سیطره بر حیوانات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند متعال بر همه چیز و همه کس
سلطه كامل دارد و هیچ جنبندهاى بدون
اراده خداوند، قادر بر انجام کاری نیست.
تسلط و سیطره
خداوند بر
حیوانات، از
تعالیم حضرت هود (علیهالسلام):
• «... ما من دابة الا هو ءاخذ بناصیتها...؛
همانا من بر خداوند، پروردگار خود و پروردگار شما
توکل كردم؛ هیچ جنبندهاى نیست مگر اینكه او ناصیهاش را در قبضه دارد (وجودش در
اختیار اوست) حقّا كه پروردگارم بر راهى راست است (در
تدبیر امور
جهان خلقت طبق
عدالت و
حکمت عمل مىكند).»
«ناصیه» به موهای جلوی سر گفته میشود و بر جلوی سر نیز اطلاق میشود لسان العرب، ج۱۴، ص۱۶۹، «نصا» «اخذ به ناصیة»، کنایه از کمال تسلط و نهایت قدرت است.
ناصیة به معنای موى پیشانى است.
علامه طبرسی در ذیل «فَیؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَ
الْأَقْدامِ»
فرموده «النَّاصِیةُ: شعر
مقدّم الرّأس» و آن در اصل بمعنى اتصال است ... و ناصیه متصل بسر است. در
المنجد گوید: ناصیه قسمت جلو سر یا موى پیشانى است كه دراز شده است. «...ما من دابة الا هو ءاخذ بناصیتها...»
یعنی هیچ جنبندهاى نیست مگر آنكه خدا موى پیشانى آنرا گرفته است مراد از آن تسلّط خدا است بر موجودات.
آیت الله مکارم در
تفسیر نمونه مینویسد: نواصى جمع ناصیه چنان كه
راغب در
مفردات مىگوید: در اصل به معنى موهاى پیش سر و از ماده نصا بر وزن نصر به معنى اتصال و پیوستگى است، و اخذ به ناصیه به معنى گرفتن موى پیش سر است، و گاه
کنایه از غلبه كامل بر چیزى مىآید.
مصطفوی در
التحقیق مینویسد: «النَّاصِیةُ: قصاص الشعر و جمعها النَّوَاصِی....و التحقیق أنّ هذه اللغة واویة و یائیة...؛ ناصیه به معنای کوتاه نمودن موی سر است وجمع آن نواصی میباشد...و در اصل یا از ماده نصو یا از ماده نصی است. ماده نصو از
لغت عبری اخذ شده و آن به معنای قسمتهای بلند از بدن انسان است و بر قسمتهای جلوی سر مانند پیشانی اطلاق میشود. اگر از ماده نصی باشد به معنای
اختیار و
انتخاب از چیزی است...ولی در کتب لغت بین این دو معنا خلط شده است.»
و در جای دیگر میگوید: «و أخذ الناصیة و قبضها بالشدّة: إشارة الى السلطة التامّة و القهر و الحكومة...؛اخذ و گرفتن ناصیه به شدت به معنای سلطه تام و قهرو حکومت است ... »
كلمه دابه به معناى هر جنبنده و جاندارى است كه روى
زمین حرکت و جنبشى دارد، و شامل تمامى
حیوانات مىشود، و گرفتن به ناصیه یعنی موى جلوى سر كنایه است از كمال تسلط و نهایت قدرت، و بر صراط مستقیم بودن خداى تعالى به معناى این است كه او سنتاش در میان مخلوقات یك
سنت ثابت است و هرگز، تغییر نمىكند و آن این است كه امور را بر یك منوال یعنى بر منوال
عدل و
حکمت تدبیر كند و چون چنین است پس او همواره حق را به كرسى مىنشاند و باطل را هر جا كه با حق در بیفتد رسوا مىسازد.
پس معناى
آیه این شد كه: من بر
اللَّه توکل مىكنم كه
رب من و رب شما است، او است كه مىتواند حجتى را كه به شما القاء كردم (و آن
حجت این بود كه علنا از
آلهه شما بیزارى جستم و اعلام كردم كه نه شما با همه زور و قلدریتان مىتوانید به من آسیبى برسانید و نه آلهه شما) به
ثمر برساند چون او است تنها مالك و صاحب
سلطنت بر من و بر شما و بر هر جنبنده، و سنت او عادله و تغییر ناپذیر است پس به زودى
دین خود را یارى نموده و مرا از شر شما حفظ مىكند.
حضرت هود (علیهالسلام) در این گفتار خود گفت: پروردگار من بر
صراط مستقیم است و نگفت پروردگار من و شما با اینكه قبلا گفته بود: توكل من بر پروردگار من و شما است،
علت این آن است كه مقام آن سخن و این سخن دو مقام است در اینجا هود (علیهالسلام) در مقام
دعا به جان خود و علیه
قوم خویش است، در مقامى است كه توقع دارد خداى تعالى او را از
شر آنان حفظ كند و لازم است خداى تعالى را به عنوان رب و مدبر امور خود یاد كند به خلاف قومش كه خدا را رب خود نمىدانستند، پس مناسب همین بود كه خداى تعالى را رب خود بشمارد و به رابطه عبودیتى كه بین خود و ربش برقرار است تمسك بجوید تا توقعش برآورده شود به خلاف آن مقامى كه در آن مقام مىگفت: (تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَ رَبِّكُمْ) كه در آنجا مىخواست عمومیت سلطنت الهى و احاطه قدرتش را برساند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «سیطره بر حیوانات».