• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سریه عبدالله بن عتیک برای کشتن أبورافع‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



علت وقوع سریه عبدالله بن عتیک به دستور رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود. دلیل دستور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای کشتن ابورافع، بدون آنکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همراه سپاه خارج شود، می‌باشد.



«سریه» از ماده «سرو» و به قسمتی از سپاه گفته می‌شود که به دستور رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می‌شدند، بدون آنکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همراه آنان خارج شود.


دلیل دستور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای کشتن ابورافع آن بود که وی تعداد زیادی از قبیله غطفان و اعراب اطراف خود را برای جنگ با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جمع کرده و در عوض برای آنها جایزه‌های زیادی تعیین کرده بود.


مورخان زمان وقوع این سریه را ذی‌الحجهی سال چهارم هجری ذکر کرده‌اند.(مورخان در زمان وقوع این سریه با یکدیگر اختلاف دارند؛ برخی ذی‌الحجه سال چهارم هجری را زمان وقوع این سریه می‌دانند. و برخی دیگر ماه رمضان سال ششم هجری.) آنان از مدینه خارج شده و به سوی منطقه‌ی خیبر حرکت کردند؛ چرا که ابورافع در خیبر زندگی می‌کرد. عبد‌الله بن عتیک که جزء افراد اعزامی برای انجام این سریه بود، مادری شیری داشت که یهودی بود و در منطقه‌ی خیبر سکونت داشت. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پنج نفر را که عبارت بودند از: عبدالله بن عتیک، عبدالله بن انیس، ابوقتاده، اسود بن خزاعی، (در برخی منابع نام او «خزاعی بن اسود» ذکر شده است.) و مسعود بن سنان برای انجام این سریه اعزام فرموده بود.


هنگامی که مسلمانان به خیبر رسیدند، عبدالله بن عتیک شخصی را نزد مادر رضاعی خود فرستاد و جای خود و یارانش را به مادرش اطلاع داد. مادر عبدالله بن عتیک نیز برای آنان کیسه‌ای خرمای کبیس و نان فرستاد. آنگاه، عبدالله به مادرش گفت: مادر جان، شب فرا رسیده است، اگر می‌توانی ما را با خود به داخل قلعه خیبر ببر. مادر عبدالله گفت: تو چگونه می‌توانی وارد خیبر شوی در حالی که چهار هزار جنگجو در آن وجود دارد، به علاوه، قصد داری چه کسی را بکشی؟ عبدالله گفت: قصدم آن است تا ابورافع را به قتل برسانم! مادر عبدالله گفت: تو توانایی چنین کاری را نداری و نمی‌توانی او را به قتل برسانی. عبد‌الله گفت: به خدا سوگند، یا او را می‌کشم یا خودم کشته خواهم شد. مادر عبدالله گفت: پس شما هنگام شب نزد من بیایید. هنگامی که شب فرا رسید و اهل خیبر به خواب رفتند، مسلمانان به خانه مادر عبدالله رفتند. مادر عبدالله قبلاً به آنها گفته بود که خودشان را داخل گروه‌های مردم کرده و بدین صورت وارد قلعه شوند و هنگامی که نگهبانان قلعه به خواب رفتند، کمین کرده و پس از آن خارج شوند. مسلمانان دستورات را اجرا کردند و به خانه مادر رضاعی عبدالله بن عتیک وارد شدند. مادر عبدالله بن عتیک به آنها گفته بود: یهودیان به طور معمول درب‌های خانه‌ی خود را نمی‌بندند؛ چرا که ترس آن را دارند، مبادا میهمانی به قصد دیدن آنها به منزلشان برود و بیرون خانه بماند. به هر حال، درها باز است که میهمان به راحتی بتواند وارد شود و شام بخورد.


