• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهر باسمنج

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شهر باسْمِنْج ، شهری واقع در شهرستان تبریز است.




شهر باسمنج،
[۱] حدود ۱۸۸، ۸ تن، مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰: نتایج عمومی، کل کشور، تهران ۱۳۷۲ ش.
در پانزده کیلومتری جنوب شرقی شهر تبریز، در ارتفاع ۷۵۰، ۱ متری از سطح دریا واقع است.
شهر بستان آباد در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی آن قرار دارد.
دمای آن در تیرماه به ۳۸ درجه بالای صفر و در دی ماه به هیجده درجه زیر صفر می‌رسد.
راه اصلی تبریز ـ بستان آباد از دو کیلومتری شمال شهر، و رود باسمنج از مشرق این شهر می‌گذرد.
باسمنج به دو محله قدیم و جدید تقسیم شده است.



فعّالیّت عمده شهر، کشاورزی است و ۳۹ درصد جمعیت فعّال آن کشاورزند.
سنگ آسیاب‌‌هایی که در این شهر تراشیده می‌شود شهرت دارد و سنگ‌های آن از معدنی در آبادی اسکندر، در ۳۱ کیلومتری شمال غرب شهر بستان آباد، استخراج می‌شود.



از قرن هشتم به بعد، نام باسمنج به صورت‌های دیه اوسبنج، قریه وهوسفنج، فهوسفنج، اسفنج در بعضی متون دیده می‌شود.
[۲] رشیدالدین فضل اللّه، وقف‌‌نامه ربع رشیدی، ج۱، ص۲۶۸، چاپ مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۳] حمداللّه مستوفی، نزهة القلوب، ج۱، ص۷۹، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۴] اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۳۲۶، تهران ۱۳۵۰ ش.

به نوشته رشیدالدین فضل الله، در دوره او قریه اوسبنج مشهور به ترک دیه از دیه‌های ناحیه مهرانرود شمرده می‌شد و حدودش متصل به شارع خراسان و به اراضی زرنق و به اراضی قریه شادباد علیا و شارع قریه مرده ناب و فتح آباد بود.
[۵] رشیدالدین فضل اللّه، وقف‌‌نامه ربع رشیدی، ج۱، ص۲۶۸، چاپ مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران ۱۳۵۶ ش.

در یکی از قباله‌‌های مانده از ۹۸۷، از همنام آن، مزرعه یا ده اُسفنج در ناحیه بروانان (در مسیر جاده قدیمی میانه ـ اوجان ـ تبریز)، نام برده شده است.
[۶] محمدطاهر اصفهانی، صریح الملک، نسخه خطی دانشگاه تهران، ش ۸۵۵.

در منابع تاریخی دوره صفویه نیز نام فهوسفنج آمده است.




۴.۱ - در زمان اسکندرمنشی


به نوشته اسکندرمنشی، در ۹۸۹، شاه سلطان محمد از سعیدآباد کوچ کرد و وارد فهوسفنج شد.
[۷] اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۳۲۶، تهران ۱۳۵۰ ش.

در زمان سلطان محمد، در جنگ میان قزلباش و عساکر عثمانی، در کنار رود فهوسفنج عثمانی‌ها شکست خوردند و عقب نشستند.
[۸] حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، ج۱، ص۱۲۴، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ ش.


۴.۲ - در زمان شاه عباس اول


شاه عباس اول که در ۹۹۸، بر اثر صلح با عثمانی، قسمت‌هایی از آذربایجان و شیروان و بنادر دریای خزر و کردستان و لرستان، یعنی متصرفات عثمانی‌ها در فاصله سال‌های ۹۸۵ و ۹۹۸، را به آن دولت واگذار کرده بود، در ۱۰۱۲، برای بازپس گرفتن آذربایجان از عثمانی‌ها، پیش از ورود به تبریز و پس از اقامت در کاروانسرای شبلی، وارد فهوسفنج شد.
[۹] اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۲۶۱، تهران ۱۳۵۰ ش.
[۱۰] اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۲، ص۶۳۹، تهران ۱۳۵۰ ش.

در ۱۰۲۷ قوای عثمانی به سرداری خلیل پاشا شهر تبریز و، در پی آن، قریه فهوسفنج را مسخّر کرد.
[۱۱] اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۳، ص۹۳۳، تهران ۱۳۵۰ ش.


۴.۳ - در زمان فتحعلی شاه


در جنگ‌های ایران و روس در عهد فتحعلی شاه، قشون روس، پیش از معاهده ترکمانچای (۱۲۴۳)، باسمنج را متصرف شد، ولی پس از مدتی عقب نشست.

