به ویژه در شبهای احتمالی قدر، باید بیشتر از هر زمان دست به دعا برداشت و در خلوت دل، با خدا آشتی نمود و این سیره ثابت عالمان بزرگ شیعه بوده است آنها که از مکتب اهلبیت (علیهالسّلام) الهام گرفتهاند، شبهای قدر را بهترین بستر برای دعا و عبادت میدانستند. دعای مقبول استجابت دعا دو شرط عمده دارد که با تحقق آنها، دعا در پیش خدا مقبول میافتد: (وَ اِذا سَاَلَکَ عِبادی عَنِّی فَاِنِّی قَریبٌ اُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذا دَعانِ) «و هر گاه بندگان من از تو درباره من بپرسند. (بگو) من نزدیکم و دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم.» در این آیه دو شرط اصلی اجابت دعا آمده است: اول: دعاکننده: حقیقتاً دعا کند و به صورت جدی از خدا بخواهد و نه صورتی از دعا باشد و لقلقه زبان: (دعوة الداع) دوم: فقط خدا را بخواند و از او درخواست کند نه از غیر او. یعنی از علایق غیر خدا قطع کند و خیال نکند که مستقلاً از وسایط، کاری ساخته است و اگر به اسباب خارجی اعتماد کند، از خدا نخواسته است. (اذا دعان) = دعانی اگر این دو شرط که از «دعا» و «نی» استفاده میشود تحقق یافت، دعا به هدف رسیده و مردود نخواهد شد، مانند دعای بیماری که دستش از پزشک و دارو کوتاه شده و قلبش از علل مادی و طبیعی مایوس گشته و مضطرّ شود، اما باید توجه به وسایط نداشته باشد وگرنه مضطرّ نخواهد بود و دعا از او محقق نخواهد شد. [۵۷]
رشاد، محمدحسین، در محضر علامه طباطبایی، ص۳۶۰.
اسوههای فقهی و عرفانی شیعه و مسلمانان اهل سلوک و عرفان، در همه حال دست به دعا برمیداشتند به ویژه در ایام قدر به دعا و نیایش سفارش مؤکّد داشتند. آیتالله میرزا جواد مَلِکی تبریزی میگوید: اوقاتی که در آن ساعت دعا مقبول میافتد سه شب قدر از ماه رمضان است و افضل آنها، شب «جهنی» (شب بیست و سوم) آن ماه است. ۸.۱.۱.۴ - قرائت قرآنقرائت قرآن گرچه همواره و در همه حال عملی ممدوح و محبوب و تجدید عهد با پیماننامه الهی است، ولی ماه رمضان به ویژه روزها و شبهای قدر، بسیار توصیه شده است. چرا که بهار قرآن است.تلاوت آیات وحیانی، هنگامی ارزش مضاعف مییابد که خواننده به مفاهیم آن توجه کند و در معانی کلمات دقیق شود و در پیام آیات تدبر نماید. نیز همزمان با قرائت، معانی آن را در ذهن به تصویر کشد و تجسم بخشد و روح خود را به آن عرضه کند؛ خود را مخاطب مستقیم خدای رحمان بداند و در برابر آن تسلیم شود و به قصد تعبد و محض بندگی آن را بخواند و در دریافت روح معانی قرآن کوتاهی نکند. ۸.