• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید محمدحسین شهریار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵-۱۳۶۷ش)، متخلص و مشهور به شهریار (پیش از آن متخلص به بهجت)، از شعرای معروف پارسی‌گوی آذری‌زبان اهل تبریز بود که شعرهایی در موضوعات وطنی، اجتماعی، تاریخی، مذهبی و وقایع عصری سروده است.شهریار
اشعار او به سه زبان ترکی آذربایجانی، فارسی و عربی است، ولی اشعار نخستین‌اش به زبان فارسی بود که با سفارش‌های مادر به زبان ترکی هم شعر سرود که منظومه حیدربابا سلام از مهم‌ترین آثار او به زبان ترکی است که تاکنون به ۷۵ زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است. نابترین اشعار او در مقوله عشق است. ایشان درباره مدح ائمه (علیهم‌السلام) نیز شعر سروده است؛ شعر «علی ای همای رحمت» از اشعار معروف او در مدح امام علی (علیه‌السلام) است. روز بیست و هفتم شهریور ماه، به مناسبت درگذشت شهریور، روز ملی شعر و ادب نامیده شده است. شهریار در مقبرة الشعرای تبریز دفن شده است.



سید محمد حسین بهجت تبریزی در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای زیبای «خوشکناب» آذربایجان و در خانواده‌ای متدین، کریم الطبع و اهل فضل متولد شده است.


پدرش حاجی میرآقای خوشکنابی از وکلای مبرز و فاضل و عارف روزگار خود بود، که به سبب حسن کتابتش به عنوان خوشنویسی توانا و مشهور بود.
شهریار دوران کودکی خود را در میان روستائیان خوشکناب در کنار کوه افسونگر «حیدربابا» گذراند.
او نخستین شعر خویش را در چهارسالگی به زبان ترکی آذربایجانی سرود. بی‌شک سرایش این شعر کودکانه، گواه نبوغ و قریحه شگفت‌انگیز او بود.


شهریار پس از دوران کودکی، هنگامی که به تبریز آمد. دوران تحصیلات اولیه خود را در مدارس متحده، فیوضات و متوسطه تبریز گذراند و با قرائت و کتابت زبان‌های ترکی، فارسی و عربی آشنا شد. پس از آن به تهران آمد و در دارالفنون تهران تا کلاس آخر مدرسه طب تحصیل کرد و در چند مریض‌خانه مدارج انترنی را نیز گذراند، ولی در سال آخر به علت عشقی عمیق و ناراحتی خیال و پیش آمدهای دیگر از ادامه تحصیل محروم شد و با وجود مجاهدت‌هایی که بعدا توسط دوستانش به منظور تعقیب و تکمیل این یک سال تحصیل شد، شهریار رغبتی نشان نداد و ناچار شد وارد خدمت دولتی بشود؛ چند سالی در اداره ثبت اسناد نیشابور و مشهد خدمت کرد و در سال ۱۳۱۵ به استخدام بانک کشاورزی تهران در آمد.


شهریار در تبریز با یکی از بستگانش ازدواج کرد، که ثمره این وصلت دو دختر به نام‌های شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی است.


از دوستان وی، مرحوم ابوالقاسم شهیار، مرحوم استاد صبا، استاد نیما، امیری فیروزکوهی، تفضلی، سایه و زاهدی را می‌توان نام برد.
[۱] کاویان پور، احمد، زندگانی ادبی و اجتماعی استاد شهریار، ص۳۲-۴۱، تهران، ۱۳۷۹، اقبال، چاپ سوم.



شهریار ابتدا در اشعارش «بهجت» تخلص می‌کرد، ولی بعدا دوبار برای انتخاب تخلص با دیوان حافظ فال گرفت و تخلص شعر خود را به شهریار تبدیل کرد.


اشعار نخستین وی عمدتا به زبان فارسی سروده شده است. شهریار خود می‌گوید وقتی که اشعارم را برای مادرم می‌خواندم، وی به طعنه می‌گفت: «پسرم شعرهای خودت را به زبان مادریت هم بنویس تا مادرت نیز اشعارت را متوجه شود»!
این قبیل سفارش‌ها از جانب مادرش و نیز اطرافیان همزبانش، باعث شد تا شهریار با الهام از ادبیات ملی آذربایجان، اثر بدیع و عظیم «حیدربابایه سلام» را به زبان مادریش بیافریند که تاکنون به ۷۵ زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است.
[۲] کاویان پور، احمد، زندگانی ادبی و اجتماعی استاد شهریار، ص۵-۲۳، تهران، ۱۳۷۹، اقبال، چاپ سوم.

