ضیاءالدین سید محمدحسین حسینی مرعشی شهرستانی در روز پانزدهم شوال۱۲۵۵ قمری در کرمانشاه به دنیا آمد. (نسبنامه سید محمدحسین با ۳۱ واسطه به امام سجاد (علیهالسلام) میرسد. نسبنامه او بدینشرح است: سید محمدحسین بن محمدعلی بن سید محمدحسین بن سید محمدعلی بن سید اسماعیل بن محمدباقر بن محمدتقی بن محمدجعفر بن عطاء الله بن محمد مهدی بن امیر تاجالدین حسین بن عطاءالله بن علی بن امیر عبدالله بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالله بن عبدالکریم بن امیر محمد بن سید مرتضی علیخان بن سید علیخان بن سید کمالالدین بن قوامالدین بن سید صادق بن سید عبدالله بن سید محمد بن ابوهاشم بن سید علی مرعشی بن سید عبدالله بن سید محمد بن سید حسن بن سید حسین اصغر بن زینالعابدین.
[۱]آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۶۲۷.
) جدش سید محمدحسین حسینی مرعشی از عالمان کربلا بود که بعد از ازدواج با دختر میرزا محمدمهدی موسوی شهرستانی (فقیه کربلا) به «شهرستانی» معروف شد. (گفتنی است خاندان شهرستانی از سادات موسوی هستند ولی خاندان سید محمدحسین مذکور از سادات مرعشی هستند و سادات مرعشی از سادات حسینی هستند.)
[۴]آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، ج۲، ص۴۱۴، مطبعه العلمیه نجف، ۱۳۷۴ قمری.
به یادگار گذاشته است. مادرش فاطمه خانم، دختر آقا احمد کرمانشاهی از زنان مؤمن و با تقوا بود. آقا احمد کرمانشاهی نیز با خاندان شیخ محمدحسین اصفهانی (صاحب فصول) و شیخ محمدتقی اصفهانی (صاحب حاشیه بر معالم) دو تن ـ از عالمان نامی در اصول فقه شیعه ـ وصلت داشته است.
[۱۴]کرمانشاهی، احمد، مرآه الاحوال، ج۱، ص۴۸، با تصحیح و حواشی علی دوانی، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۰.
با توجه به این مقدمات روشن میشود که سید محمدحسین شهرستانی از طرف پدر به سید محمدحسین شهرستانی داماد سید محمدمهدی شهرستانی و از طریق مادری به خاندان شیخ محمدتقی اصفهانی میرسد.
[۱۵]شهرستانی، سید محمدحسین، اشک روان بر امیر کاروان، ص۷۱، مؤسسه مطبوعاتی دار الکتاب جزائری، قم ۱۳۸۰.
او مقدمات را در کرمانشاه گذراند و در مدتی کوتاه، قرآن را حفظ کرد. او در زمان تحصیل، کتاب صمدیه و الفیه را ـ که از کتب درسی حوزههای علمیه است ـ از حفظ کرد و بر کتاب الفیه شرحی نوشت. تحصیل و حفظ این کتب در حالی بود که سیزده بهار از عمرش بیشتر نگذشته بود. او دوره مقدمات را توانست در عرض سه سال به پایان برساند.
بعد از آن سید محمدحسین به کربلا رفت و در حوزه درسی پدر خود شرکت کرد. او در سال ۱۲۸۲ قمری توانست از پدر اجازه روایت بگیرد. او بعد از وفات استادش فاضل اردکانی بر کرسی تدریس و مرجعیت تقلید تکیه زد و مورد توجه عموم قرار گرفت.
۱. پدرش سید محمدعلی شهرستانی. ۲. محمدحسین فاضل اردکانی: او با اینکه یکی از کوچکترین شاگردان این استاد بود، استاد به او احترام زیاد میگذاشت و تا او در درس حاضر نمیشد، درس را شروع نمیکرد.
[۱۹]کوفی، حسین بن سعید، کتاب الزهد، ص۲۵-۳۶، با تحقیق غلامرضا عرفانیان، چاپخانه العلمیه قم، ۱۳۹۹.
شهرستانی، استاد خود فاضل اردکانی را بر دیگر اساتید ترجیح میدادند و با اینکه او شاگرد شیخ انصاری نیز بوده است، فاضل اردکانی را از شیخ انصاری اعلم میدانستند. آیت الله مرتضی حائری از قول پدر خود شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل میکند که مرحوم شهرستانی، بالای سر مبارک حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام)، قسم یاد کرده است که فاضل اردکانی از شیخ انصاری استاد الفقهاء، اعلم است.
