شهابالدین تلعفری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَلَعفَری، شهاب الدین محمدبن یوسف شیبانی، مکنّا به ابوعبدالهو،
شاعر قرن هفتم بود.
شهرت تَلَعْفَریِ
را ظاهراً به جهت انتساب پدر وی به تَلّاعفر، محلی میان
موصل و سنجار،
دانستهاند.
تلعفری در ۵۹۳ در موصل به
دنیا آمد و در همانجا
تحصیل کرد. پدرش که خود شاعری با تمایلات
شیعی و آشنا به متون ایرانی بود
احتمالاً در پرورش ذوق ادبی وی مؤثر بوده است. در آغاز جوانی به ستایش فرمانروایان روی آورد. نخست به ستایش ملک اشرف موسی ایوبی، فرمانروای عراق (۶۰۷ـ ۶۲۶)، پرداخت و از بخششهای فراوان وی برخوردار شد، اما به سبب
قماربازی و باختن هدایا و صلههای ملک اشرف
و
افراط در
میگساری ، فرمانروای ایوبی او را به
حلب تبعید کرد. حاکم حلب، الملک الناصر، او را به خود نزدیک گردانید و برایش مقرری تعیین کرد، لیکن وی به سبب قماربازی و
خشم الملک الناصر
نتوانست در حلب بماند و به
دمشق بازگشت و با از سرگیری شیوة پیشین و افراط در قمار تا آنجا پیش رفت که ناگزیر به سکونت در تون
حمام گردید
در همین سالها به سبب
مناظرات شعری خود با شرف الدین
سلیمان بن بُلیمان، شاعر اربیلی (۵۹۶ ـ۶۸۶) شهرت یافت.
سپس به
مصر رفت و از آنجا به
حماه نزد ملک منصور فرمانروای آن شهر رفت و ملک منصور او را همنشین و همدم خود گردانید.
تلعفری در ۶۷۵ در حماه درگذشت.
بیشتر اشعار تلعفری
غزل و
نسیب ، و درباره میگساری است.
ابن خلّکان (متوفی ۶۸۱) از تلعفری به عنوان کسی که اشعار ابوالحسن محمد
سلامی شاعر سدة چهارم را برای وی خوانده است،
سخن میگوید
و این قدیمترین اطلاع درباره شاعر است.
صفدی (متوفی ۷۶۴) نیز به «
توریات » تلعفری اشاره دارد.
وی سرودههایی در
مدح و موشحاتی نیز داشته است. غزلهایش روان و باریک بینانه است و آنها را همپایة غزلهای
حاجری ، شاعر سدههای ششم و هفتم، دانستهاند.
اشعار تلعفری پس از مرگش مشهور بوده و خواندن آنها به شعرای جوان
توصیه میشده است.
با توجه به غزلهایی که از وی در تذکرهها آمده
می توان نوآوریهایی در شعرش یافت.
دیوان تلعفری به تصحیح محمدالانسی در ۱۳۱۰ در بیروت چاپ شده است.
(۱) ابن خلّکان.
(۲) ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴.
(۳) ابن شعار، قلائد الجمان فی فرائد شعراء هذا الزمان، چاپ عکسی از نسخة خطی کتابخانة سلیمانیة استانبول، مجموعة اسعد افندی، ش ۲۳۲۳، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۴) ابن صقاعی، تالی کتاب وفیات الاعیان، چاپ ژاکلین سوبله، دمشق ۱۹۷۴.
(۵) احمد احمد بدوی، اُسُس النقد الادبی عندالعرب، قاهره ۱۹۶۴.
(۶) محمدبن احمد ذهبی، تاریخ
الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۶۷۱ـ۶۸۰ ه، بیروت ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹.
(۷) جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، مصر ۱۹۱۱ـ۱۹۱۴.
(۸) سرکیس.
(۹) صفدی.
(۱۰) شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، ج۵، عصرالدول و الامارات، قاهره ۱۹۸۰.
(۱۱) یاقوت حموی، معجم البلدان.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تلعفری»، شماره۳۸۳۲.