سفرنامه کارری (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سفرنامه کارری، اثر جملی کارری، جهانگرد ایتالیایی ۱۱۰۵ ق و ترجمه عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ میباشد.سفرنام جملی کارری، جهانگرد ایتالیایی، از آن جهت مفید و قابل بررسی است که با ظرافت تمام، مشاهدات خود را از شهرهای
ایران و مردم و رسوم آنان بیان کرده است.
این سفرنامه از اوضاع مردم ایران در اواخر دور
صفویه سخن میگوید و اگر چه اعتقادات و آداب و رسوم آن زمان تفاوت فراوانی با فرهنگ امروز جامع ما دارد؛ اما چون از نگاه دقیق جهانگرد ایتالیا یی به وقایع نگریسته شده، جالب توجه است.
نویسنده، هم از اوضاع دربار و اخلاق پادشاهان صفوی سخن گفته و هم از مردم کوچه و بازار. شرح سفرهای او به شهرهای جلفا،
تبریز ،
قم ،
اصفهان شیراز و بندر لنگه و بیان دیدنیهای این شهرها برای محققان و دانشجویان بسیار مفید است.
کارری سفرنامه خود را به دو بخش تقسیم کرده است: در بخش اول شرح حوادث سفر بر توصیف اوضاع اجتماعی غلبه دارد؛ اما در بخش دوم، به طور اختصاصی به
مذهب ،
پوشاک ، آداب و رسوم (
ازدواج ،
مرگ و..) . تفریحات و مشاغل و... پرداخته و بدینسان این بخش گویای نسبتا روشنی از بستر زندگی توده مردم ایران زیر سایه اقتدار حکومت صفویه در عصر شاه سلیمان صفوی است.
جووانی فرانچسکو جملی کارری جهانگرد ایتالیایی که در سال ۱۱۰۵ ق؛ یعنی همزمان با سلطنت شاه سلیمان صفوی به ایران قدم گذاشته است و در مراسم تاجگذاری شاه سلطان حسین حضور داشته؛ از جمله مسافرانی است که پس از پشت سر گذاشتن خطرهای بسیار به ایران وارد شده است. او که هنگام ورود به ایران، سرا پا غرق در شادی میشود، لذت شیرین رسیدن به ایران آنچنان او را از خود بی خود کرده که تمامی رنجهای مسیر را از خاطرش پاک میکند.
کارری از آغازین صفحات سفرنامه خود بسان نقاشی قلموی خاطر خود را چنان بر صفحه میکشد که تصاویری زنده را در پیش چشم خواننده ترسیم میکند.
درباره اخلاق اجتماعی مردم ایران کارری بر این نظر است که مردم ایران متمدن، شریف و درستکار، بخشنده و مخالف تقلب و نادرستیاند و در قیاس با ترکان
عثمانی از خلقیات قابل توجهی برخوردارند. رفتار آنها با خارجیان خوب است و بنابراین حسن برخورد، خارجیان با آزادی کامل میتوانند در ایران تردد کنند و حتی با ایرانیان رابطه دوستی برقرار نمایند و این کاملا بر خلاف آن چیزی است که در عثمانی در جریان است.
کارری به چند جمله از اصطلاحات تعارف آمیز در بین ایرانیان نیز اشاره کرده است: قربان خواستهای شما، قدم بالای چشم ما، چاکر جنابعالی، اختیار مخلص دست سر کار است و... و این خود میتواند اندکی از گفت وگوهای معمول در بین مردم آن روزگار را نشان دهد. از جمله تفریحات دلچسبی که در بین مردم آن دوران جذابیت بیشتری داشته و آنها را به آرامش بیشتری میرسانده و در تکاندن خستگیهای روزمرگیهای زندگی، آنها را به اندکی آسودگی خاطر میرسانده، نشستن بر سر جویبارها و گوش سپردن به نوای پای
آب و تماشای مناظر سرسبز و خرم بوده است.
