شقّ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَقّ (به فتح شین و تشدید قاف)، از
واژگان قرآن کریم به معنای شکافتن و شکاف، و
شِقّ (به کسر شین و تشدید قاف) به معنای
مشقت و زحمت است.
شَقّ به معنی شکافتن و شکاف است.
(ثُمَ شَقَقْنَا الْاَرْضَ شَقًّا) شِقّ به کسر (به کسر شین) به معنی مشقت و زحمت است که به بدن و
نفس عارض میشود.
(لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ اِلَّا بِشِقِ الْاَنْفُسِ) «به آن سرزمین نمیرسیدید مگر با مشقت نفوس.» گوئی در
رنج و زحمت بدن و
قلب میشکند و منکسر میشود.
شُقّه به معنای ناحیه و محلی که با مشقت به آن میرسند.
(وَ لکِنْ بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ الشُّقَّةُ) به معنی سفر و مسافت نیز آمده است.
که توام با مشقت است. یعنی: لیکن این مسافت یا سفر بر آنها دور آمد.
شِقاق به معنای جدائی و مخالفت است.
اقرب آنرا دشمنی و مخالفت گفته و میگوید: حقیقتش آن است که هر یک در شقّی غیر از شقّ رفیقش باشد.
قول اقرب روی آن است که شقّه به معنی تکّه جدا شده از شیء است مثل نصف مثلا.
(وَ اِنْ تَوَلَّوْا فَاِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ) (وَ اِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ اَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ اَهْلِها) (ذلِکَ بِاَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ) یعنی «آن بدینجهت بود که با
خدا و
رسول مخالفت کردند.»
انشقاق به معنای شکافته شدن است.
(وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ واهِیَةٌ) (اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَ الْقَمَرُ) در این آیه مطاوعه و قبول هست، ایضا در
تشقّق.
(وَ یَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِکَةُ تَنْزِیلًا) (وَ اِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ... لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ) اصل آن
یتشقق است، تاء به شین قلب و در آن
ادغام شده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شقق»، ج۴، ص۵۹.