• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیره قرآنی امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امام حسین علیه‌السّلام ازکسانی است که زندگیش با قرآن عجین شده است. او از کودکی با قرآن همراه بود؛ و انس با قرآن داشت و عاشق و دلداده قرآن بود. کلامش آیات قرآن و برگرفته از قرآن بود و رفتارش مطابق با قرآن. در این نوشتار کوتاه نمی‌توان به صورت کامل به سیره و زندگی قرآنی امام حسین علیه‌السّلام پرداخت، از این رو به طور اجمال به مواردی از آن چه راکه از دوران کودکی حضرت تا شهادتش را دربرگرفته است اشاره می‌کنیم.



امام حسین علیه‌السّلام از کودکی به قرآن عشق می‌ورزید؛ زیرا او از خاندان وحی بود وآیات فراوانی از قرآن در خانه شان بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گشته بود و بی شک، امام حسین علیه‌السّلام متاثر از فضای قرآنی حاکم براین خانواده بود. ایشان از سنین کودکی به قرائت ، حفظ، تفسیر و تاویل قرآن اهمیت زیادی می‌داد. و اولین آموزگارش جدش رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود.


هنگامی که از امام حسین علیه‌السّلام پرسیدند : از رسول خدا چه شنیدی؟ چیزهایی را که از جد بزرگوارش شنیده و آموخته بود یاد کرد و از جمله فرمود: وعلمنی «قل هو الله احد» او «قل هوالله احد» و.... را به من آموخت.
[۱] احمد بن ابی یعقوب ، تاریخ الیعقوبی ، ج۲ ص۲۴۶، نشر اهل بیت.

شاید رازو رمزی درآموزش سوره توحید نهفته بود و آن پرورش خاص توحیدی برای تبلور کمال توحید و خدا پرستی دراو و رسیدن به بالاترین مرحله توحید بود که محرک و مؤثر واقعی در وجود بندگان حقیقی و خاص خدا است که غیر از بندگی و فرمانبری، او مقصد و هدف دیگری ندارند و حتی خود را متفانی فی الله می‌کنند.
چنین بندگانی مؤثر در وجود و متصرف در امورشان فقط خدا است و داعی آنها به کار و انگیزه آنها برای قیام تنها امر خدا است، و آیه:
«عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول وهم بامره یعملون»
همه بندگان مقرب خدایند که هرگز پیش از امر خدا کاری نخواهد کرد و هرچه کنند به فرمان او کنند، در حق ایشان صادق است.
چون مرتبه توحید هرچه عالیتر و خالص تر شود تسلیم در برابر فرمان حق کامل تر می‌گردد و در نتیجه تمام خواسته‌ها و اهداف چنین انسانهای والایی در جنب مطلوب حقیقی و مقصود بالذات و منتهای آمال آنان که خداست، فانی و نیست می‌شود. ایمان خالص و توحید بی شائبه و پاک از هر رنگ و زنگ، آنها را فقط متوجه به خدا می‌کند و بس.


چنان که امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ در دعای عرفه به درگاه الهی عرضه داشته است : «انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبائک حتی لم یحبوا سواک، و لم یلجئوا الی غیرک» تویی که دیگران را از قلوب دوستانت راندی تا اینکه غیر از تو را دوست نداشته باشند و به جز تو به کسی پناه نبرند.
حتی اینان بالاتر از آنند که از طمع در حور و قصور و ثواب و پاداش بهشت ، و یا ترس از جهنم و عذاب و عقاب، اطاعت امر حق کنند، در علل و انگیزش حرکات و افعال این افراد ممتاز و بندگان خاص خدا چیزی جز فرمان خدا جستن خطا است.
سخن خود امام (ع) در بیان انگیزه‌های عبادت بندگان بهترین تبیین این حقیقت است که فرمود : ان قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار و ان قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار و هی افضل العبادة گروهی خدا را می‌پرستند به جهت آرزوی بهشت این عبادت تاجران است و گروهی خدا را می‌پرستند از ترس جهنم، این عبادت بردگان است و گروهی خدا را میپرستند به شکرانه نعمت هایش این عبادت آزادمردان است و این بهترین عبادت است.
سیره امام حسین علیه‌السّلام الگوی مجسم تعالیم قرآن و نمونه بارز تجلی اخلاق قرآن و اسلام است. آن حضرت، با رفتارش، تصویر زیبایی از اخلاق اسلامی و قرآنی را ترسیم فرمودبه گونه‌ای که همه رفتارش هماهنگ با قرآن و الهام گرفته از آن بود.


