شجرة الملوک (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اگرچه استان
سیستان از دید اقتصادی
محروم و از موهبتهایی مانند
باران کمتر برخوردار است، مردم این سامان
ذوق هنری خودجوشی دارند که در دیگر جاهای ایران کمتر دیده میشود و از این رو، شاعران بزرگی از این خطه برخاستهاند. شجره الملوک نیز از
آثار شعری سیستانیان به شمار میرود که به فرمان شاهان (
حکم نواب کام یاب)، از دهه نخست
حکومت قاجاری و
تاریخ سیستان؛ میان سال
های ۱۲۲۱- ۱۲۰۶ سروده شده و تاریخ سیستان را از دیرزمان تا روزگار خود به
زبان شعر بازگفته است.
این کتاب، تاریخ
منظوم سیستان را از کهنترین روزگاران تا دوره فرمان روایی ملک بهرام خان کیانی، هم روزگار با دوران پادشاهی فتحعلی شاه
قاجار در بر میگیرد. موضوع کتاب را تاریخ سیاسی سیستان و دگرگونی
های فرمان روایان بومی آن میتوان برشمرد که به «ملوک نیم روز» شهیر شدهاند.
سرایندگان این متن سه نفرند که آن را در دو دوره سرودهاند: بخش نخست را شاعری با
تخلص صبوری آغاز کرده و شاعر دیگری به نام ناصح در این کار با او همراه شده و سرایش بخش دوم را کسی به نام ظهیر به سرانجام رسانده است. بخش نخست آن، در ۱۲۰۶ آغاز شده و در ۱۲۰۷ پایان یافته و بخش دوم (تکمله) آن که در
باره رویدادهای دوران ملوک پس از عهد ملک ناصر خان گزارش میدهد، به سفارش ملک بهرام خان کیانی در ۱۲۱۳ (پنج
سال پس از پایان یافتن بخش نخست) آغاز شده است.
این تکمله، خود دو بخش دارد:
۱. رویدادهای پس از
مرگ ملک ناصر خان و روی کار آمدن برادر او ملک بهرام خان؛
۲. گزارش در
باره روزگار بهرام خان کیانی، شاه
مستقل سیستان.
درون مایه این کتاب را بر پایه دوره بندی
های رایج در
تاریخ سیستان میتوان بررسید. این متن از آغازش تا برگ «۲۷ ب»، تاریخ ایران را از روزگار پیشدادیان تا از میان رفتن
دولت ساسانی گزارش میکند. سرایندگان پس از عرضه گزارشی سوگوارانه در
باره سقوط دولت ساسانی، در گزارش رویدادهای پس از
اسلام ، بی درنگ به عصر حکومت یعقوب لیث میپردازند. این دوره را کمابیش روزگار آغازین پاگیری
صفاریان و سلسله صفاری میخوانند که گزارش در
باره آن از برگ «۲۷ ب» آغاز میشود و به برگ «۶۶ الف» پایان مییابد. تاریخ دو شاخه از خاندان صفاری؛ یعنی خاندان لیث (یعقوب، عمرو، طاهر و علی) و خلفیان از نسل ابو جعفر احمد بن محمد بن خلف، در این بخش از کتاب به
نظم درآمده است.
شاخه خلفیان صفاری با
غزنویان و
سلجوقیان هم روزگار و درگیر بودند. به گمان، دوره ملوک نیم روز از برگ «۶۶ الف» آغاز میشود. آنان نیز دو شاخه داشتند: ملوک نصری از نسل ابو الفضل نصر بن احمد (۴۶۵ ق/ ۱۰۷۳ م) که تا هنگام حمله مغولان بر سیستان حکم میراندند و ملوک مهربانی.
ملوک مهربانی که از
نسل شمس الدین علی بن مسعود بن خلف بن مهربان بودند، از ۶۳۳ تا ۹۱۹ (دوره گسترش چیرگی
مغول بر
شرق ایران تا نخستین سال
های پادشاهی طهماسب یکم صفوی) فرمان راندند.
گزارش
های منظوم رویدادهای ملوک به ویژه با تاکید بر اوضاع سیستان در دوره چیرگی مغولان و پی آمدهای اندوه بار یورش تیمور و جانشینان او بر سیستان آمده و این موضوع به ویژه در
باره فرمان شاهرخ به ویران کردن بندها یا سدهای سیستان؛ یعنی عامل سازندگی آن سامان بازتاب یافته است. پس از این گزارشها،
منظومههایی در
باره دوره حکومت ملک محمود بن ملک حیدر آغاز میشود. دولت صفوی در دوره این پادشاه مهربانی نیم روز (سیستان) کوشید که رفته رفته اقتدار خاندان
های بومی مانند ملوک نیم روز را در منطقه
های سنتی آنها
متزلزل کند.
گزارش رویدادهای سیستان در متن این کتاب، از عهد
صفویان به بعد، با اشاره به دوره ملک سلطان محمد مهربانی و از دوره شاه طهماسب یکم آغاز میشود. سرایندگان در این بخش نیز به بسیاری از رویدادهای خرد یاد شده در منابع
کهن همچون
تاریخ سیستان و منابع دوره تیموری نپرداخته و حتی به اوضاع سیستان هنگام انتقال
قدرت از
تیموریان به صفویان اشاره نکردهاند.
