است.
• نخست اينكه اشاره به همان
کوه طور معروف است كه در صحراى
سينا قرار دارد، و اگر مىبينيم كه
قرآن در اينجا
درخت زیتون را به عنوان درختى كه از كوه
طور مىرويد توصيف كرده به خاطر آن است كه عربهاى
حجاز هنگامى كه از بيابانهاى خشک اين منطقه مىگذشتند و به شمال رو مىآوردند نخستين منطقهاى كه در آن به درختهاى پر بار زيتون بر خورد مىكردند، منطقه
طور در جنوب صحراى
سيناء بوده است، مشاهده نقشه جغرافيايى اين مطلب را به خوبى روشن مىكند.
• احتمال ديگر اينكه
طور سيناء جنبه توصيفى دارد و به معنى كوه پُر
برکت يا «كوه پردرخت» يا «كوه زيبا» است (چون
طور به معنى كوه و
سيناء به معنى پربركت و زيبا و مشجر است).
است و از ثمره آن روغن به دست مىآيد- كه مراد از آيه، درخت زيتون است. و جمله تنبت بالدهن يعنى ميوهاى مىدهد كه در آن روغن هست، و صبغ للآكلين يعنى مىروياند صبغى براى خورندگان. و صبغ - به كسره صاد و سكون باء- به معناى خورش است، و اگر در بين همه درختان زيتون را نام برد، به خاطر عجيب بودن اين درخت است، و معناى آيه روشن است.