از تفریحات و سرگرمیهای قابل توجه در این دوران بین کودکان و جوانان، پرواز دادن بادبادکهایی است که آن را با لولهای مقوایی با دنبالهای بلند میساختند و با نخی نازک به
هوا میفرستادند. کارری صدای برخاسته از این بادبادکها را به صدایی شبیه صدای ارگ کلیسا تشبیه کرده است. گویی کودکان رهیده از گذر شتابناک زمان با تماشای رقص بادبادکی که نوای آرامش بخشی از خود تولید میکند نیز در جست وجوی دمی آسودگیاند و پرواز خاطرات کودکی شان و آرزوهای بلندشان را در
رقص بادبادکها به تماشا مینشستهاند.
از جمله زوایای جالبی که در نظر کارری مهم افتاده و آن را در اوراق سفرنامه اش منعکس ساخته، انجام مراسم ازدواج است.
و این تنها یکی از لایههای پنهان و جذاب زندگی مردمی است که در کوچه پس کوچههای
شهرها و روستاها در پی روزگاری عادی قدم میزنند و نامی از خود در تاریخ سیاسی و نظامی حاکم بر جای نمینهند. کارری درباره نشان دادن عشق و علاقه برخی از
مردان نسبت به
زن خود مینویسد: در پارهای از موارد برای نشان دادن شدت علاقه خود به زنی، بازوی خود را با آهن تفته داغ میکنند و میخواهند بگویند که
آتش عشق دلشان از آتشی که بازویشان را داغ میکنند، سوزناک تر است.اما در مورد چگونگی انجام بخشی از مراسم ازدواج، کارری مشاهده کرده است که قبل از آن که
عروس را به خانه
داماد ببرند، داماد برحسب وسع مالی خود لباسهایی را به خانه عروس میفرستد و مبلغ مهریه را تعیین میکند. شب عروسی داماد همراه با جمعی از خویشان خود و در حالی که همراهان او چراغها و مشعلهایی در دست دارند، به سوی خانه عروس به راه میافتند و اطرافیان عروس نیز پیاده و یا سواره برای استقبال از کسان داماد، به راه میافتند و زمان برخورد این دو دسته با هم کرنا و شیپور مینوازند و پس از مشایعت آنها تا خانه عروس روحانی عاقد مبلغ مهریه را اعلام میکند تا پس از تایید خانواده عروس ثبت شود.
در برابر این جنبه شاد و روشن زندگی توده مردم،
بیماری و
مرگ ، بسان یکی از زوایای غم انگیز حیات در سفرنامه کارری انعکاس یافته است. بنا بر نوشته او، زمانی که یکی از ایرانیان بیماری ناعلاجی را دچار میشود، اطرافیان او برای آن که دیگران را به دعا برای شفای بیمار خود دعوت کنند، هر روز عصر بر پشت بام خانه آتشی را میافروزند. و هر گاه بیمار به کام مرگ رانده شود، کسان او با گریه و شیون و تعریف از منش اخلاقی او پیکرش را با تابوت تا
قبرستان همراهی میکنند. اگر کسی از بزرگان فوت کند، در مراسم
تشییع جنازه او اسبهایی تدارک میبینند که روی یکی از آنها، عمامه متوفی و روی دیگری، شمشیر و ترکش و کمان او و روی
اسب سوم لباس و وسایل شخصی او حمل میشود.
اما درباره وضعیت ظاهری ایرانیان کارری به نکاتی اشاره ورزیده که در پارهای از آنها دچار خطا و اشتباه گردیده است و این نشان از آن دارد که نگاه او به عنوان ناظر جامعه
ایران عصر صفوی تا بطن و متن واقعی حیات اجتماعی- فرهنگی فاصلهای پرناشدنی دارد. او درباره لباس متداول در ایران اگر چه به طبقات فرودست و فرادست توجه کرده، اما در ارائه تصویری روشن از نوع لباس اهل حرف و مشاغل گوناگون و تفکیک لباسهای زنان اعیان و زنان طبقات پایین بازمانده است. او مینویسد: لباس متداول ایرانیان، جبهای است که تا قسمتی پایین تر از زانو را میپوشاند؛ آستینهای تنگ و دراز دارد و تا روی دست میافتد. آستینها دگمه ندارند و با نواری که روی آنها دوخته شده بسته میشود.
