• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیم جوریان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سیم جوریان، نام خاندان معروف امرای قهستان، نخستین دودمان قدرتمند ترک در ایران بودند.



"سیمجوریان" نام خاندان معروف امرای قهستان «قهستان، سرزمین بسیار کهن و پهناوری بوده و تمامی خراسان جنوبی امروزی را در بر می‌گرفته به علاوه شهرستان‌های طبس، ترشیز (کاشمر)، زاوه (تربت حیدریه) زوزن (خواف)، تون (فردوس)، بنابر (گناباد) را در برمی‌گرفته.» و نیشابور بود که در خراسان به مقامات بزرگی رسیدند، ابتدا در دولت سامانیان مصدر خدمات مهمی شده و در ازای خدمات خویش به کسب قدرت و ثروت نائل شدند، مؤسس این خاندان "سیم جور دواتی" است، وی از خادمان اسماعیل بن احمد سامانی بود که بعد به سرداری رسید، با علویان در گرگان جنگید و سیستان را از دست محمد بن علی برادر لیث بن علی بیرون آورد و در سال ۳۰۴ هـ.ق همراه با سپاهیانش به قهستان هجوم آورد و بواسحاق را از آنجا متواری کرد.
سیمجور در سال ۳۱۹ از طرف نصر بن احمد سامانی به حکومت هرات و ری منصوب گردید، اما حکومت او در ری چندان طول نکشید و در سال ۳۲۸ هـ.ق در گذشت، سیمجور موفق نشد آخرین مراحل ترقی نظامی را طی کند و مقام سپهسالاری را به دست آورد، البته ترقی او از مرتبه غلامی به سرداری نشان از شایستگی و لیاقت او می‌باشد.
[۲] فروزانی، ابوالقاسم، سیمجوریان، بی‌جا، انتشارات ایل شاهسون بغدادی چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۴.



در سال ۳۳۳ هـ.ق امیر نوح بن نصر به هنگام حضور در نیشابور با شکایت جمعی از مردم از ابوعلی چغانی روبه رو می‌شود، امیر سامانی او را از مقام سپهسالاری عزل و "ابراهیم سیمجور" را به سپهسالاری بر می‌گزیند، نخستین ماموریت مهم او تسخیر کرمان در سال ۳۲۴ هـ.ق و حکومت بر ناحیه گرگان می‌باشد و در سال ۳۳۶ در گذشت.


وی در اواخر حکومت امیر نوح سامانی (۳۴۳-۳۲۱) سپهسالار ابوعلی چغانی به اتهام تمایل به آل بویه مورد بدگمانی قرار گرفت و از مقام خود برکنار گردید با روی کار آمدن امیر عبدالملک (۳۵۰-۳۴۳) هـ.ق مقام سپهسالاری به ابوسعید بکر بن مالک فرغانی واگذار شد.
[۴] ابن ضحاک، ابوسعید عبدالحسین، تاریخ گردیزی، مصحح، عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۳، ص۳۵.

بکر بن مالک بعد از گماشته شدن در این منصب شحنگی «مردی که او را پادشاه برای ضبط کارها و سیاست مردم در شهر نصب کند. (لغتنامه دهخدا)» نیشابور را به ابوالحسن سیمجور واگذار کرد، بکر بن مالک با رکن‌الدوله بویهی سازش نموده و قرار بود که رکن‌الدوله از خلیفه عباسی برای بکر بن مالک فرمان امارت خراسان را دریافت نماید، به این دلیل از طرف دربار سامانی به قتل رسید و "ابوالحسن سیمجور" جای او را گرفت و سپهسالار شد. اما ابوالحسن نتوانست موفق عمل کند و با عملکرد نامطلوب خود موجب نا رضایتی زیر دستان گردید و از مقام خود عزل شد، ولی در زمان امیر نوح نصر علاوه برگرفتن عهد و خلعت و لقب ناصرالدوله، سپهسالار شد.
عتبی وزیر نوح بن نصر موقعیت او را تباه کرد و او را از مقام سپهسالاری عزل نمود، ابوالحسن مدت ۲۱ سال یعنی تا سال ۳۷۱ سپهسالار بود و در سال ۳۷۸ در گذشت.
[۶] زرین کوب، عبدالحسین، روزگاران تاریخ ایران، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۳۹۸.



