-۳۷۲ق) طوایفی از اعراب
شام به فرمان وی در توج اسکان داده شدند.
توج در سدۀ ۶ ق/۱۲م رو به ویرانی نهاد و در قرن ۸ ق تنها نامی از آن مانده بود، چنانکه
حمدالله مستوفی در سدۀ ۸ ق تنها از خرابههای آن یاد کرده است.
(۱) ابن اثیـر، الکامل.
(۲) ابن بلخـی، فارسنامه، به کـوشش لستـرنج و نیکلسن، همراه با حواشی منصور رستگار فسایی، شیراز، ۱۳۷۴ش.
(۳) ابن حوقل محمد، صورةالارض، بیروت، ۱۹۹۲م.
(۴) ابن خردادبه عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م.
(۵) ابن عبدالمنعم حمیری محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۶) ابوعلی مسکویه احمد، تجاربالامم، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
(۷) اصطخری ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م.
(۸) اقتداری احمد، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیجفارس و دریای عمان، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۹) بلاذری احمد، فتوحالبلدان، به کوشش رضوان محمد رضوان، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۱۰) بیرونی، ابوریحان، القانون المسعودی، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
(۱۱) تفضلی احمد، «شهرستانهای ایران»، شهرهای ایران، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۱۲) جوالیقی موهوب، المعرّب، به کوشش احمدمحمد شاکر، قاهره، ۱۳۶۱ق.
(۱۳) حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۰ش.
(۱۴) حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۱۵) خطاب محمود شیت، قادة فتح بلاد فارس (ایران)، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۱۶) خلیفة
بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، بیروت، دارالفکر.
(۱۷) دینوری احمد، الاخبارالطوال، قاهره، مطبعۀ عبدالحمید احمد حنفی.
(۱۸) ذهبی محمد، تاریخالاسلام، حوادث ۱۱-۴۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۹۸۷م.
(۱۹) شوارتس پاول، جغرافیای تاریخی فارس، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۲۰) طبری، تاریخ.
(۲۱) قدامة
بن جعفر، الخراج، به کوشش محمدحسین زبیدی، بغداد، ۱۹۸۱م.
(۲۲) کسروی احمد، شهریاران گمنام، تهران، ۱۳۵۷ش.
(۲۳) مشکور محمدجواد، جغرافیای تاریخی ایران باستان، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۲۴) مقدسی محمد، احسن التقاسیم، به کوشش محمد مخزوم، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۷م.
(۲۵) ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۲۶) نهچیری عبدالحسین، جغرافیای تاریخی شهرها، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۲۷) یاقوت، بلدان.
(۲۸) یعقوبی احمد، تاریخ، بیروت، دارصادر.
(۲۹) Barthold, W W, An Historical Geography of Iran, tr S Soucek,.
(۳۰) New Jersey, ۱۹۸۴.
(۳۱) EI۲.
(۳۲) Lestrange, G, The Lands of the Eastern Caliphate, London, ۱۹۶۶.
(۳۳) Serjeant, R B, Islamic Textiles, Beirut, ۱۹۷۲.
(۳۴) Wilson, A T, The Persian Gulf, Oxford, ۱۹۲۸.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «توج»، شماره۶۱۵۴.