هنگامی که مردم خوابیدند، مادر عبدالله به مسلمانان گفت: بروید و کنار خانه ابورافع بایستید و از آنان اجازه ورود بخواهید و بگویید که برای ابورافع هدیه‌ای آورده‌ایم، آنان حتماً شما را می‌پذیرند. عبدالله و یارانش همین کار را کرده و از خانه مادر عبدالله بن عتیک بیرون آمدند و از هر دری که عبور می‌کردند آن را می‌بستند، به طوری که، تمام درهای قلعه‌ی خیبر را بستند و به کنار پلکان خانه بزرگ ابورافع رسیدند.
پس از آن از پله‌ها بالا رفتند و عبدالله بن عتیک را جلوتر از خودشان روانه کردند و دلیل این کار نیز آن بود که عبدالله به زبان یهودیان آشنا بود و عبری را خیلی خوب صحبت می‌کرد. سپس به در خانه رفته و اجازه ورود خواستند. در این حال همسر ابورافع درب را باز کرده و از آنان پرسید که چه می‌خواهند؟ عبدالله بن عتیک به زبان عبری به او گفت: هدیه‌ای برای ابو‌رافع آورده‌ایم. همسر ابورافع در خانه را باز کرد، اما هنگامی که چشمش به شمشیر افتاد، خواست فریاد بکشد که عبدالله بن عتیک شمشیر خود را به طرفش گرفت و او ناچار به سکوت شد. آنان نزدیک درب خانه ازدحام کرده و در این فکر بودند که کدامیک به او حمله کنند. عبدالله بن انیس که دوست نداشت کسی در کشتن ابورافع از او پیشی بگیرد، همسر ابورافع را تهدید به قتل کرده و از او خواست تا جای ابورافع را به او نشان دهد. همسر ابورافع نیز مکان خواب ابورافع را به آنان نشان داد، مسلمانان وارد اطاق شده و ابورافع را که سفیدی بدنش، او را همچون پارچه‌ی پنبه‌ای سفیدی نشان می‌داد، دیدند که در رختخواب خویش خواب بود. آنان شمشیرهایشان را بلند کرده و بر بدن ابورافع وارد کردند. در این هنگام همسر او فریادی کشید، یکی از مسلمانان قصد کشتن او را نمود؛ اما به علت نهی پیامبر از کشتن زنان از کشتن او خودداری کردند. عبدالله بن انیس که در تاریکی شب توان دید کافی را نداشت، شمشیرش را بر روی شکم ابورافع گذاشت و چنان آن را فشار داد که شمشیر از طرف دیگر بدن او خارج شد.


باقی افراد هم به ابورافع ضرباتی وارد کرده و پس از آن گریختند؛ اما ابوقتاده که کمانش را در اطاق ابورافع جا گذاشته بود، به قصد برداشتن کمان به سوی خانه‌ی ابورافع حرکت کرد و سخنان همراهانش نتوانست او را از این کار منصرف گرداند. او حرکت کرد؛ اما در میانه‌ی راه افتاد و پایش شکست؛ لذا دوستانش او را به نوبت بر دوش خود حمل می‌کردند، تا او را به مدینه برسانند. پس از کشتن ابورافع، همسر و دیگر ساکنان خانه او، شروع به شیون و فریاد نمودند و مردم را به یاری طلبیدند؛ اما مردم از روی ترس، تا هنگام صبح درهای خانه‌های خود را نگشودند. عبدالله بن عتیک و یارانش نیز پس از قتل ابورافع در یکی از آبراه‌های قلعه خیبر مخفی شدند.


پس از این ماجرا، یهودیان خود را به خانه ابورافع رساندند، همسر ابورافع خود را به آنان رساند و گفت: آنها (مسلمانان) هم اکنون از خانه خارج شدند. یهودیان با استفاده از شعله‌های آتش به جستجوی عبدالله بن عتیک و یارانش پرداختند؛ اما موفق به پیدا کردن آنها نشده و خسته به نزد همسر ابورافع برگشتند و به او گفتند: آیا کسی از آنان را می‌شناسی؟ همسر ابورافع گفت: از صدای عبدالله بن عتیک او را شناختم، او مدتی را در این سرزمین زندگی کرده است؛ لذا یهودیان دوباره به جستجوی مسلمانان پرداختند.