قاری ننه گئجه ناغیل دییه نده،
(شب هنگام که مادربزرگ قصه می‌گفت،)
کولک قالخیب قاپ باجانی دویه نده،
(بوران بر می‌خاست و در و پنجره خانه را می‌کوبید،)
قورد کئچی نین شنگیله سین ییه نده،
(هنگامی که گرگ شنگول و منگول ننه بز را می‌خورد،)
من قاییدیب بیر ده اوشاق اولایدیم!
(ای کاش من می‌توانستم برگردم و بار دیگر کودکی شوم!)
منظومه «حیدربابایه سلام» در سال ۱۳۲۲ منتشر شد و از لحظه نشر مورد استقبال قرار گرفت و نه تنها تا کوره-ده‌های آذربایجان، بلکه به ترکیه و قفقاز هم رفته و در ترکیه و جمهوری آذربایجان چندین‌بار تجدید چاپ شده است.
منظومه حیدربابا از جمله بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است، و در اکثر دانشگا‌ه‌های جهان از جمله دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده آمریکا مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است و برخی از موسیقی‌دانان همانند هاژاک - آهنگساز معروف ارمنستان - آهنگ جالبی بر آن ساخته است.


شهریار اشعار بسیار نغزی در خصوص مقام مادر و پدر به زبان‌های ترکی و فارسی سروده است.
[۳] نیک اندیش فربد، بیوک، در خلوت شهریار، ص۵۷، تهران، ۱۳۷۷، آذران، چاپ اول، (جلد اول).

علاقه به آب و خاک وطن را، شهریار در غزل عید خون و قصاید مهمان شهریور، آذربایجان، شیون شهریور و بالاخره مثنوی تخت جمشید به زبان شعر بیان کرده است.
اشعار شهریار به سه زبان ترکی آذربایجانی، فارسی و عربی است. در اشعار او برخلاف برخی از شعرای قومگرا هیچ توهینی به ملل غیر دیده نمی‌شود.


عشق‌های عارفانه شهریار را می‌توان در خلال غزل‌های انتظار، جمع و تفریق، وحشی شکار، یوسف گمگشته، مسافر همدان، حراج عشق، ساز صباء، نای شبان، اشک مریم، دو مرغ بهشتی و خیلی آثار دیگر مشاهده کرد.
محرومیت و ناکامی‌های شهریار در غزل‌های گوهر فروش، ناکامی‌ها، جرس کاروان، ناله روح، مثنوی شعر، حکمت، زفاف شاعر و سرنوشت عشق بیان شده است. خیلی از خاطرات تلخ و شیرین او در هذیان دل، حیدربابا، مومیایی و افسانه شب به نظر می‌رسد.
شعر او در هر زمینه که باشد، به تجدد و نوآوری گرایشی محسوس دارد. شعرهایی که برای نیما و به یاد او سروده و دگرگونی‌هایی که در برخی از اشعار خود در قالب و طرز تعبیر و زبان شعر به خرج داده، حتی تفاوت صور خیال و برداشت‌ها در قالب سنتی و بسیاری جلوه‌های دیگر حاکی از طبع آزمایی‌ها در این زمینه و تجربه‌های متعدد اوست.
قسمت عمده‌ای از دیوان شهریار غزل است. سادگی و عمومی بودن زبان و تعبیر، یکی از موجبات رواج و شهرت شعر شهریار است.
[۴] علیزاده، جمشید، به همین سادگی و زیبایی (یادنامه استاد شهریار)، ص۲۴۰، مرکز، ۱۳۷۴، تهران، چاپ اول.

شهریار در زمینه‌های گوناگون و به شیوه‌های متنوع شعر گفته است؛ شعرهایی که در موضوعات وطنی و اجتماعی و تاریخی و مذهبی و وقایع عصری سروده، نیز کم نیست.