نمونه‌هایی را که خود حضرت، به قرآن استناد داده است یاد می‌کنیم :

۴.۱ - نمونه عفو و گذشت قرآنی

عصام بن مصطلق می‌گوید :
وقتی به مدینه وارد شدم، امام حسین علیه‌السّلام را دیدم. از شهرتش در شگفت شدم.
حسد مرا واداشت که دشمنی و کینه خود را آشکار سازم. نزدیک ایشان رفتم و گفتم:
تویی پسر ابوتراب؟ (تعبیر به ابوتراب برای امام علی علیه‌السّلام در نظر کوته فکران، نوعی توهین بود). حضرت فرمود: بلی.
تا توانستم، به او و پدرش دشنام دادم؛ ولی حضرت با نگاه مهربانانه ‌ای به من این آیات را تلاوت فرمود:
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ بسم الله الرحمن الرحیم؛ خذ العفو وامر بالعرف واعرض عن الجاهلین؛ و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم». سپس فرمود: کار را برای خود آسان گیر و برای من و خود، از خداوند طلب آمرزش کن. اگر از من یاری بخواهی، یاری ات می‌کنم و اگر چیزی طلب کنی، به تو می‌بخشم و اگر از من راهنمایی بخواهی، راهنمایی‌ات خواهم کرد.
من از گفته‌ها و رفتار خود پشیمان شدم. حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم وهو ارحم الراحمین». یوسف آیه ۹۲ من از این اخلاق کریمانه، در برابر جسارت‌ها و دشنام‌ها، دوست داشتم به زمین فرو روم. به ناچار از برابر چشم آن حضرت، به میان مردم پناه بردم و الان کسی پیش من از او و پدرش محبوب تر نیست.
[۶] حاج شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۵۵۸، نشرالمکتبة الحیدریة نجف.

روزی غلام امام حسین علیه السلام، مرتکب لغزشی شد که سزاوار تنبیه بود.
امام خواست او را ادب کند. غلام به حضرت گفت: یا مولای! «والکاظمین الغیظ». امام علیه‌السّلام فرمود: به او کاری نداشته باشید. غلام گفت: «والعافین عن الناس». حضرت فرمود: از تقصیرت گذشتم. غلام گفت: یا مولای! «والله یحب المحسنین». حضرت فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم و دو برابر آن چه به تو بخشیده بودم، از آن تو است.
آیه ۱۳۴ سوره آل عمران ، که غلام پرورش یافته در خانه وحی، آن را تلاوت کرد، سه دستور به پرهیزگاران، در برابر خطاکاران می‌دهد: خویشتن داری در برابر خشم، عفو گذشت، محبوبیت نیکو کاران در پیشگاه الهی امام حسین علیه‌السّلام با این رفتار خود، مصداق کامل عمل کننده به این آیه را به جامعه بشری معرفی فرمود.

۴.۲ - فروتنی و تواضع

روزی عده‌ای از مسکینان را دید که عباهای خود را زیرانداز کرده و نان خشکی را، که نزدشان است، می‌خورند. چون حضرت را دیدند، گفتند: یابن رسول الله! بفرمایید. حضرت نشست و با آنان غذا خورد.
آن گاه این آیه را تلاوت کرد: «انه لا یحب المستکبرین». سپس آنان را دعوت کرده، از آنان پذیرایی شایانی فرمود.