۱. اوضاع ملوک نیم
روز را در عهد صفویان در دو دوره بزرگ میتوان گنجاند:
منازعه قزلباشان با ملوک (از عهد شاه طهماسب یکم تا روی کار آمدن ملک جلال الدین محمود)؛
ملوک در این دوره آرام آرام در گستره
اقتدار دولت صفوی جای گرفتند و گر چه کوشیدند در برابر سیاست
های دولت مرکزی بایستند، ایستادگی شان به دلیل آشفتگی
های موجود میان صاحب نفوذان محلی با یک دیگر کارساز نبود.
۲. روزگار استقرار ملک جلال الدین محمد کیانی
دولت صفوی سیستان را در این دوره به دلایل گوناگونی مانند همسایگی آن با قلمرو سلطنت
هند ، مهم شمرد. بنا بر این، دولت مرکزی که سیاست هایش را از پایتخت هدایت میکرد، بر نظارت کامل بر اوضاع سیستان تاکید میکرد.
بیشترین ارزش این متن، افزون بر گزارش
منظوم آن در
باره تاریخ عمومی سیستان،
روایت کمابیش سال شمارانه اش از برآمدن و برافتادن ملوک کیانی در سیستان است. کیانیان پس از ملک محمد سیستانی به درگیری
های درونی و فشار رقیبان بیرونی دچار شدند، اما به هر روی تا عهد قاجاران بر سر قدرت بودند. شجره الملوک تنها متن، در
باره سنت تاریخ نویسی این ملوک است که گزارشی درخور در
باره آخرین کیانیان قدرت مند در بر دارد. این
اثر با گزارش کوتاهی از تکاپوهای ملک بهرام کیانی و اوضاع سیاسی و خاندانی کیانیان پایان مییابد.
مصحح در مقدمه، از سنت تاریخ نویسی ملوک نیم روز سخن گفته و کتاب حاضر را حلقهای از حلقه
های همین سنت تاریخ نویسی و آخرین نماینده تاریخ نویسی ملوک نیم روز دانسته و گفتار درازدامنی در
باره آغاز و پیشینه این سنت و آثار شهیر و گران مایه آن، در دیباچه اش بر این کتاب آورده است. از سوی دیگر، وی با بخش کردن تاریخ
های سیستان به مرکزی و بومی، بدین گفته باور دارد که هرچه مورخان مرکزی مسائل سیستان را حاشیهای میدیدند، مورخان سیستانی آنها را درونی میدانستند و بر پایه سنت
تاریخ نویسی خود، دگرگونی
های آن سامان را پی میگرفتند. پس از این کتاب، اطلاعات گستردهای در
باره کیانیان در منابع ایرانی در دست نیست. تنها در دوران ناصر الدین شاه قاجار و مسائل مربوط به
تحدید حدود و مانند آن و رقابت
های روس و انگلیس در ایران و سیستان، زمینهای برای توجه ایرانیان و اروپاییان به سیستان فراهم میآید.
وی در پانوشت
های سودمند خود، به توضیح برخی از واژگان به کار رفته در متن کتاب یا ذکر تاریخ و
ویژگی
های روزگار شماری از افراد یاد شده در آن میپردازد و از نسخه بدل
های برخی از بیت
های این
منظومه یاد میکند. نمایه کسان و طایفهها، جایها، کتابها و اصطلاحها، در پایان کتاب آمده است. خوانندگان پژوهنده کتاب، از توجه به نام گذاری صفحات یا
منظومهها به شناسه
های نسخه شناختی و بخش بندی آنها بر این پایه، ناگزیرند.
نسخه خطی این کتاب را جورج پیتر تیت، افسر و کارشناس نقشه برداری انگلیسی در ۱۹۰۳- ۱۹۰۵ کشف کرد. او از دانش گستردهای در
باره اوضاع
بلوچستان برخوردار بود و در دوران دوسالهای که در سیستان ماند، افزون بر فراهم آوردن نقشه
های دقیقی از این سرزمین، به پژوهش
های میدانی فراوانی در این
باره دست زد و از منابع مکتوب آنجا نیز بهره برد و در نوشته
های خود از شجره الملوک یاد کرد و از بخش
های گوناگون این کتاب بهره گرفت.
شرح سفر خانیکوف به امارت افغان و سیستان (۵۹- ۱۸۵۸ م) و گفتار سودمند مصحح در
باره جایگاه سندها و مدرک
های تاریخی در تاریخ معاصر ایران به ویژه سندهای مربوط به سرزمین سیستان و بررسی و ارزیابی و دسته بندی آنها در سنجش با درون مایه شجره الملوک، از
ویژگی
های ستودنی
دیباچه مصحح بر این
اثر به شمار میرود. گفتار درازدامن وی نیز در
باره تاثیرهای
لهجه سیستانی در
شعر سرایندگان این
منظومه، از افزودنی
های شایسته این بخش است. دیباچه کتاب با چهار
عکس از نسخه خطی فرجام مییابد.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.