[۲۰]حائری، مرتضی، سر دلبران، ص۷۵، دفتر نشر برگزیده، چاپ دوم ۱۳۷۷.
این مطلب در جای دیگری نیامده است و خود شهرستانی نیز در آثار خود بدان اشارهای نمیکند. اگر گفته نجوم السماء صحیح باشد با توجه به اینکه شیخ انصاری در سال ۱۳۸۱ قمری وفات کرده است، باید استفاده از محضر او پیش از این تاریخ و پیش از دریافت اجازه از پدرش باشد.
سید محمدحسین شهرستانی از همان ابتدا مورد توجه طلاب علوم دینی قرار گرفت و بسیاری از طلاب در دروس او حاضر میشدند. از جمله کسانی که در دروس او شرکت میکردند، میتوان به این افراد اشاره کرد. ۱ ـ سید علیشهرستانی (۱۳۴۴ قمری): او فرزند سید محمدحسین شهرستانی است. در دروس کلام و حکمت و حساب و هیئت پدرش شرکت کرد.
در مقدمه کتاب اشک روان بر امیر کاروان به مناسبت صدمین سالگرد درگذشت شهرستانی، صد اثر از او را بر شمرده است.
[۴۰]شهرستانی، سید محمدحسین، اشک روان بر امیر کاروان، ص۵۳، مؤسسه مطبوعاتی دار الکتاب جزائری، قم ۱۳۸۰.
این آثار در موضوعات فقهی، اصولی، اعتقادی، تفسیری، حدیثی، شعر، ریاضیات، هیئت جدید و قدیم، علوم غریبه، اخلاق، مناجات است. در اینجا در هر موضوع مهمترین آثار او را بر میشماریم.
میرزای شیرازی در ابتدای این کتاب، رجوع به او را اجازه داده است. ۷ ـ الشرح المبین در جواب رساله المتن المتین: تاج العلماء سید علی محمد نقوی رسالهای نوشت در اینکه دود، روزه را باطل نمیکند و نام آنرا المتن المتین گذاشت. او به هنگام مسافرت به عتبات، آنرا به فاضل اردکانی عرضه کرد. شهرستانی در رد این رساله، الشرح المبین نگاشت و تاج العلماء در جواب، رساله التعلیق الانیق نوشت.
[۵۲]موسوی کاظمی، سید محمدمهدی، احسن الودیعة، ج۱، ص۱۷۶، دار الهادی بیروت، ۱۴۱۳.
اشک روان بر امیر کاروان: این کتاب ترجمه خصائص الحسینیه مرحوم شوشتری است. او این کتاب را بعد از بازگشت از سفر مشهد و در تهران نوشته است. شهرستانی در این کتاب، ضمن ترجمه، گاه مطلب کتاب را اصلاح یا تکمیل میکند و در مواردی مطلب را توضیح میدهد وگاهی نیز اشکالی مطرح و بدان پاسخ میدهد و گاهی نیز بر مطلب کتاب اشکال و میکند. این کتاب یکی از اولین ترجمههای کتاب خصائص الحسینیه است.
[۵۴]شهرستانی، سید محمدحسین، اشک روان بر امیر کاروان، ص۴۴، مؤسسه مطبوعاتی دار الکتاب جزائری، قم ۱۳۸۰.
نام اصلی این کتاب، دمع العین علی خصائص الحسین، است، ولی با نام اشک روان بر امیر کاروان با تحقیق مناسب به چاپ رسیده است.
۴. الموائد فی المتفرقات من الفوائد: به صورت کشکول است و مطالب بسیار گرانقدری در آن آمده است. بنا به نقل شیخ آقا بزرگ تهرانی، این کتاب نزد فرزند مؤلف میرزا علیشهرستانی بوده است که در هنگام سفر حج، در دست او از بین رفته است؛
در تهران مورد استقبال پر شور مردم و رجال دولتی قرار گرفت. ملا علی کنی که بزرگ علمای تهران بود نهایت تجلیل و تکریم از شهرستانی میکند و اقامه نماز جماعت خود را در مدرسه مروی بر عهده ایشان میگذارد. این سفر در زمستان و در ماه رمضان سال ۱۳۰۶ قمری بوده است. در نماز جماعت او، طبقات زیادی از مردم حضور مییافتند، به گونهای که صف نمازگزاران از مسجد تجاوز میکرد و به داخل صحن میرسید.