اینها نمونه‌هایی از سیره فردی حضرت بود اما سیره اجتماعی و سیاسی و مبارزاتی حضرت را می‌توان از آیاتی که در مسیر راه کربلا به آن اشاره واستناد فرمودند به دست آورد :

۵.۱ - آیه اول

هنگامی که مروان در مدینه با اصرار از امام حسین علیه‌السّلام خواست با یزید بیعت کند، امام فرمود: «ویلک یا مروان فانک رجس» وای برتو، تو پلید هستی و ما خانواده‌ای هستیم که خداوند در شان ما فرموده است:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» همانا خداوند می‌خواهد که از شما اهل بیت هر پلیدی (احتمالی، شک و شبهه‌ای) را بزداید و شما را چنان که باید و شاید پاکیزه بدارد.
[۱۲] الخوارزمی ، موفق بن احمد خوارزمی ، مقتل الحسین علیه السلام، ج۱ ص۲۶۹.

که این آیه گویای مقام ممتاز اهل بیت و احقیت و اولویت آنان به خلافت است.

۵.۱.۱ - بررسی آیه مذکور

همچنین به آیات دیگری برمی خوریم که حضرت امام حسین علیه‌السّلام شان نزول آنها را اهل بیت دانسته و یا آنها را به اهل بیت تفسیر و تاویل کرده است:
سعید بن مسیب نقل می‌کند: از امام سجاد علیه‌السّلام شنیدم که می‌فرمود: مردی خدمت امیرمؤمنان علیه‌السّلام رسید و عرض کرد: اگر عالم هستی، مرا از (تفسیر) «ناس» و «اشباه الناس» و «نسناس» آگاه کن. حضرت امیر علیه‌السّلام خطاب به امام حسین علیه‌السّلام فرمود: ‌ای حسین! جواب این مرد را بده. امام حسین علیه‌السّلام فرمود: اما این که پرسیدی «ناس» چه کسانی‌اند؛ ما همان ناس هستیم (که خدای سبحان مردم را به پیروی از ما فرمان داده است). از این رو، خدای پاک در کتاب آسمانی خویش می‌فرماید: «ثم افیضوا من حیث افاض الناس و استغفروا الله ان الله غفور رحیم» «از همان جایی که مردم کوچ می‌کنند (عرفات)، شما هم کوچ کنید». این رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود که مردم را کوچانید. و اما سؤال تو که «اشباه الناس» چه کسانی هستند؛ آنان شیعیان و دوستان ما هستند و آنان از ما می‌باشند. از این رو، حضرت ابراهیم علیه‌السّلام فرمود: «فمن تبعنی فانه منی و من عصانی فانک غفور رحیم» «هرکه از من پیروی کند، حقا که او از من است». اما سؤال تو که «نسناس» چه کسانی هستند؛ آنان همین توده مردم‌اند. و حضرت با دست مبارک خود به انبوه مردم اشاره کرد و این آیه را خواند: «ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا» «اینان جز همانند چهارپایان نیستند؛ بلکه (نادان تر و) گمراه تر از آنهایند».
حارث بن اعور به امام حسین علیه‌السّلام گفت: فدایت شوم‌ای فرزند رسول خدا! مرا از فرمایش خدا در کتاب خویش خبرده که می‌فرماید: «و الشمس وضحها»
[۱۶] قمی مشهدی محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ص۲۹۴، نشرسازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی.
منظور چیست؟ فرمود: «ویحک یا حارث ذاک محمد رسول الله؛ ‌ای حارث! این محمد رسول خداست عرض کرد: فدایت شوم منظور از «والقمر اذا تلاها» چیست؟ فرمود: منظور امیرمؤمنان است که پشت سر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود. عرض کردم: منظور از «والنهار اذا جلاها» چیست؟ فرمود: آن قائم آل محمد است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند.

۵.۲ - آیه دوم

امام حسین علیه‌السّلام در پایان وصیت نامه‌ای که قبل از حرکت به کربلا نوشتند، به این آیه استناد کردند: «و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب» توفیق من جز به (اراده) خداوند نیست که بر او توکل کرده‌ام و به او روی آورده‌ام.