۲ - رذیلتزداییدر شبهای قدر به دو چیز باید توجه بیشتر نمود: یکی: سعادتمندی و قرار گرفتن در ردیف سعادتمندان و انسانهای خوشفرجام، و دوم: دوری از شقاوت و بدبختی و ترک صفات زشت و ناپسند. از اینرو است که پیوسته در دعاهای مخصوص شبهای احیاء میخوانیم:«وَ اَنْ تَجْعَلَ اسْمِی فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدَاءِ وَ رُوحِی مَعَ الشُّهَدَاءِ» «خدایا امشب نام مرا در میان سعادتمندان و روحم را با شهدای راه حق قرا ده». با شرح صدر و گشادن دل و جان درون، درب سعادت به روی انسان گشوده میشود و با بستن دربهای عجب و غرور و صفات زشت دیگر درِ شقاوت را میتوان به روی خود بست. در این مسیر، بهترین راه، رجوع به ضمیر و عقل بیدار و وجدان سلیم است، باید پیوسته نفس را نکوهش کرد و از عملکرد نادرست گذشته اظهار ندامت نمود و تصمیم بر ترک بدیها در آینده گرفت، به خصوص بدیهایی که به ما روحانیان و مبلغان بیشتر روی میآورد، همانند عجب و غرور، که بیماری روانی بسیار خطرناکی بوده و عمدتاً گریبانگیر عالمان و خطیبان برجسته و داعیان دینی میگردد. «عُجب» خطرناکتر از تکبر و خودپسندی است. عجب، احساس خودکفایی در معنویات و احساس غنا و بینیازی در عرصه خودسازی است، با این توضیح که عُجب یعنی این که انسان کار نیک خود را بزرگ بشمارد و چون کار نیکی انجام داده، خودش را آدم نیکی بداند و از آنجا که در انجام وظیفه کوتاهی نکرده در دل خود مباهات کند و خود را سرافراز و از دیگران که کوتاهی کردهاند بهتر بداند و قلباً آنها را تحقیر نماید. [۶۱]
احمد مهدوی دامغانی و دیگران، سخنرانیهای راشد، ج۶، ص۱۱۷.
این بیماری روحی آثار و پیامدهای ناگواری در پی دارد و اگر انسان متوجه نفوذ چنین بیماری در روح خود نشود، رفع و دفع آن بسیار مشکل خواهد شد. مرحوم شیخ عباس قمی مینویسد: از احادیث چنین بر میآید که عجب از گناهان ظاهری سختتر است، برای اینکه عجب گناه دل است. گناهان ظاهری با توبه از بین میرود و عبادات کفّاره آنها میگردند، اما عجب که صفتی است نفسانی، هم زایل کردنش مشکل است و هم عبادات را فاسد میکند و مضرات بسیار دارد از جمله آنکه: آدمی را متکبر میسازد و گناهانش را از یادش میبرد و در اثر غرور، خود را از مکر و عذاب خدا ایمن میداند و میپندارد که او در پیشگاه خدا مقام و منزلتی دارد. افزون بر آن، شخص مبتلا به عجب از بس که به رای و عقل خود، معتقد است از سؤال و استفاده و استشاره دیگران محروم میماند، و چهبسا به رای نادرست خود، اصرار میورزد. [۶۳]
احمد مهدوی دامغانی و دیگران، سخنرانیهای راشد، ج۶، ص۱۱۷.
با نظر به این خطرات و آسیبهای روحی عُجب است که امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) میفرماید: «سَیِّئَةٌ تَسُوؤُکَ خَیْرٌ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُک» «کار نادرستی که تو را ناگواراست و همراه با تنفر انجام میدهی، بهتر از کار خوبی است که تو را به عجب و غرور وا میدارد.» و امام جعفر صادق (علیهالسّلام) نیز در اینباره میفرماید: عُجب، گناهی است که بذرش کفر است و زمینش نفاق، آبش ستم، شاخههایش جهل، برگش گمراهی و میوهاش لعنت و خلود در دوزخ است. هر که دارای صفت عجب شود بداند که بذر کفر افشانده و زراعت نفاق کرده و ناچار زراعتش ثمر خواهد داد. [۶۵]
احمد مهدوی دامغانی و دیگران، سخنرانیهای راشد، ج۶، ص۱۱۷.