او لباس ثروتمندان را از پارچه ابریشمی و با کمربندی با همین جنس توصیف کرده است؛ در حالی که از این کمربندها چند گل زرین نیز آویزان است. علاوه بر آن ثروتمندان عمامه خود را که معمولا از حریر زربفت است، با
سکهها و سنگهای قیمتی تزئین میکنند. لباس
روستاییان ساده بوده و ساق پای خود را با مچ پیچ
پشمی میپوشاندهاند. لباس زنان از قسمت جلو باز و با کمربندی محکم میشده است. زنها کلاههای کوچکی بر سر میگذاشتند که بر آنها سکههای زرین و سنگهای گرانبها میدوختند. اغلب زنان جوان نیز نواری را بر پشت خود داشتند که به کیسهای متصل بوده و گیسوان خود را در آن کیسه جای میدادند.
کارری در بخشی از اثر خود که به مشاهداتش در
اصفهان مربوط میشود، به نکتهای اشاره کرده که نشان از تحرک عمودی در جامعه عصر صفوی دارد و یکی از شیوههای معمول دستیابی به مشاغل مهم تر قلمداد میشده است. او در میدان نقش جهان مسابقه دو برای پذیرفته شدن در چاپاری دیوان بیگی (محکمه
قضاوت ) شاهد میشود که طی آن غلامان دستگاه دیوان بیگی برای دست یافتن به شغل چاپاری میبایست از عالی قاپو تا ستون سنگیای که بر فراز تپهای در پنج کیلومتری نقطه مبدا واقع شده بود را بدوند و این فاصله را هفت بار بدون توقف باید طی میکردند. لباس این افراد، شلوار کوتاهی بوده که تا زانو آنها امتداد داشته و زنگولههای کوچکی از کمر آنها آویزان بوده و برای جلوگیری از خستگی بر ماهیچههای ران خود روغن مخصوصی را میمالیدند.
سوگواری
محرم ،
عقاید مذهبی و مشاغل و... از دیگر موارد خواندنی سفرنامه کارری است که شرح و تحلیل آن در این کوته واره نمیگنجند و خوانندگان علاقه مند برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند، به اثر مذکور مراجعه کنند. اما در این قسمت بنا به اهمیت رویکرد شخصی شاه سلیمان به امر سلطنت، به عنوان قدرتی که در فضای کلی کشور نقش تعیین کننده دارد و مشاهدات ارزنده کارری در این باره، بدین مهم پرداخته میشود. با توجه به سیاستهای عصر شاه عباس، مبنی بر محصور ساختن شاهزادگان در حرمسرای سلطنتی که در پی سوءظن شاه نسبت به پسرانش روی داد. شاه سلیمان نیز در
حرم پرورش یافت و بنابراین از رموز
سیاست مملکتی چندان آگاهی نداشت. در زمان او قدرت توسط وزیر (اعتمادالدوله) و
خواجگان حرم و دیگر کاربدستان جز شخص شاه اعمال میگردید و بدینسان آرام آرام سقوط سلسله صفویه نزدیک شد. شایان ذکر است که این مهم در سفرنامه کارری نمود، یافته است. او از مستی دائمی شاه سخن گفته: مستی این پادشاه به حدی است که خود قادر به گرفتن
شراب نیست و دائما ساقی زیبایی پیالهای لبریز جلوی لبان او میگیرد...