۵.۳ - آیه سوم

همین که برای فرار از بیعت با یزید، از مدینه به سوی مکه خارج شدند (۲۸ رجب)، این آیه را تلاوت فرمودند:
«فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین» آنگاه که (موسی) از آنجا ترسان و نگران بیرون شد و گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمکار نجات بده.

۵.۴ - آیه چهارم

شیخ مفید قدس سره می‌گوید: همین که امام حسین علیه‌السّلام به سوی مدینه رهسپار شد، گروه‌هایی از جن و فرشته برای یاری آن حضرت حاضر شدند، اما امام این آیات را تلاوت فرمودند: «اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیدة» هرجا که باشید و لو در برجهای استوار سر به فک کشیده، مرگ شما را فرا می‌گیرد. همچنین آیه‌ی: «لبرز الذین کتب علیهم القتل الی مضاجعهم» کسانی که کشته شدند، در سرنوشتشان نوشته شده بود (با پای خویش) به قتلگاه خود رهسپار می‌شدند.
[۲۵] قم ، اول.


۵.۵ - آیه پنجم

همین که امام حسین علیه‌السّلام شب جمعه سوم شعبان (قبل از حرکت به کربلا) وارد مکه شدند، این آیه را تلاوت فرمودند: «و لما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل» و چون رو به سوی مدین نهاد، گفت: باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند.

۵.۶ - آیه ششم

در مکه همین که با ابن عباس گفتگو می‌کردند درباره ی بنی امیه این آیات را تلاوت فرمودند: «انهم کفروا بالله و برسوله و لایاتون الصلاة الا و هم کسالی» آنان به خداوند و پیامبر او کفر ورزیده و جز با حالت کسالت به نماز نپرداخته اند.... و همچنین آیه ی: «یرائون الناس و لایذکرون الله الا قلیلا» با مردم ریاکاری کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی‌کنند. و آیه ی «مذبذبین بین ذلک لا الی هؤلاء و لا الی هؤلاء و من یضلل الله فلن تجد له سبیلا» در این میان (بین کفر و ایمان ) سرگشته‌اند، نه جزو آنان (مؤمنان) و نه جزو اینان (نامؤمنان) و هر کس که خداوند در گمراهی واگذاردش، هرگز برای او بیرون شدنی نخواهی یافت. و فرمودند: «کل نفس ذائقة الموت و انما توفون اجورکم» هر جانداری چشنده (طعم) مرگ است و بی شک در روز قیامت پاداشهایتان را به تمامی خواهند داد.

۵.۷ - آیه هفتم

در آستانه عید قربان که امام حسین علیه‌السّلام از مکه به سوی کربلا حرکت کردند، نماینده یزید در مکه راه را بر حضرت بست، درگیری با تازیانه رخ داد، به امام حسین گفت: می‌ترسم شما میان مردم شکاف بیفکنی!! حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: «لی عملی و لکم عملکم انتم بریئون مما اعمل و انا بری ء مما تعملون» عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من می‌کنم بری و برکنارید و من از آنچه شما می‌کنید بری و برکنارم.

۵.۸ - آیه هشتم

همین که در مسیر کربلا خبر شهادت مسلم را شنیدند فرمودند: «انا لله و انا الیه راجعون» کسانی که چون مصیبتی به آنان رسد، گویند: ما از خداییم و به خدا باز می‌گردیم.

۵.۹ - آیه نهم

در نزدیکی کربلا همین که حر به امام گفت: چرا آمده‌ای؟ فرمود: نامه‌های دعوت شما مرا به اینجا آورد، ولی حالا پشیمان شده‌اید و این آیه را تلاوت فرمود: «فمن نکث فانما ینکث علی نفسه» پس هرکس که پیمان شکند، همانا به زیان خویش پیمان شکسته است.