۸.۳ - اصلاحات اجتماعیاصلاح دادن میان مردم، از توصیههای جدی و مؤکد قرآن کریم است که وساطت را در این مسیر عمل شایسته میداند و مستقیماً به آن امر میکند در حدی که نجوا و تبادل سخنان سری و صحبتهای درگوشی را تنها در موارد خاصی چون صدقه و اصلاح بین ذات جایز میداند. اهمیت در این عمل همینقدر کافی است که دروغگویی در این مقوله جایز است. اصلاح میان چند نفر که با هم فاصله گرفتهاند، پاداش بیحساب دارد و در زبان پیامبر از انجام نماز و روزه مستحبی ارزشمندتر است، به ویژه اگر این عمل شایسته و انسانی در ایام رمضان مخصوصاً در ایام قدر صورت پذیرد، ارزش و اجر و پاداش مضاعفی مییابد. آخرین وصیت امیرمؤمنان بر شیعیان در شبهای قدر، شاهد عادل و دلیل زنده بر آن است. اصولاً پنج خصلت پسندیده را باید در ایام قدر زنده کرد. آنها سرآمد صفات ممدوح آدمیاند و داشتن این صفات، مستلزم داشتن تمام صفات نیک و ملازم با حقیقت ایمان است. داشتن آنها، نفس را برای کسب تقوا و اصلاح ذاتالبین و اطاعت خدا و رسول آماده میکنند. این پنج خصلت به قرار زیر هستند:تاثیر قلبی از یاد خدا؛ یعنی دل از درون بترسد و تکان بخورد؛ فزونی ایمان با گوشسپاری به قرآن؛ توکل راستین به خدا؛ اقامه نماز؛ انفاق مالی به دیگران و مستمندان. سه صفت اول، صفت قلبی و از اعمال درون ذاتی است؛ و دو صفت اخیر، از اعمال جوارح و برون قلبی است. [۷۰]
محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۰، ص۳۰۸۷.
قرآن کریم در بیان این صفات ترتیب منطقی را در میان آنها رعایت کرده است: (اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ اِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ ایماناً وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ) «مؤمنان تنها کسانی هستند که چون یاد خدا شود، دلهایشان ترسان شود، و چون آیات او بر آنها تلاوت شود، ایمانشان را بیفزاید و بر خدای خویش توکل کنند، همانان که نماز را بر پا دارند و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق کنند.» در تعیین شب قدر پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمایند:«اِلتَمِسوها في العَشرِ الأواخِرِ مِن شَهرِ رَمَضانَ» «شب قدر را در دهه آخر ماه رمضان جستجو کنید.» همچنین از امام باقر (علیهالسّلام) آمده است: «همانا علی (علیهالسّلام) شب قدر را در شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم میجست.» طبق روایات فراوانی که در منابع شیعی آمده است، شبهای نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ما ه مبارک رمضان، شبهای قدر معرفی شدهاند. بنابر روایت "ابن ابیالحدید" وقتی درباره تعیین شب قدر از امیرالمؤمنین سؤال میشود، آن حضرت از مشخص کردن آن طفره میرود و میفرماید:«لست أشكّ انّ اللّه إنّما يسترها عنكم نظرا لكم لأنّكم لو أعلمكموها عملتم فيها و تركتم غيرها و أرجو أن لا تخطئكم إن شاء اللّه» در این جهت تردید ندارم که خداوند جهت مخفی داشتن شب قدر برای شما نظر و عنایت دارد، زیرا اگر آنرا برای شما اعلام داشته بود، در همان شب به عبادت میپرداختید و در شبهای دیگر عبادت را ترک مینمودید و من هم به خواست خدا در مورد بهرهبرداری شما از شبهای دیگر امیدوارم شما را محروم نگردانم. البته با اینکه خداوند و رسولش (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه اطهار (علیهمالسّلام) برای زنده نگه داشتن روح امید و اهمیت اطاعت و بندگی سعی در مخفی داشتن شب قدر داشتهاند، ولی آنطور که از احادیث استنباط میشود، احتمال شب قدر بودن شب بیست و سوم بیشتر است. ۹.۱ - دیدگاه فقهااكثر فقها شب بيست و سوم را شب قدر دانستهاند. برخى نيز هر سه شب را از مراتب شب قدر شمرده و گفتهاند: هر يک از اين سه شب به جهت تأثير آن در سرنوشت انسان، شب قدر محسوب مىشود.۹.