سیره نظامی حضرت محمد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در سیره نظامی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جنگ برای دفاع بود نه تهاجم و کشورگشایی و ایشان دارای ویژگیهای یک فرمانده کامل بود. نسبت به دشمنان با مدارا و برای نشاندادن حقانیت اسلام برخورد میکردند. غلبه بر نظام قبیلهای، برقراری
عدالت اجتماعی و حفظ موجودیت جامعه
مسلمانان از اهداف ایشان در جنگ بود.
در
اسلام جنگ دفاعی است نه تهاجمی
و
مسلمانان به قصد کشورگشایی و تجاوز به حقوق غیر مسلمانان نمیجنگند؛ بلکه مبارزه برای حفظ موجودیت
جامعه اسلامی و دفاع از آزادی اندیشه و اعتقادی است که مورد تعرض قرار گرفته است. با این وجود مبارزان از هر راهی برای غلبه بر دشمن بهره نمیگیرند و اصول ارزشهای انسانی را محترم
و میدان جنگ را صحنه دفاع از حقانیت آیین خویش دانسته و با برخورد انسانی با اسراء، کمک به مجروحان و بیماران دشمن، رفتار نیکو با غیر نظامیان
به معرفی شخصیت دینی خود میپردازند. چه بسیار افرادی که با تامل در این برخوردها به حقانیت آیین اسلام
ایمان آوردهاند.
دستور جنگ دفاعی «
جهاد دفاعی» در سال دوم هجری، پس از سالها اعمال فشار و شکنجه از سوی
مشرکان مکه بر مسلمانان، از سوی
خداوند صادر شد.
به طور کلی شیوههای جنگی
پیامبر را در موارد ذیل خلاصه کرد:
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همه ویژگیهای فرمانده کامل را دارا بود. عقلانیت،
شجاعت،
قدرت،
درایت، به کارگیری اصول نظامی و از خودگذشتگی منحصر به فردش، توانست افرادی را که پراکنده و دشمن یکدیگر بودند، نظم و پیوستگی بخشد و با شناخت عمیق از تواناییهایشان و گماردن به مناسبی که کارآیی بالایی برای انجام آن داشتند،
آنان را به مسئولیتپذیری و اطاعتی آگاهانه وا داشت آنچنان که با وجود تنگدستی و تجهیزات اندک، بر سراسر
شبه جزیره عربستان چیره شدند.
از آنجا که تصمیمگیری صحیح جنگی بر اساس اطلاعات دقیق و کامل از دشمن
امکانپذیر است، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اهتمام ویژه به این بخش از راههایی همچون استقرار ماموران اطلاعاتی در مناطق ورودی و خروجی
سرزمین یا منطقه عملیاتی دشمن،
قرار گرفتن در مسیر تجّار و مسافران
و بازجویی از اسیران
کسب خبر میکردند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قبل از نبرد با افراد خبره و کار آزموده درباره شیوه و مکان جنگیدن و استفاده از جدیدترین سلاحها و تاکتیکهای جنگی مشورت میکرد. کندن خندق به پیشنهاد
سلمان فارسی و استفاده از
منجنیق و
دبابّه در
غزوه طائف از جمله این موارد است.
هدف از این شیوه مقهور ساختن نیروهای مادی و معنوی دشمن و واداشتن آنان به تسلیم برای جلوگیری از تلفات جانی کمتر بود. از این رو همواره مسیر نهایی و تدابیر اتخاذ شده را حتی از نیروهای اطلاعاتی پنهان میداشت و طرحها را فقط با فرماندهان و معاونان آنان در میان میگذاشت، جز
تبوک در تمامی نبردها از جمله سریه
عبدالله بن جحش و
فتح مکه،
غزوه بنیلحیان و
فتح خیبر این شیوه به کار گرفته شد.
یورش ناگهانی در زمان و مکان مناسب که ساز و برگ و خسارات انسانی و مادی کمتری در پیداشت و برتری کمَی نیروهای دشمن را جبران میکرد. در
جنگ حنین،
نیروهای
اسلام ۱۲ هزار نفر و
ثقیف و
هوازن ۲۰ هزار تن بودند.
هنگام کندن خندق برای رویارویی با
احزاب،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با دادن نوید فتح ایران و روم مسلمانان مضطرب را به تلاش و حفظ آرامش دعوت کردند.
از مهم ترین روشهای جنگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. در فتح مکه در ده هزار نقطه آتش برافروختند تا با ایجاد رعب و وحشت مشرکان را ناچار به فرار یا تسلیم کنند.
نوعی دفاع در برابر خطر احتمالی دشمن قبل از آمادگی کامل او برای حمله به مسلمانان بود که با پیشیگرفتن، آنان را در سرزمین خود گرفتار میکردند که با سرعت و تحّرک و استتار همراه بود.