۵.۱۰ - آیه دهم

در مسیر کربلا همین که خبر شهادت نامه رسان خود « قیس بن مسهر صیداوی » را شنید گریه کرد و این آیه را تلاوت فرمودند: «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا» از ایشان کسی هست که بر عهد خویش (تا پایان حیات) به سربرده است و کسی هست که (شهادت را) انتظار می‌کشد و هیچ گونه تغییر و تبدیلی در کار نیاورده‌اند.
[۴۰] ابو مخنف کوفی، لوط بن یحیی ، وقعة الطف ، ص۹۲، نشر: جامعه مدرسین.


۵.۱۱ - آیه یازدهم

همین که فرماندار کوفه (ابن زیاد) نامه رسمی برای حر فرستاد که راه را بر حسین علیه‌السّلام ببندد و او نامه را به امام عرضه داشت، امام این آیه را تلاوت فرمودند: «و جعلناهم ائمة یدعون الی النار...» و آنان را پیشوایانی خواندیم که به سوی آتش دوزخ دعوت می‌کنند و روز قیامت یاری نمی‌یابند.

۵.۱۲ - آیه دوازدهم

امام حسین علیه‌السّلام در کربلا درباره لشکر یزید برای دخترش سکینه این آیه را تلاوت فرمود: «استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکر الله» شیطان بر آنان دست یافت، سپس یاد خدا را از خاطر آنان برد.

۵.۱۳ - آیه سیزدهم

در روز عاشورا برای لشکر یزید این آیه را تلاوت فرمود: «فاجمعوا امرکم و شرکائکم ثم لایکن امرکم علیکم غمة ثم اقضوا الی و لاتنظرون» شما با شریکانی که قائلید، کارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم کنید، سپس در کارتان پرده پوشی نکنید، آنگاه کار مرا یکسره کنید و مهلتم ندهید.
و نیز آیه «ان ولی الله الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین» سرور من خداوند است که (این) کتاب آسمانی را فرو فرستاده است و او دوستدار شایستگان است. و نیز آیه‌ی: «و انی عذت بربی و ربکم ان ترجمون» و من از شر اینکه سنگسارم کنید، به خود و پروردگار شما پناه می‌برم. و همچنین آیه ی: «انی عذت بربی و ربکم من کل متکبر لایؤمن بیوم الحساب» من به پروردگار خود و پروردگار شما از (شر) هر متکبری که به روز حساب ایمان ندارد، پناه می‌برم.
درباره شب عاشورا نکات و مطالبی در تاریخ کربلا و سیره امام حسین علیه‌السّلام ذکر شده است که اتصال آن حضرت به قرآن، الهام گرفتن از کتاب آسمانی و استناد رفتار و کردارش به قرآن کریم را، روشن می‌سازد.


حضرت، برادرش، حضرت ابوالفضل علیه‌السّلام را مامور کرد که سپاه دشمن که نزدیک غروب تاسوعا حمله ور شده، می‌خواستند کار را در همان ساعت یک سره کنند یک شب مهلت بگیرد تا به عبادت خداوند مشغول و سرگرم باشند و در همین باره فرمود: فهو یعلم انی قد کنت احب الصلاة له و تلاوة کتابه و کثرة الدعاء و الاستغفار.
چه آن که خداوند، خود می‌داند که من همواره دوست داشته و دارم که نماز بخوانم و تلاوت کتاب خدا و دعا و استغفار فراوان کنم.
از این عبارت، روشن می‌شود که تلاوت قرآن کریم، محبوب امام حسین علیه‌السّلام بوده، بدان عشق می‌ورزیده است؛ چنان که در آن شب خطرناک، مهلت می‌طلبد تا با نماز و تلاوت قرآن کریم صبح کند.


حضرت، در شب عاشورا، سخنی بسیار جالب و کلامی آسمانی دارد:
اثنی علی الله احسن الثناء و احمده علی السراء و الضراء اللهم انی احمدک علی ان اکرمتنا بالنبوة و علمتنا القرآن و فقهتنا فی الدین و جعلت لنا اسماعا و ابصارا و افئدة فجعلنا من الشاکرین.
[۵۳] تاریخ الملوک و الامم، ج۴، ص۳۱۶.