۲ - روایت امام صادقدر روايتى از امام صادق (علیهالسّلام) آمده است: «شب نوزدهم، شب تقدير (اندازهگيرى كردن)، شب بيست و يكم، شب استوار ساختن (آنچه تقدير شده) و شب بيست و سوم، شب امضا (نسبت به آنچه مستحكم شده) مى باشد.»گرچه قرآن یکبار در شب قدر نازل شده ولی خود شب قدر، هر سال تکرار میشود و ارزش معنوی آن نیز همچنان استمرار دارد، به دلیل برخی از روایات که بر تداوم شب قدر تصریح دارد؛ برای نمونه: مردی از امام صادق (علیهالسّلام) پرسید: مرا آگاه کن که آیا شب قدر تنها در گذشته بوده یا هر سال پدید میآید، فرمود: اگر لیلةالقدر، برداشته شده بود قرآن هم برداشته میشد. پس آنچه همه روایات مختلف وارده از ائمه اهلالبیت (علیهالسّلام) در آن اتفاقنظر دارند این است که شب قدر تا روز قیامت جاری و باقی است و همهساله تکرار میشود. از آنچه گفتیم پاسخ سؤال دوم نیز روشن شد که میپرسند آیا پیش از اسلام نیز شب قدری بوده است یا مخصوص امت اسلام است؟ با این توضیح که با دقت در روایات یاد شده و آیات سوره قدر بر میآید که از روزی که نوع آدمی مستعد فرا گرفتن شریعت آسمانی گردید و به رشد و بلوغ فکری رسید و پیامبران در میان آنها، برانگیخته شدند، لیلةالقدری داشتند که اصول معارف و شرایع در آن شب مقدر میشده است. [۸۰]
طالقانی، سید محمدحسین، پرتویی از قرآن، ص۱۹۶.
دلیل دوم بر تداوم شب قدر، به کار رفتن فعل مضارع در مقام معرفی آن است، همانند: (فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ) در سوره دخان، و (تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ) در سوره قدر، و فعل مضارع هم برای استمرار است. صاحب «المیزان» در اینباره میفرماید: اخبار اهل بیت اتفاقنظر دارند که شب قدر در هر سال تکرار میشود و تداوم آن، تا روز قیامت استمرار خواهد یافت. اهل بیت پیامبر، علما و صالحین از امت، با تأسی به پیامبر اسلام نسب به شبهای قدر اهمیت بسیاری قائل بودند. ۱۱.۱ - پیامبر خداسیره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سرمشق همه خلایق و حتی اسوه امامان معصوم (علیهمالسّلام) بود. آن حضرت در شبهای قدر، حال و هوای دیگری داشت. امیرمؤمنان علیبنابیطالب (علیهالسّلام) در اینباره میفرماید: پیامبر اسلام خود و خاندانش در دهه آخر ماه مبارک رمضان، شب را احیا میکردند (و به خواب نمیرفتند).امام صادق (علیهالسّلام) سیره ایشان را چنین ترسیم میکند: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص اِذَا دَخَلَ الْعَشْرُ الْاَوَاخِرُ شَدَّ الْمِئْزَرَ وَ اجْتَنَبَ النِّسَاءَ وَ اَحْیَا اللَّیْلَ وَ تَفَرَّغَ لِلْعِبَادَة» «چون دهه آخر ماه رمضان فرا میرسید، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کمر همت میبست و از زنان خود دوری میجست، شبها را احیا میداشت و تمام وقت به عبادت میپرداخت.» ایشان حتی پیش از بعثت، راهی کوه حرا میشدند و به دور از محیط جهلآلود مردم مکه عزلت میگزیدند؛ چونان حضرت موسی که به کوه سینا به مناجات با خدا میرفت. آری حضور فعال و مثبت و موفقیتآمیز، در صحنههای سیاسی و اجتماعی و جهاد و انقلاب، حضور عرفانی در محضر معبود را میطلبد تا بدینسان در میدان عمل، قدرت روحی بیابند و بر شیاطین بیرونی ظفر یابند و این وعده صادقانه خداست که: (وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ اِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ) »و آنان که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد، و خداوند با نیکوکاران است.» ۱۱.۲ - حضرت فاطمه زهراحضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) نیز چون پدر معصومش، شبهای قدر را احیا میداشت نه تنها خودش، شبزندهدار بود بلکه کودکان و نوجوانان خانه را نیز با این سنت آشنا میساخت و شبهای قدر که فرا میرسید به فرزندان خود، توصیه میکرد غذای کمتری بخورند تا بر اثر پرخوری زودتر به خواب نروند و برای شبزندهداری حال و نشاط بیشتری بیابند. [۸۸]
حسینی تهرانی، محمدحسین، مهرتابان، ص۳۷۳.
