سَقیمٌ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَقیمٌ:(فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ) «سَقیمٌ» از مادّه
سَقَم (به فتح سین و قاف) و
سُقْم (به ضم سین وسکون قاف) به معنای مرض بدن است.
آيه مورد بحث به طرح جالب بتشكنى
ابراهیم (علیهالسلام) بر مىگردد، آنجا كه بتپرستان
بابل هر
سال مراسم
عید مخصوصى داشتند لذا هنگامى كه در
شب از ابراهيم دعوت به شركت در اين مراسم كردند «او نگاهى به ستارگان افكند و گفت من بيمارم.»
به موردی از کاربرد «
سَقیمٌ» در
قرآن، اشاره میشود:
(فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ) «و گفت: من بيمارم و با شما به مراسم جشن نمىآيم.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(فَنَظَرَ نَظْرَةً في النُّجومِ فَقالَ إِنّي سَقيمٌ) شكى نيست در اينكه ظاهر اين دو آيه اين است كه خبر دادن ابراهيم از مريضى خود مربوط است به نظر كردن در نجوم، حال اين نگاه كردن در ستارگان يا براى اين بوده كه
وقت و
ساعت را تشخيص دهد، مثل كسى كه دچار
تب نوبه است، و ساعات عود تب خود را با طلوع و غروب ستارهاى و يا از وضعيت خاص نجوم تعيين مىكند. و يا براى آن بوده كه از نگاه كردن به نجوم، به حوادث آيندهاى كه منجمها آن حوادث را از اوضاع ستارگان بدست مىآورند، معين كند. و صابئى مذهبان به اين مساله بسيار معتقد بودند و در
عهد ابراهيم عده بسيارى از معاصرين او از همين صابئىها بودهاند.
بنا بر وجه اول، معنايش آيه چنين مىشود: وقتى اهل شهر خواستند همگى از شهر بيرون شوند تا در بيرون
شهر مراسم عيد خود را به پا كنند، ابراهيم نگاهى به ستارگان انداخت و سپس به ايشان اطلاع داد كه به زودى كسالت من شروع مىشود، و من نمىتوانم در اين عيد شركت كنم. و بنا بر وجه دوم معنايش اين مىشود: ابراهيم در اين هنگام نگاهى به ستارگان كرد و طبق قواعد منجمين پيشگويى كرد كه به زودى من مريض خواهم شد، و در نتيجه نمىتوانم با شما از شهر بيرون شوم. ولى وجه اولى با وضع ابراهيم (ع) مناسبتر به نظر مىرسد، براى اينكه آن جناب با اينكه توحيدى خالص داشت، ديگر معنا ندارد براى غير خدا تاثيرى قائل باشد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «سقیم»، ج۲، ص ۳۷۴.