سید محمدحسین بعد از چندی اقامت در تهران به کربلا بازگشت و به تدریس و تالیف و ارشاد و رسیدگی به حوائج مردم پرداخت. وی به غیر از این سفر سفری به بیتالله الحرام نیز داشته است و گزارش سفر خود را در سفرنامه حجاز آورده است. آقا بزرگ تهرانی این کتاب را در کتابخانه آل شهرستانی در کربلا دیده است.
شیخیه، یکی از گروههایی است که بعضی اعتقادات انحرافی دارند. یکی از انحرافات این گروه که به دست حاج محمد کریم خان کرمانی (متوفای ۱۲۸۸ قمری) بنیان گذاشته شد، اعتقاد به رکن رابع است. به گفته او انسان علاوه بر اعتقاد به خدا و رسول باید به رکن رابع هم معتقد باشد و مصداق رکن رابع در نظر او، خودش است. شیخیه برای بیان اعتقادات خود از فلسفه بسیار استفاده میکردند و کسانی که اطلاعات اندکی از فلسفه داشتند، به راحتی فریب این گروه میخوردند. عالمان و فلاسفه معاصر حاج محمد کریم خان به منظور جلوگیری از انحراف مردم، با او مناظراتی داشتند. سید محمدحسین شهرستانی که در کلام و فلسفه اطلاعات وسیعی داشت، به راحتی میتوانست اشتباهات فلسفی و اعتقادی و برداشتهای حدیثی آنان را به دست آورد. او به منظور جلوگیری از رواج شیخیه ، همگام با دیگر عالمان، به رد شیخیه و حاج محمد کریم خان کرمانی پرداخت و مبانی اعتقادی و فلسفی آنان را نقد کرد. او چند کتاب در رد این گروه نوشته است. تنبیه الانام علی مفاسد ارشاد العوام یکی از این کتابها است. او در این کتاب، صد مطلب از مطالب انحرافی کتاب ارشاد العوام را برشمرده است و بعد از بیان این صد مورد، متذکر میشود که مطالب انحرافی این کتاب بسیار بیشتر از این تعداد است. او این کتاب را در سال ۱۲۹۳ قمری نوشته است.
او در رد شیخ احمد احسائی که شیخیه خود را به او منسوب میکنند نیز کتبی نوشته است. از جمله کتاب المراصد علی شرح الفوائد که رد بر کتاب شرح فوائد شیخ احمد احسائی است.
حاج شیخ مرتضی حائری (قدسسره)، درباره ایشان مینویسد: «از طرف مادر، از احفاد وحید بهبهانی است و از لحاظ حدت ذهن و قوت هوش و حافظه و سرعت انتقال، ممتاز بوده است و از مراجع تقلید و علمای بنام در آغاز سده چهارده بوده است.»
[۱۰۹]حائری، مرتضی، سر دلبران، ص۷۷-۷۸، دفتر نشر برگزیده، چاپ دوم ۱۳۷۷.
آقا بزرگ تهرانی درباره او مینویسد: «از اعاظم علما و بزرگان علمای دین در زمان خود در کربلا بود.»
[۱۱۰]آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۲، ص۶۲۷.
شیخ عباس قمی درباره او میگوید: «عالم فاضل جلیل محقق مدقق بیبدیل سید سند و رکن معتمد میرزا محمدحسین شهرستانی حائری صاحب تالیفات برتر.»
محمدعلی مدرس می گوید: «از اکابر علمای امامیه اوایل قرن حاضر چهاردهم هجرت میباشد که حاوی فروع و اصول، جامع معقول و منقول، فقیه حکیم محقق مدقق، ادیب، شاعر ماهر، اصولی، در فطانت و کثرت حافظه و حدت ذهن ممتاز، در کربلای معلی رییس مذهبی و مرجع تقلید جمعی وافر از شیعه بود.»
۱ ـ میرزا علیشهرستانی که احوالات او در ذیل شاگردان گذشت. ۲ ـ سید جعفر شهرستانی: او در علم فقه و علوم غریبه تالیفاتی داشته است. در امر استخاره ید طولایی داشته است، به گونهای که حکایات عجیبی از او در اینباره نقل است. او در اواخر عمر در مشهد سکونت گزید.
سید محمدحسین دو دختر هم به نامهای سکینه و فاطمه داشته است و یکی از دامادهای او به نام سید حسن بن اسماعیل قمی حائری (صاحب شرح بر تبصره و التحفة الحسینیة فی احکام الغیبة)