سفیان بن عوف ازدی غامدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سُفیان بن عَوْف، بن مُغَفَّل بن عوف اَزدی
غامِدی، یکی از سرداران
معاویة بن ابی سفیان بود.
نسبت سفیان بن عوف به
بنوغامِد، از طوایف
قبیلۀ قحطانی اَزد، می رسد. از این رو، به ازدی و
غامدی منسوب بود.
در برخی منابع، نسبت
غامدی به عامری
تصحیف شده
یا وی با ابوالاعور سُلَمی (
عمروبن سفیان) خلط شده است.
ابن حجرعسقلانی وی را با سفیان بن عوف اسلمی، که گفته شده است در
جنگ احزاب به
شهادت رسید،
یکی پنداشته و با استناد به روایتی از زُبیری، او را جزو
صحابه پیامبر ذکر کرده است؛
اما در دیگر سرگذشت نامه های صحابه از وی به عنوان صحابی یاد نشده و ذهبی
صریحآ
صحابی بودن او را رد کرده است.
سفیان بن عوف در زمان
خلافت عمر، همراه ابوعُبَیدةبن جرّاح در فتوحات
شام شرکت کرد و ابوعبیده او را با نامه ای برای استمداد از عمر به
مدینه فرستاد.
سفیان سپس به معاویه پیوست. پس از آنکه
خلیفه عثمان از معاویه خواست با رومیان بجنگد، وی سپاهی به فرماندهی سفیان برای جنگ با رومیان اعزام نمود. سفیان خود از طریق زمینی حمله کرد و لشکریانی نیز از طریق دریا فرستاد.
او در سال ۳۰ هجری به جنگ رومیان رفت و از مَرْعَش، که قبلا به دست
خالدبن ولید فتح شده بود، گذشت و در
سرزمین روم پیشروی کرد.
سفیان در زمان عثمان، پیوسته فرمانده لشکرکشیهای تابستانی (صائفه) به سرزمین
روم بود.
از این رو، از وی با عنوان صاحب الصوائف یاد کرده اند.
سفیان بن عوف در
جنگ صفین از فرماندهان معاویه بود.
وی پس از جریان حکمیت و خروج
خوارج، یکی از مجریان سیاستهای معاویه برای ایجاد هرج ومرج و
رعب و
وحشت در حوزۀ حکومتی
حضرت علی علیه السلام بود. معاویه در سال ۳۹ او را در رأس سپاهی شش هزار نفری به جانب
عراق فرستاد تا نواحی هیت (در ساحل فرات از نواحی بغداد) و انبار و
مدائن را غارت و
تخریب کند و شیعیان علی علیه السلام را بکشد.
سفیان بن عوف انبار را غارت کرد و اَشْرَس بن حَسّان بَکری، فرمانده لشکر علی علیه السلام، و سی تن از یارانش را در آنجا کشت.
چون این خبر به حضرت علی رسید، ضمن ایراد خطبه ای در
کوفه، یاران خود را برای مقابله با جنایات و فساد سفیان برانگیخت
و سعیدبن قَیس هَمْدانی را در رأس سپاهی هشت هزار نفری به تعقیب او فرستاد. سفیان چون از حرکت سپاه سعید بن قیس مطّلع شد، به سوی معاویه بازگشت و سعید تا ناحیۀ عانات در کرانه فرات از پی
سپاه او تاخت. گروهی نیز از سوی سعید تا نزدیک قِنّسرین یا صِفّین پیش رفتند، اما بر سفیان دست نیافتند و بازگشتند.
سالهای پایانی حیات سفیان بن عوف به لشکرکشی به متصرفات روم گذشت. معاویه در زمستان سال ۵۰ او را در رأس سپاهی به سرزمین روم روانه کرد و دستور داد پسرش یزید آنان را همراهی کند، اما یزید به بهانۀ بیماری از همراهی سپاه خودداری نمود. این سپاه گرفتار گرسنگی و بیماری شد.
معاویه پس از آن، یزید را وادار کرد تا به سفیان بپیوندد. لشکر سفیان تا نزدیک
قسطنطنیه پیش رفت و پس از شکست دادن رومیان بازگشت.
با وجود تناقضاتی که دربارۀ جنگهای سفیان بن عوف با رومیها وجود دارد، به نوشتۀ بیشتر منابع، سرانجام در زمستان سال ۵۲ سفیان بن عوف در حالی که سرگرم جنگ در سرزمین روم بود، در همانجا درگذشت.
گفته شده است که سفیان بن عوف دلیر و بخشنده بود.
وی سپاهیانی را از مناطق شام برگزیده بود که به دلیری و جنگاوری معروف بودند.
•
ابن اثیر،
الکامل فی التاریخ؛
•
ابن اعثم کوفی،
کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛
•
ابن حجر عسقلانی،
الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
•
ابن حزم،
جمهرة انساب العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۹۸۲؛
•
ابن عساکر،
تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵؛
•
ابن کلبی،
نسب معد و الیمن الکبی ر، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۹۸۸؛
•
احمد بن یحیی بلاذری،
انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰؛
•
احمد بن یحیی بلاذری،
فتوح البلدان، چاپ دخویه، فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۳؛
•
خلیفة بن خیاط،
تاریخ خلیفة بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
•
ابراهیم بن محمد ثقفی،
الغارات، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۳ش؛
•
محمد بن احمد ذهبی،
تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۴۱ـ۶۰ه، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳؛
•
طبری،
تاریخ (بیروت)؛
•
علی بن ابی طالب امام اول،
نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷؛
•
مسعودی،
مروج الذهب (بیروت)؛
•
نصر بن مزاحم منقری،
وقعة صفین، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲؛
•
یعقوبی،
تاریخ؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «سُفیان بن عَوْف»، شماره۵۴۶۱.