ثنا و ستایش می‌کنم خدا را به بهترین ثنا و ستایش و حمد و سپاس می‌کنم او را در خوشی و ناخوشی. بار خدایا! من تو را حمد می‌کنم بر این که ما را با نبوت جدمان، پیامبر اسلام ، گرامی داشتی و قرآن را به ما آموختی و به ما فهم در دین عطا کردی و برای ما گوش و چشم و دل قرار دادی. پس ما را از شاکران قرار ده.
این طمانینه بی نظیر و تسلیم با تمام وجود، هنگام گرفتاری و بلا و از الطاف و نعمت‌های الهی سخن گفتن، افتخار به قرآن کردن وخدای را در برابر نعمت آموزش قرآن، در سطح عالی ستودن، حاکی از نفوذ قرآن در اعماق جان امام حسین علیه‌السّلام است.


شیخ مفید از شخصی به نام ضحاک بن عبدالله نقل کرده است که سپاهی از ابن سعد بر ما عبور کرد و ما را تحت نظر داشت و حراست و مواظبت می‌کرد. هنگام عبور آنان امام حسین علیه‌السّلام این آیه‌ها را قرائت می‌کرد: «ولا یحسبن الذین کفروا ا نما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما ولهم عذاب مهین• ما کان الله لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب... .
کسانی که راه کفر را پیش گرفتند، گمان نکنند که اگر به آنان مهلت می‌دهیم، به سود آنان است. ما به آنان مهلت می‌دهیم فقط برای این که بر گناهان خود بیفزایند و برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود. این چنین نیست که خداوند، مؤمنان را به همان گونه که شما هستید، واگذارد، مگر این که ناپاک را از طیب و پاک جدا سازد.
[۵۵] شیخ محمد بن طاهر سماوی ، ابصار العین فی انصار الحسین علیه‌السّلام ، نشر دانشگاه شهید محلاتی.

بعید است که این آیه‌ها تصادفا در آن شرایط خطرناک، بر زبان امام حسین جاری شده باشد، بلکه ظاهر آن است که آن حضرت، این آیه‌ها را با توجه به شرایط موجود، انتخاب کرده، تلاوت فرمود و خود با آن جنایت کاران را در مقایسه با هم دید و در ذکر خصوصیات دو گروه، به آیه کریمه قرآنی استناد کرد. امام حسین با تلاوت این دو آیه، در حقیقت ، اوضاع و شرایط حساس آن روز را بازگو کرد.


امام حسین علیه‌السّلام آیه اول را بر سپاه شرور و تبهکار عمر سعد تطبیق می‌کند و به آنان می‌فهماند که‌ای کفرپیشگان! تصور نکنید اگر خداوند با وجود این ستم‌ها و جنایت‌ها که مرتکب می‌شوید، باز هم شما را باقی گذاشته و از بین نبرده است، به خیر و نفع شما است، نه؛ زیرا خداوند مهلت می‌دهد تا در عرصه گناه و نافرمانی، با همه توان وارد شوید و سرانجام، برای شما عذاب خوارکننده‌ای خواهد بود.


حضرت در آیه دوم یادآوری می‌کند که همه مردم، در معرض امتحانند. آنانی که به فرمان یزید و ابن زیاد و تحت فرمانروایی عمر بن سعد و شمر، بدین سرزمین آمده، آماده کشتار عترت پیامبر اسلامند و آنانی که برای حمایت و جانبداری از امام و فرزند پیامبر خود، بیرون آمده، آماده شهادت و انواع محرومیت‌ها شده‌اند و از همه چیز خود چشم پوشیده‌اند، همگی آزمایش شده و می‌شوند تا افراد خبیث و ناپاک، از انسان‌های پاکیزه سرشت جدا شوند و هر کدام، در صفی مستقل و جداگانه قرار گیرند
این‌ها نمونه آیاتی بود که امام حسین (ع) در موارد مختلف در ارتباط با موضع‌گیریها و عملکردش بدان اسشتهاد نمود که نشان دهنده آن است که مفاهیم آنها مبنای سیره حضرت بوده است و چون بیان پیام و مفاهیم آیات و چگونگی ارتباط آن با رفتار و سیره حضرت نیاز به بسط و توضیح بیشتر داشته و با حجم مقاله نا سازگاربود به آن نپرداختیم ان شاء الله مبلغان محترم با مراجعه به تفاسیر این کاستی را جبران خواهند نمود.