۴.۴ - در زمان ناصرالدین شاه


به نوشته ا عتمادالسلطنه، در ۱۹ شوال ۱۲۶۴ ناصرالدین شاه قاجار با اردویی مرکب از ۰۰۰، ۱۰ تن از شهر تبریز بیرون آمد و وارد باسمنج شد
[۱۲] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ج۲، ص۹۵۹، چاپ عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدّث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ ش.
و در سفر به اروپا (از راه میانه ـ ترکمانچای ـ باسمنج) به شهر تبریز درآمد.
[۱۳] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ج۳، ص۱۸۱۰، چاپ عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدّث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ ش.


۴.۵ - در جریان جنگ‌های انقلاب مشروطیت


باسمنج، در جریان جنگ‌های انقلاب مشروطیت و لشکرکشی قوای دولتی به آذربایجان، به لحاظ موضع سوق الجیشی، مدتی مقرّ حکم‌فرمایی عین الدوله بود و میان قوای ستّارخان و قشون دولتی بارها در آن‌جا زدوخورد روی داد.



به نوشته عبدالعلی ادیب الملک، در دوره ناصری، باسمنج یک حمام و دو مسجد و هفت خانوار رعیت و ده دکان داشت و مالیات دیوانی آن به ۱۶۰ تومان می‌رسید.
[۱۴] عبدالعلی ادیب الملک، دافع الغرور، ج۱، ص۱۰۸، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۹ ش.




باسمنج بعدها مرکز بلوک مهرانرود شد
[۱۵] مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۱۵۵، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ش.
و جاده تبریز به بستان آباد از وسط آن می‌گذشت.



(۱) ابن کربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، چاپ جعفرسلطان القرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ ش.
(۲) عبدالعلی ادیب الملک، دافع الغرور، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۹ ش.
(۳) اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۴) محمدطاهر اصفهانی، صریح الملک، نسخه خطی دانشگاه تهران، ش ۸۵۵.
(۵) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، چاپ عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدّث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ ش.
(۶) ایران، وزارت جهاد سازندگی، واحد آمار و برنامه ریزی، فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان آذربایجان شرقی (۱)، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۷) حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۸) حمداللّه مستوفی، نزهة القلوب، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۹) حسین‌علی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج ۴: استان ۳ و ۴ آذربایجان، تهران ۱۳۵۵ش.
(۱۰) رشیدالدین فضل اللّه، وقف‌‌نامه ربع رشیدی، چاپ مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۱۱) عبداللّه بن محمد کاشانی، تاریخ اولجایتو، چاپ مهین همبلی، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۱۲) مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ش.
(۱۳) مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰: نتایج عمومی، کل کشور، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۴) مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه ۱۳۶۵، نتایج تفصیلی شهرستان تبریز، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۱۵) مهندسین مشاور زیستا، طرح توسعه شهری و روانبخشی روستایی باسمنج: گزارش مرحله اول، تهران ۱۳۶۱ ش (جزوه تکثیرشده)؛


 
۱. حدود ۱۸۸، ۸ تن، مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰: نتایج عمومی، کل کشور، تهران ۱۳۷۲ ش.
۲. رشیدالدین فضل اللّه، وقف‌‌نامه ربع رشیدی، ج۱، ص۲۶۸، چاپ مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران ۱۳۵۶ ش.
۳. حمداللّه مستوفی، نزهة القلوب، ج۱، ص۷۹، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
۴. اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۳۲۶، تهران ۱۳۵۰ ش.
۵. رشیدالدین فضل اللّه، وقف‌‌نامه ربع رشیدی، ج۱، ص۲۶۸، چاپ مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران ۱۳۵۶ ش.
۶. محمدطاهر اصفهانی، صریح الملک، نسخه خطی دانشگاه تهران، ش ۸۵۵.
۷. اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۳۲۶، تهران ۱۳۵۰ ش.
۸. حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، ج۱، ص۱۲۴، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۹. اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۲۶۱، تهران ۱۳۵۰ ش.
۱۰. اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۲، ص۶۳۹، تهران ۱۳۵۰ ش.
۱۱. اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۳، ص۹۳۳، تهران ۱۳۵۰ ش.
۱۲. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ج۲، ص۹۵۹، چاپ عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدّث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ ش.
۱۳. محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ج۳، ص۱۸۱۰، چاپ عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدّث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ ش.
۱۴. عبدالعلی ادیب الملک، دافع الغرور، ج۱، ص۱۰۸، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۹ ش.
۱۵. مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۱۵۵، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باسمنج»، شماره۲۱۷.    


رده‌های این صفحه : ایران شناسی | تاریخ ایران




جعبه ابزار