در
جنگ بنیمصطلق هنگامی که دشمن مشغول آب دادن به حیوانات خود بودند، مورد حمله مسلمانان قرار گرفتند.
از آنجایی که هدف پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از جنگ ارشاد و اسلام آوردن دشمنان بود. به همین خاطر ایشان قبل از جنگ به
هدایت دشمنان میپرداخت.
اساس رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر گذشت و مدارا؛
؛
بود و تا جایی که اعتقادات و
حدود الهی محفوظ بماند، با مشرکان و
اهل کتاب به عطوفت و رافت رفتار میکرد و از حقوق شخصی خویش چشمپوشی میکرد. وفور موارد نقل شده در کتب سیره به حدی است که میتوان گفت یکی از ویژگیهای شخصیتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است
شیوههایی هم چون؛ ارسال مبلغین مذهبی،
مذاکره و گفتگو، نوشتن نامه به سران کشورها،
فدیه گرفتن برای آزادی اسرای کفار به جای کشتن آنان،
انعقاد پیمان
صلح و دوستی با قبایل (مشرکان و اهل کتاب)
اختصاص سهمی از غنایم به نو مسلمانان، آزادی بدون
فدیه اسیرانی که سهم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
بنیعبدالمطلب بود.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زمانی که ناچار به جنگ بود، سپاهیان را به سه چیز سفارش اکید میفرمود:
الف: دشمن را به
اسلام فراخوانند، اگر پذیرفتند، اسلام آنان را بپذیرند.
ب: اگر نپذیرفتند آنان را به زیستن در پناه مسلمانان و پرداخت
جزیه فراخوانند.
ج: اگر بر جنگ اصرار داشتند با
توکل به خدا، بجنگند و متعرض غیرنظامیان نشوند، درختی را قطع نکنند
و خانهای و زراعتی را ویران نکنند. از چهار پایان حلال گوشت به آن مقدار که نیاز دارند، اکتفا کنند.
آن هنگام که دشمن سرسخت و مغرور، با اصرار تمام نیروی خود را تجهیز میکرد
و بر مسلمانان میتاخت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در اندیشه آن بود که چگونه دریچهای از مهر و عطوفت پروردگارش را بر دلهای پر کینه آنان بگشاید و شقاوتها و تیرگیهای وجودشان را به نور ایمان بزداید و آنان را با حقایق دین اسلام آشنا سازد.
غلبه بر نظام قبیلهای، برقراری
عدالت اجتماعی و حفظ موجودیت جامعه مسلمانان از اهداف پیامبر در جنگ بود.
فقدان حکومت مرکزی و ساخت قدرت بر پایه نظام قبیلهای از یک سو و پیوند و تاثیر عمیق رسوم و عقاید جاهلی بر اذهان و کردار مردم از دیگر سو، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را ناگزیر به جنگ با سران
کفر، میکرد؛ زیرا تا اینان به عظمت و حقانیت اسلام اعتراف نمیکردند، افراد زیر سلطه آنان جرات ایمانآوردن نداشتند. این قاعده در تمامی جنگها مصداق داشته است. ازجمله
فتح مکه. رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و خلق بیمانندش ایجاب میکرد، حتی از لحظههای جنگ نیز برای ترویج ارزشهای انسانی، نفی
عبودیت غیر خدا و زدودن
جهل و خرافات از اذهان مردم بهره جوید و با رفتاری بزرگوارانه و پر عطوفت، قبل از مغزها، دلها را شیفته خود میساخت.
خداوند برقراری عدالت اجتماعی را والاترین هدف پیامبران و مهم ترین ویژگی جامعه انسانی میداند؛ زیرا جامعه بستر تحولات فکری و روحی بوده و تکامل معنوی افراد در جامعه محقق میشود. از این رو بخش عمدهای از برخوردهای قاطعانه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای تحقق
عدالت در تمام زمینهها بوده است. لغو قوانین ظالمانه
جاهلیت، اجرای حدود الهی، راهاندازی
غزوات برای ایجاد تعاون و تعادل در روابط اجتماعی و تعدیل کششهای درونی انسانها و هدایت آن به سوی تحقق ارزشهای الهی در جامعه بود.
گستردگی قوانین اجتماعی اسلام و پیوند آن با حیات اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و نظامی حاکی از ضرورت وجود حکومت و دولت است.
از این رو با به بن بست رسیدن تلاشهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای تشکیل امت واحد در
مکه، به فکر تحقق آن در
مدینه افتاد و بخش وسیعی از تلاشهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای حفظ شهر مدینه و استمرار همبستگی عقیدتی میان مسلمانان شد.
از این رو در ابتدای تاسیس نظام اسلامی، قویترین پیوندهای قومی و دینی و سیاسی را میان ساکنین مدینه برقرار ساخت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سیره نظامی حضرت محمد(ص)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۱۵.