۱۱.۳ - سید علی قاضیهمه ائمه (علیهالسّلام) از این سیره شایسته نبوی و فاطمی، تبعیت میکردند و عالمان و عارفان صادق نیز این سنت را تداوم میبخشیدند، برای نمونه علامه طباطبائی سیره استادش، سید علی قاضی طباطبایی را در شبهای قدر چنین توصیف میکند:روش قاضی طباطبایی این بود که در ماه مبارک رمضان، ساعت چهارِ شب در منزل خود، رفقای خود را میپذیرفتند و مجلس اخلاق و موعظه ایشان تا ساعت شش از شب، گذشته، طول میکشیده در دهه اول و دوم چنین بود، ولی در دهه سوم، ایشان مجلس را تعطیل میکرد و تا آخر ماه رمضان هیچ کس ایشان را نمیدید. چه بسا به مشاهد مقدس مشرف میشدند و به دور از دید مردم، همچنان به مجاهدت و تزکیه نفس و خودسازی ادامه میدادند. ۱۱.۴ - امام خمینیامام خمینی (رحمةاللهعلیه) نیز به محض طلوع ماه رمضان دیدار رسمی و عمومی با مردم و برخی از کارهای خود را تعطیل میکردند و به تفکرات تنهایی و به دعا و نیایش و عبادت و خودسازی میپرداختند و جان تازهای میگرفتند و پس از پایان ماه رمضان، با قدرت و توان و تاییدات مضاعف الهی و معنوی، در صحنه سیاست و کرسی قیادت حضور مییافتند.در مورد تعدد شب قدر چند احتمال مطرح میشود. ۱۲.۱ - احتمال اولمنظور از تعدد شب قدر، یعنی در یکسال همانطور که مردم میگویند شب ۱۹ و ۲۱ و ۲۳ شب قدر باشد.پاسخ این احتمال، این است که بنابر نص قرآن کریم شب قدر در ماه رمضان قرار دارد، (از کنار هم قرار دادن این دو آیه: " شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" و "انا انزلناه فی لیلة القدر"، چنین چیزی استفاده میشود.) و بیش از یک شب هم نیست، چرا که خداوند میفرماید: (إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ) قرآن را در شب قدر نازل کردیم نه در شبهای قدر، اما به جهاتی (گفته شده است: خداوند چند چیز را در چند چیز مخفی کرده است: شب قدر را در میان شبها، وقت قیامت را در میان اوقات، اسم اعظم را در میان اسماء، ساعات اجابت دعا را در ساعات مختلف، رضای الاهی را در همه طاعات و اولیای خاص را میان همه بندگان، تا مردم همه شبها را محترم شمرده و در همه اوقات از گناه پرهیز کنند، همه انسانها را احترام کنند و در همه طاعات رضای او را بجویند.) این یک شب برای ما تبیین نشده است و گفتهاند یکی از این شبهای ۱۹ و...، شب قدر است و همه این شبها را بیدار باشید و... تا بتوانید فضیلت شب قدر را درک کنید. (شاید به خاطر همین مطلب باشد که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه معصومین (علیهالسّلام) دهه آخر ماه مبارک رمضان را به احیا و شب زندهداری مشغول بودند، البته ممکن است گفته شود: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان (علیهالسّلام) از شب قدر آگاهی داشتند و شب زندهداری آنان در دهه آخر دلیل و سرٌ دیگری داشت و یا اینکه برای تعلیم دیگران بوده است که آنان این روش احتیاطی را عملا از معصومین یاد بگیرند.) اگر در روایات سه شب مشخص شده، (سفیان بن سمط به امام صادق (علیهالسّلام) گفت: شبهایی که احتمال میرود شب قدر باشند کداماند؟ حضرت، شب ۱۹، ۲۱، ۲۳ را فرمودند.) [۹۰]
دهقانی، اکبر، تفسیر نسیم، ص۴۶۵، قم، حرم، چاپ ۱۳۸۳ش.
