• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: شهر (ابهام‌زدایی).

شَهْر (به فتح شین و سکون هاء)، از واژگان قرآن کریم و به معنای ماه است.



شَهْر به معنای ماه است. و آن با رؤیت هلال شروع شده و با رؤیت مجدد منقضی می‌شود. و اصل آن چنانکه در مجمع البیان فرموده به معنی ظهور است. علت این تسمیه آن است که با رؤیت هلال داخل شدن ماه آشکار می‌شود.


(وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ‌ شَهْراً) یعنی «حمل و از شیر باز شدن انسان سی ماه است.»
جمع قلّه شهر، اشهر و جمع کثرت آن شهور است، مثل‌ (الْحَجُ‌ اَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ) مراد از اشهر چنانکه روایات بیان می‌کنند ماه شوال، ماه ذوالقعده و ماه ذوالحجه است؛ و مثل‌ (اِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ) این آیه روشن می‌کند که خداوند خود چنین اراده فرموده که از روز خلقت آسمان‌ها و زمین، ماه‌های تمام کننده سال دوازده باشد. مراد از کتاب شاید کتاب تکوین و دنیا و شاید لوح محفوظ باشد.


راجع به ماه‌های حرام و احکام آنها، همچنین آیه‌ (فَاِذَا انْسَلَخَ‌ الْاَشْهُرُ الْحُرُمُ) (الشَّهْرُ الْحَرامُ‌ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ) (یَسْئَلُونَکَ عَنِ‌ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ) به «حرام» رجوع شود. و آیه‌ (وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ) به «ریح» مراجعه شود.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۸۶-۸۷.    
۲. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۶۸.    
۳. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین تحقیق الحسینی، ج۳، ص۳۵۷.    
۴. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۲۱۲.    
۵. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین تحقیق الحسینی، ج۳، ص۳۵۷.    
۶. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۷. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۲۱۲.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.    
۹. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷۸.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۳۶.    
۱۱. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۴.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۲۱۷.    
۱۴. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۲۲.    
۱۵. سبا/سوره۳۴، آیه۱۲.    
۱۶. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۳۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شهر»، ج۴، ص۸۶-۸۷.    






جعبه ابزار