سفه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَفَه (به فتح سین و فاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای حماقت است. سیزده بار از این واژه در
نهج البلاغه آمده است.
سَفَه به معنای حماقت آمده است. در «
قاموس» جهالت گفته
و
راغب گوید سبکی بدن است و در سبکی و نقصان
عقل به کار رفته است.
امام علی (علیهالسلام) در
حکمت ۲۰۱ فرموده:
«الْجُودُ حارِسُ الاَْعْراضِ، وَالْحِلْمُ فِدامُ السَّفيهِ، وَ الْعَفْوُ زَكاةُ الظَّفَرِ» «
بخشش نگهبان آبروهاست،
بردباری دهانبند احمق است و گذشت زکاة پیروزی است.»
(شرحهای
حکمت:
)
فدام (به فتح و کسر اوّل) چیزی است که عجمها بر
دهان میبندند و دهان بسته میشود.
و در
حکمت ۲۱۴ فرموده:
«بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفيهِ تَكْثُرُ الاَْنْصَارُ عَليْهِ.» «با بردباری در مقابل احمق یاران انسان بر علیه او زیاد میشود.»
(شرحهای
حکمت:
)
آن حضرت به
عمرو بن عاص درباره
معاویه مینویسد:
«فَإِنَّكَ جَعَلْتَ دِينَكَ تَبْعاً لِدُنْيا امْرِىء ظَاهِر غَيُّهُ ... يَشينُ الْكَريمَ بِمَجْلِسِهِ، وَيُسَفِّهُ الْحَليمَ بِخِلْطَتِهِ» «تو دین خود را تابع کسی کردهای که گمراهیش آشکار است، آدم بزرگوار را با همنشینی خود بدنام میکند و عاقل را با رفاقت خویش احمق مینماید.»
(شرحهای نامه:
)
سیزده بار از واژه سفه در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سفه»، ج۱، ص۵۳۷.