برای آن است که کار را برای بندگان خدا آسان کنند.۱۲.۲ - احتمال دوماگر منظور از تعدد شب قدر، این باشد که شب قدر در زمان رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وجود داشت و بعد از ایشان، هم تکرار میشود.پاسخ این احتمال، این است که نظر قرآن و اهلبیت (علیهالسّلام) بر این است که شب قدر در زمان حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و همچنان باقی است. از آیه (تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ) که صیغۀ مضارع (تنزل در اصل تتنزل بوده)، را به کار برده است، استمرار نزول ملائکه و روح فهمیده میشود. همچنین در سوره دخان آیه ۴ و ۵ در مورد شب قدر آمده است:(فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ • أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ) که باز هم صیغۀ مضارع "یفرق" آمد که در زبان عربی نشانه استمرار فعل است. احادیث و روایات نیز بر این موضوع تاکید دارند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جواب ابوذر که در مورد شب قدر سؤال کرده بود، فرمود: «این شب، تا روز قیامت است.» [۹۴]
استرآبادی، علی، تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص۷۹۲، محقق، مصحح، استاد ولی، حسین، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
امام جواد (علیهالسّلام) میفرماید: علی (علیهالسّلام) به ابن عباس فرمود: «شب قدر در هر سال است و در این شب امر یکسال نازل میشود.» [۹۵]
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۹۹، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
مفسران اهلسنت هم بر این نظرند که شب قدر همچنان باقی است. [۹۶]
فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۳۲، ص۲۳۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
۱۲.۳ - احتمال سوماگر منظور از تعدد شب قدر، این باشد که با توجه به اختلاف افق شهرهای مسلماننشین و اختلاف در روزهای ماه مبارک رمضان هر منطقه شب قدر مخصوصی به خود داشته باشند.اما نسبت به احتمال سوم باید گفت؛ قبل از طرح پاسخ از باب مقدمه میگوییم: در فرهنگ اسلام شب قدر به جهت خصوصیات منحصر به فردی که برای او است، اهمیت زیادی دارد و روایات زیادی در تاکید بر احیای آن و اهمیت دادن به آن وارد شده است. از آن جمله سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال آورده است که، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از موسی (علیهالسّلام) نقل فرمود: الاهی من قرب تو را میخواهم، فرمود: قرب من از برای کسی است که بیدار باشد در شب قدر، گفت: الاهی رحمت تو را خواهم، فرمود: رحمت من از برای کسی است که رحم کند فقرا را در شب قدر، گفت: خدایا نجات میخواهم، نجات از آتش، فرمود: این برای کسی است که استغفار کند در شب قدر، گفت: خدایا رضای تو را میخواهم، فرمود: خشنودی من از برای کسی است که دو رکعت نماز بخواند در شب قدر. از خصوصیات شب قدر است نزول قرآن، نزول فرشتگان و روح بر ولی خدا، همچنین بالاتر بودن عبادت آن یک شب از هزار ماه. و تدبیر و تقدیر وقایع و خلایق.(برای آگاهی بیشتر رجوع شود به کتاب احکام القران.) اما سؤال این است که با توجه به اختلاف افق در شهرهای مختلف، آیا تمام این خصوصیات برای همه اهالی شهرها با افقهای متفاوت تکرار میشود؟ آنچه از نص قرآن کریم و ظاهر روایات بر میآید؛ این است که شب قدر یکشب بیشتر نیست و خصوصیاتی که به ولی الله و امام معصوم (علیهالسّلام) بر میگردد همه در یکشب اتفاق میافتد، یعنی نزول ملائکه بر امام (علیهالسّلام) و اندازهگیری امور و حوادث و معیشتها، همه در یکشب خاص است. خداوند میفرماید: (تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا) ملائکه و روح در این شب نازل میشوند. و نزول قرآن در این شب بود: (إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ) یا در روایات آمده است: در این شب امر یکسال نازل میشود. [۱۰۲]
قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۱۴، ص۳۵۹، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
اما از نظر درک همه فضیلتهایی که برای شب قدر گفتهاند، عمل به وظیفه میتواند راهگشا باشد؛ (البته به احتمال سوم پاسخ دیگری هم داده شده است؛ مثلا در تفسیر نمونه، آمده است: شب همان سایه نیم کره زمین است که بر، نیم کره دیگر میافتد، و میدانیم این سایه همراه گردش زمین در حرکت است، و یک دوره کامل آن در بیست و چهار ساعت انجام میشود. بنابر این ممکن است شب قدر یک دوره کامل شب به دور زمین باشد؛ یعنی مدت بیست و چهار ساعت تاریکی که تمام نقاط زمین را زیر پوشش خود قرار میدهد شب قدر است که آغاز آن از یک نقطه شروع میشود و در نقطه دیگر پایان میگیرد (دقت کنید)، روی این اساس دیگر تعدد شب قدر به خاطر تعدد افقها از اساس منتفی میشود.) یعنی اگر با ادله ثابت شود که روز اول ماه رمضان چه روزی است، طبعاً شب قدر هم مشخص میشود و مسلماً اعمال و شب زندهداریها و احیای آن شب بدون اجر باقی نمیماند و امید است که همان پاداش شب زندهداران در شب قدر به انسان داده شود، و لو اینکه واقعا آن شب، شب قدر نباشد. (روایاتی در باب تسامح در ادله سنن نقل شده است که این معنا را میفهماند. هشام بن سالم از ابیعبدالله (علیهالسّلام) نقل میکند: اگر کسی بشنود - که فلان عمل و یا فلان کار در زمانی خاص - دارای ثواب است و عمل کند و بعد بفهمد که چنین نبود و آن روایتی که به او رسیده صحیح نبود، خداوند آن ثواب را به او عطاء میکند، اگرچه عمل بحسب واقع (واقع زمانی یا مکانی) دارای چنین اجر و ثوابی نبوده باشد.) البته به شب زندهداری در دهه آخر ماه رمضان توصیه شده است و شاید این سنت اسلامی بدان جهت باشد که اطمینان به درک شب قدر برای ما حاصل شود. حال آیا روز قدر هم در شان و منزلت مانند شب آن است؟ در جواب باید گفت، اگرچه وقایعی مانند نزول ملائکه بر ولی الله (علیهالسّلام) در شب قدر است، اما روز قدر هم در ارزش و فضیلت مانند شب آن است. ("لیلة القدر فی کل سنة و یومها مثل لیلتها"؛ شب قدر در هر سالی هست و روزش در ارزش مانند شبش است"، آنچه در تهذیب الاحکام آمده مسلما از استنباطات شخصی شیخ طوسی نیست و آنرا از امام معصوم (علیهالسّلام) نقل کرده است.) شیخ عباس قمی در اعمال شب بیست و سوم ماه رمضان میگوید: روزهای این شبها را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و تلاوت و دعا به سر آورد؛ زیرا که در احادیث معتبره وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است. • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۴، ص۶۰۱. • سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «شب قدر شب سرنوشت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۳/۰۳/۲۱. • وفا، جعفر، حبل المتین، سال اول، تابستان ۱۳۹۱ «ویژه نامه ماه رمضان»، برگرفته از مقاله «»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۱/۲۹. • اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «آیا لیلة القدر متعدد است؟»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۱/۲۹. ردههای این صفحه : روزهای دارای اعمال مخصوص | روزهای مهم در شیعه | رویدادهای ماه رمضان | شب قدر | مناسبتهای اسلامی |