۱. احمد بن ابی یعقوب ، تاریخ الیعقوبی ، ج۲ ص۲۴۶، نشر اهل بیت.
۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۶-۲۷.    
۳. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الانوارالجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ط - بیروت)، ج۷۵، ص۱۱۷، دار احیاء التراث العربی.    
۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۹ ۲۰۰.    
۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۲.    
۶. حاج شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۵۵۸، نشرالمکتبة الحیدریة نجف.
۷. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۱۹۵، بیروت.    
۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۴.    
۹. نحل/سوره۱۶، آیه۲۳.    
۱۰. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۵۷، نشرالمطبعة العلمیة تهران.    
۱۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.    
۱۲. الخوارزمی ، موفق بن احمد خوارزمی ، مقتل الحسین علیه السلام، ج۱ ص۲۶۹.
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۹۹.    
۱۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۶.    
۱۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۴.    
۱۶. قمی مشهدی محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ص۲۹۴، نشرسازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی.
۱۷. ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، تفسیرفرات کوفی، ص۵۶۳، نشر:سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی.    
۱۸. هود/سوره۱۱، آیه۸۸.    
۱۹. المجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۳۰.    
۲۰. قصص/سوره۲۸، آیه۲۱.    
۲۱. الارشاد، ج۲ ص۳۵.    
۲۲. نساء/سوره۴، آیه۷۸.    
۲۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۲۴. حسینی موسوی، محمد بن ابی طالب، تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج۲، ص۲۳۲، نشرمؤسسة المعارف الاسلامیة، ایران.    
۲۵. قم ، اول.
۲۶. قصص/سوره۲۸، آیه۲۲.    
۲۷. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۶، مؤسسة آل البیت علیهم‌السّلام.    
۲۸. توبه/سوره۹، آیه۵۴.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۱۴۲- ۱۴۳.    
۳۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۵.    
۳۱. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۱، ص۶.    
۳۲. یونس/سوره۱۰، آیه۴۱.    
۳۳. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۶۹.    
۳۴. تاریخ طبری، ص۳۸۵.    
۳۵. بقره/سوره۲، آیه۱۵۶.    
۳۶. المفید، الارشاد، ج۲ ص۷۴.    
۳۷. فتح/سوره۴۸، آیه۱۰.    
۳۸. ابن اثیر، الکامل، ج۴ ص۴۸.    
۳۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۳.    
۴۰. ابو مخنف کوفی، لوط بن یحیی ، وقعة الطف ، ص۹۲، نشر: جامعه مدرسین.
۴۱. قصص/سوره۲۸، آیه۴۱.    
۴۲. الارشاد، ج۲، ص۸۳.    
۴۳. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۹.    
۴۴. آیه الله مکارم شیرازی، عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها، ص۳۹۵.    
۴۵. یونس/سوره۱۰، آیه۷۱.    
۴۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۶.    
۴۷. دخان/سوره۴۴، آیه۲۰.    
۴۸. غافر/سوره۴۰، آیه۲۷.    
۴۹. الارشاد، ج۲ ص۹۷.    
۵۰. ارشاد، ج۲، ص۹۱.    
۵۱. العوالم، ص۲۴۳.    
۵۲. معالم المدرستین، ج۳، ص۸۹.    
۵۳. تاریخ الملوک و الامم، ج۴، ص۳۱۶.
۵۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۸.    
۵۵. شیخ محمد بن طاهر سماوی ، ابصار العین فی انصار الحسین علیه‌السّلام ، نشر دانشگاه شهید محلاتی.



دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سایت بلاغ، برگرفته ازمقاله«سیره قرآنی امام حسین».




جعبه ابزار