کارری یکی از وجوه ناکارآمدی سلطنت او را در امتداد روابط صلح آمیز با ترکان عثمانی میداند و بر این نکته تاکید دارد که طی دوران سلطنت او از سوی پرتغالیها پیشنهاداتی راجع به حمله به عثمانی عرضه شد؛ اما شاه این پیشنهادها را رد میکرد و از فرصتهای به دست آمده نفعی نبرد! از سوی دیگر سختگیریها و ستم این پادشاه صفوی و رهاشدن امور سیاسی از دست او فضایی کاملا متفاوت را با آن چه در دوران شاه عباس اول میگذشت، به تصویر میکشد! کارری به
حوادث زمان تاجگذاری شاه سلیمان
صفوی اشاره کرده است. او در این باره به بیماری و ناتوانی پزشکان دربار از معالجه او سخن گفته است.
سفرنامه کارری علاوه بر وقایع ورویدادهای سفر او مشحون از تصاویر نابی از اوضاع اجتماعی مردم و اخلاق و اندیشه شاه صفوی. تصاویری که در نوع خود بی نظیرند، زیرا جز در سفرنامهها در تاریخ نگاری سلسلهای این دوران چندان چیزی از وضعیت زندگی توده مردم در دست نیست! شناخت شخصی کارری که همه برآمده از انتظار نوسان آمیز او برای ورود به ایران است، شناختی است درخور تعمق و بررسی و در کنار سایر اطلاعات بر جای مانده از سفرنامههای این دوران به منظور دریافت وجوه ذهنی و عینی جامعه عصر صفوی، ارزنده و ماندگار است.
گزارشهای او از شهرهای ایران، به ویژه شهر مقدس
قم با گزارشهای تاورنیه و سیاحان پیشین و معاصر و در برخی از زمینهها متفاوت است. «کارری» در باره موقعیت جغرافیایی و نمای بیرونی و وضع بازار و خانههای شهر مقدس قم مینویسد:
«شهر قم شصت و نه درجه طول و سی و پنج درجه عرض جغرافیایی دارد، محیط آن قریب ده میل است. برج و باروی آن در نتیجه ریزش باران از بین رفته و به صورت ویرانه درآمده است. خانههای شهر نیز همین حال را دارد. میدان شهر کثیف و زننده و مغازههای آن خالی و محقر است».
اما کارری در کنار این عیب جویی و گزارش نادرست، نکتهای را یاد کرده است که عبرت آموز است. او مینویسد:
«اما قم چند
مسجد زیبا دارد، اگر مخارج هنگفتی که برای بنای مساجد تازه صرف میشود، به مصرف تعمیر و نگهداری این چند مسجد قدیمی برسد، آنها را از ویرانی و انهدام نجات خواهد داد. متاسفانه به این نکته توجه نمیشود و هر ثروتمندی برای آمرزیده شدن گناهان و زنده ماندن نامش به ساختمان مسجد تازهای اقدام میکند، ولو چند سال پس از
مرگ او مبدل به تل خاک شود. از این رو است که روز به روز شمار مساجد ویران افزون میشود.»
کارری علی رغم این خرده گیریها،
کاروانسراها ، تولید اشیای چرمی، گندم و میوههای قم را ستوده و در این باره چنین نوشته است:
«کاروانسراها تا حدی راحت و بعضی دو طبقه هستند. در اطراف شهر گندم و اقسام میوه به حد وفور بدست میآید. چکمههای ساغری و دیگر اشیای چرمی رنگارنگ نیز در این جا ساخته میشود».
بخش عمده گزارش «کارری» از قم مربوط است به
حرم حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیهم . کارری گر چه در این زمینه اشتباه برخی از سفرنامه نویسان پیشین را تکرار کرده و حضرت فاطمه معصومه را دختر بی واسطه
امام حسین علیهالسّلام ، به شمار آورده است، ولی نکتههایی دقیق و ظریف از وضعیت
حرم مظهر و رواقهای اطراف آن ثبت کرده است که به راستی ارجمند و زیباست.
گزارش کارری، شامل جنبههای معماری، هنری و معنوی
حرم مطهر حضرت معصومه میشود و علاوه بر آن به نقش اجتماعی
حرم نیز اشاره نموده و از تحصن بدهکاران و گرفتاران در اطراف مرقد دختر
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و اطعام و اعطای
صدقه به
نیازمندان به نیکی یاده کرده است.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام،مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.