در سال ۳۷۸ مقارن با در گذشت ابوالحسن، فرزندش ابوعلی سیمجور در هرات بود، در آن حال، فرزند دیگر ابوالحسن سیمجوری که ابوالقاسم نام داشت در نیشابور به ادارۀ امور مشغول بود. موقعیت ابوعلی بعد از مرگ پدرش چنان مستحکم بود که امیر نوح سامانی به اجبار او را سپهسالار خراسان کرد، اما از سوی دربار بخارا ولایت هرات را که از آنِ ابوعلی بود به اسم فائق کردند، ابوعلی با دریافت این خبر به هرات رفت و ضمن ارسال نامه‌ای برای فائق او را به جهت آنکه رعایت دوستی و مودت ما بین را نکرده ملامت کرد.
[۷] جرفادقانی، ابوالشرف ناصح، تاریخ یمینی، به کوشش، دکتر جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب چاپ اول، ۱۳۳۳، ص۶۵.


۴.۱ - توطئه علیه ابوعلی

دربار بخارا برای کاهش قدرت او توطئه‌ کردند و میان فائق و ابوعلی جنگی در‌انداختند، اما کاری از پیش نبردند، ابوعلی سیمجور پس از استقرار در مقام سپهسالاری خراسان، با کاردانی ویژه‌ای امور لشگر را سر و سامان داد، اما توطئه‌های دربار سامانی در ایجاد انگیزه انتقام‌جویی ابوعلی از دولت سامانیان بی‌تاثیر نبود، بنابراین وی پس از آنکه از سپاه و سلاح خیالش راحت شد بنای دخالت در امور امیر سامانی را گذاشت و در این راستا با بغرا خان علیه سامانیان متحد شد.
در جنگ رخنه، امیر نوح سامانی، محمود غزنوی را به جنگ ابوعلی فرستاد، محمود شکست خورد و فرار کرد اما در جنگ طوس ابوعلی از سبکتکین و پسرش محمود شکست خورد و در سال ۳۸۷ هـ.ق به قتل رسید.
[۸] جرفادقانی، ابوالشرف ناصح، تاریخ یمینی، به کوشش، دکتر جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب چاپ اول، ۱۳۳۳، ص۸۴.



ابوالقاسم ابتدا مصلحت دید که با قاتل برادرش سبکتکین سازش کند اما بعد از مدتی بر ضد او عصیان کرد و در این راه به آل بویه پناه ببرد و با فائق و منتصر سامانی متحد شد اما در جنگ سرخس به دست محمود غزنوی دستگیر شد.
[۹] میرخواند، محمّد بن خاوند، روضه الصفا، تهذیب، عباس زریاب، تهران، انتشارات علمی، چاپ اول، ۱۳۷۳، ج۳، ص۵۷۱

سیمجوریان از طریق مقامات و مناصبی که در دولت سامانیان به دست آوردند در تمام طول دوران امارات آن سلسله از عهد امیر اسماعیل تا روزگار منتصر آخرین فرمانروای سامانی در امور حکومت سامانیان نفوذی چشمگیر داشتند اما بعد از ابوالقاسم سیمجوری با استقرار حکومت محمود غزنوی به خراسان به سرعت موقعیت خویش را از دست دادند.


۱. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۲، ص۳۵۱.    
۲. فروزانی، ابوالقاسم، سیمجوریان، بی‌جا، انتشارات ایل شاهسون بغدادی چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۴.
۳. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۸، ص۴۵۸.    
۴. ابن ضحاک، ابوسعید عبدالحسین، تاریخ گردیزی، مصحح، عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۳، ص۳۵.
۵. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۸، ص۵۰۷.    
۶. زرین کوب، عبدالحسین، روزگاران تاریخ ایران، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۳۹۸.
۷. جرفادقانی، ابوالشرف ناصح، تاریخ یمینی، به کوشش، دکتر جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب چاپ اول، ۱۳۳۳، ص۶۵.
۸. جرفادقانی، ابوالشرف ناصح، تاریخ یمینی، به کوشش، دکتر جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب چاپ اول، ۱۳۳۳، ص۸۴.
۹. میرخواند، محمّد بن خاوند، روضه الصفا، تهذیب، عباس زریاب، تهران، انتشارات علمی، چاپ اول، ۱۳۷۳، ج۳، ص۵۷۱



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سیم جوریان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۲۸.    






جعبه ابزار