سیما (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سیما: (تَعْرِفُهُمْ بِسیمَاهُمْ) «سیما» در
لغت به معنای علامت و نشانه است، خواه در صورت باشد یا جای دیگر، بعضی آن را از مادّه «
وَسْم»
و بعضی آن را از مادّه
«سَوْم» گرفتهاند
و این که در فارسی امروز آن را به معنای چهره و صورت به کار میبرند، معنای تازهای است و گرنه در مفهوم عربی آن، چنین معنایی ذکر نشده است، به هر حال منظور این است که آنها گر چه سخنی از حال خود نمیگویند، ولی در چهرههایشان نشانههایی از رنجهای درونی وجود دارد که برای افراد فهمیده آشکار است و از آنجا که علائم خوشحالی و بدحالی بیشتر در صورت نمایان است به هنگام ذکر این لفظ غالباً صورت تداعی میشود.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با
سیما:
(لِلْفُقَرَاء الَّذِینَ اُحصِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الاَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ اَغْنِیَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ لاَ یَسْاَلُونَ النَّاسَ اِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَاِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ) (بهتر است
انفاق شما برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفتهاند و نمیتوانند برای تامین هزینه زندگی مسافرتی کنند و سرمایهای به دست آورند و افراد نا آگاه آنها را از شدّت خویشتنداری، بینیاز میپندارند؛ امّا آنها را از چهرههایشان میشناسی؛ و هرگز با اصرار از مردم درخواست نمیکنند. این است مشخّصات آنها و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید،
خداوند از آن آگاه است)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: و در اینکه فرمود:
(تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ) و نفرمود: تعرفونهم بسیماهم - شما مسلمانان ایشان را با سیمایشان میشناسید - برای این بود که آبروی
فقرا را حفظ نموده و راز آنان را بپوشاند و پرده تعفف آنان را هتک نکرده باشد، چون معروف شدن فقرا نزد همه مردم نوعی خواری و اظهار ذلت ایشان است، به خلاف اینکه خطاب را تنها متوجه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کند و بفرماید: تو ایشان را به سیمایشان میشناسی برای اینکه آن جناب پیامبری است که به سوی فقرا و اغنیا و همه طبقات مبعوث شده، نسبت به همه رؤوف و مهربان است و به نظر ما برای او از حال فقرا گفتن نه کسر شان ایشان است و نه آبروریزی از آنان و خدا داناتر است؛ نکته التفات از همه
مسلمین به خطاب به شخص رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ اَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ اَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْاِنجِیلِ کَزَرْعٍ اَخْرَجَ شَطْاَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَاَجْرًا عَظِیمًا) (محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر
کفّار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال
رکوع و
سجود میبینی در حالی که همواره فضل و رضای خدا را میطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در
تورات است و توصیف آنان در
انجیل، همانند زراعتی است که جوانهاش را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا میدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد و کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و پاداش عظیمی داده است)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه سیما به معنای علامت است و جمله
(سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ) روی هم مبتدا و خبر و جمله
(مِنْ اَثَرِ السُّجُودِ) حال ضمیری است که در باطن خبر است و به سیما بر میگردد و یا بیان است برای سیما و معنایش این است که: سجده آنان برای خدا به عنوان تذلل و تخشع برای او است و این سجده در چهره آنان اثری گذاشته و آن اثر سیمای خشوع برای خداست، که هر کس ایشان را ببیند با آن سیما ایشان را میشناسد و قریب به این معنا روایتی است از
امام صادق (علیهالسّلام) که فرموده: منظور شبزندهداری به نماز است و روایت را
صدوق در کتاب
فقیه و
مفید در
روضة الواعظین بدون ذکر سند از
عبداللَّه بن سنان از آن جناب نقل کردهاند. بعضی از
مفسرین گفتهاند: مراد از سیما، اثر خاکی است که در پیشانی دارند، چون
مؤمنین همواره بر خاک سجده میکنند، نه بر فرش و جامه. بعضی دیگر گفتهاند: مراد، سیمای مؤمنین در
روز قیامت است که محل سجده آنان در آن روز مانند چراغ میدرخشد و نور میدهد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْاَقْدَامِ) (مجرمان از چهرههایشان شناخته میشوند و موهای پیش سر و پاهایشان را میگیرند و به
دوزخ میافکنند)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: این
آیه در مقام پاسخ از پرسشی تقدیری است، گویا کسی میپرسد: خوب وقتی از گناهشان پرسش نمیشوند پس از کجا معلوم میشود گنهکارند؟ در پاسخ فرموده: مجرمین از سیمایشان شناخته میشوند...، و به همین خاطر جمله مورد بحث را با واو عاطفه عطف به ما قبل نکرد و نفرمود: در آن روز کسی از جن و انس از گناهش سؤال نمیشود و مجرمین از سیمایشان شناخته میشوند بلکه بدون واو عاطفه فرمود: مجرمین... تا بفهماند این جمله پاسخ از سؤالی است که در کلام نیامده و منظور از سیما نشانهای است که از چهره مجرمین نمودار است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «سیما»، ص۳۰۵.