برخی دلایل شهرت و محبوبیت شهریار عبارتند از:
۱- حساسیت فوق‌العاده او؛
۲- حافظه بسیار قوی که تا آخرین لحظه حیات نیز خللی در آن راه نیافته بود؛
۳- آشنایی او به زبان عربی و شناخت و انسش با قرآن کریم؛
۴- علاقه مفرط او به حافظ و در درجه بعد به سعدی و شناخت عمیق او از ادبیات کلاسیک؛
۵- مطالعه عمیق او در ادبیات معاصر و زبان فولکلوریک؛
۶- زندگانی خاص او که از آغاز کودکی آمیخته با اضطراب و آشفتگی خاص بوده است.
[۵] علیزاده، جمشید، به همین سادگی و زیبایی (یادنامه استاد شهریار)، ص۲۶۳، مرکز، ۱۳۷۴، تهران، چاپ اول.



سرانجام شهریار پس از هشتاد و سه سال عمر وفات کرد؛ اما، نام او زیبنده روز ملی شعر و ادب ایران و نیز صدها میدان، خیابان، مرکز فرهنگی، بوستان و... در کشورمان و نیز در ممالک حوزه‌های ترکستان (آسیای مرکزی) و قفقاز و ترکیه می‌باشد.
۲۷ شهریور ماه سال ۱۳۶۷ شمسی، سالروز وفات آن شاعر عاشق و عارف بزرگ است.
در آن روز پیکرش بر دوش دهها هزار تن از دوستدارنش تا مقبرة الشعرای تبریز حمل شد و در جوار افاضل ادب و هنر به خاک سپرده شد.


بیست و هفتم شهریور ماه سالروز خاموشی شهریار شعر ایران، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی «روز ملی شعر و ادب» نامیده شده است.


عمق تعلقات دینی و توجهات مذهبی خانواده و نیز شخص استاد شهریار به حدی است که عشق به ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) در بسیاری از اشعارش عینا هویدا است؛ برای نمونه:
علی‌ ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ••• که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین ••• به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
برو‌ ای گدای مسکین در خانه علی زن ••• که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
• • • • •
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین ••• روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست ••• مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین


شهریار روح بسیار حساسی دارد. او مقوله عشق را در اشعار خویش نابتر از هر شعری عرضه داشته است.
در ایام جوانی و تحصیل گرفتار عشق نافرجام پر شرری می‌گردد. عشق شهریار به حدی است که در آستانه فارغ التحصیلی از دانشکده پزشکی، درس و بحث را رها می‌کند و دل در گرو عشقی نافرجام می‌گذارد:
دلم شکستی و جانم هنوز چشم براهت ••• شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت
در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست ••• اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت
اما این عشق زمینی بال پرواز او را به سوی عشق نامحدود آسمانی می‌گشاید.
قفسم ساخته و بال و پرم سوخته‌اند ••• مرغ را بین که هنوزش هوس پرواز است!
سالها شمع دل افروخته و سوخته‌ام ••• تا ز پروانه کمی عاشقی آموخته‌ام
عجبا که این عشق مسیر زندگی شهریار را تغییر داد و تاثیری تکان‌دهنده بر روح و جان شهریار نهاد و جهان روان او را از هم پاشید.
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند ••• در شگفتم من چرا از هم نمی‌پاشد جهان
این عشق نافرجام به حدی در روح و روان او ماندگار شد که حتی هنگام بازگشت معشوق، عاشق به وصل تن نداد.
آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا ••• بی وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا! ؟


استاد شهریار شاعر اهل بیت.


۱. کاویان پور، احمد، زندگانی ادبی و اجتماعی استاد شهریار، ص۳۲-۴۱، تهران، ۱۳۷۹، اقبال، چاپ سوم.
۲. کاویان پور، احمد، زندگانی ادبی و اجتماعی استاد شهریار، ص۵-۲۳، تهران، ۱۳۷۹، اقبال، چاپ سوم.
۳. نیک اندیش فربد، بیوک، در خلوت شهریار، ص۵۷، تهران، ۱۳۷۷، آذران، چاپ اول، (جلد اول).
۴. علیزاده، جمشید، به همین سادگی و زیبایی (یادنامه استاد شهریار)، ص۲۴۰، مرکز، ۱۳۷۴، تهران، چاپ اول.
۵. علیزاده، جمشید، به همین سادگی و زیبایی (یادنامه استاد شهریار)، ص۲۶۳، مرکز، ۱۳۷۴، تهران، چاپ اول.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «شهریار»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۶/۱۶.    






جعبه ابزار