پس از این اتفاقات مسلمانان با یکدیگر مشورت کرده و تصمیم گرفتند یکی از آنان به داخل قلعه‌ی خیبر برود. هدف آنان از این کار آن بود تا از کشته شدن ابورافع اطمینان پیدا کنند. "اسود خزاعی" مسؤولیت این کار را پذیرفته و خود را به صورت و شکل یهودیان درآورده و به همراه چوبی که بر سر آن آتش بود خود را در میان یهودیان وارد کرد و وارد قلعه شد. او به همراه یهودیان به داخل خانه‌ی ابورافع رفت و پس از آنکه همسر ابورافع خبر مرگ او را به یهودیان داد، خود نیز برای اطمینان بیشتر وارد خانه شده و پس از اطمینان از کشته شدن ابورافع به نزد یاران خود بازگشت. عبدالله بن عتیک و یارانش به مدت دو روز در آبراه مخفی بودند و پس از آنکه یهودیان از پیدا کردن آنان ناامید شدند، از مخفیگاه خود خارج شده و به سوی مدینه حرکت کردند.


عبدالله بن عتیک و یارانش هنگامی به مدینه رسیدند که رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر روی منبر در حال سخنرانی بودند. رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگامی که آنها را دیدند فرمودند: رو سفید باشید! آنان نیز در جواب ایشان فرمودند: روی شما سفید باد، ‌ای رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ! آنگاه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از آنان پرسیدند: آیا او را کشتید؟ آنان به سخنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پاسخ مثبت دادند، در حالی که هر کدام مدعی به قتل رساندن او بودند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از آنان خواستند تا شمشیرهایشان را نزد ایشان ببرند. ایشان نگاهی به شمشیرها‌ انداخته و فرمودند: بر روی شمشیر عبدالله بن انیس اثرات غذای باقی مانده در شکم ابورافع وجود دارد؛ لذا او ابورافع را کشته است.


۱. اندلسی‌، ابن عبدالبر، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، قاهره‌، وزارت اوقاف مصر، ۱۴۱۵ه.ق.، چاپ اول، ص۹۵.    
۲. البیهقی، احمد بن الحسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ه.ق.، چاپ اول، ج۳، ص۵.    
۳. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۸، ص۳۳۰.    
۴. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۴.    
۵.هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲،، ص۷۰.    
۶. البیهقی، احمد بن الحسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ه.ق.، چاپ اول، ج۴، ص۳۸.    
۷. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۱.    
۸. هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲، ص۷۰.    
۹. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۱.    
۱۰. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۱۳، ص۳۱۰.    
۱۱. صالحی الشامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ج۶، ص۱۰۴.    
۱۲. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۱.    
۱۳. ‌هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲، ص۷۰.    
۱۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه.ق.، چاپ دوم، ج۲، ص۴۹۵.    
۱۵. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۲.    
۱۶. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۱۳، ص۳۰۹.    
۱۷. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۲.    
۱۸. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۱، ص۳۱۰.    
۱۹. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۲.    
۲۰. هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲، ص۷۰.    
۲۱. ابن الجوزی، ابو الفرج عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۲ه.ق.، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۲.    
۲۲. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۱۳، ص۳۱۰.    
۲۳. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۲.    
۲۴. هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲، ص۷۰.    
۲۵. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۲.    
۲۶. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۲.    
۲۷. حمیری المعافری، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا، ج۲، ص۲۷۵.    
۲۸. هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲، ص۷۰.    
۲۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه.ق.، چاپ دوم، ج۲، ص۴۹۶.    
۳۰. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۲.    
۳۱. حمیری المعافری، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا، ج۲، ص۲۷۵.    
۳۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه.ق.، چاپ دوم، ج۲، ص۴۹۶.    
۳۳. البیهقی، احمد بن الحسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ه.ق.، چاپ اول، ج۴، ص۳۴.    
۳۴. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۳.    
۳۵.هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲، ص۷۰.    
۳۶. ابن الجوزی، ابو الفرج عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۲ه.ق.، ج۳، ص۲۶۲.    
۳۷. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۳.    
۳۸.هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲، ص۷۰.    
۳۹. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۱۳، ص۳۱۱.    
۴۰. ابن الجوزی، ابو الفرج عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۲ه.ق.، ج۳، ص۲۶۲.    
۴۱. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۳.    
۴۲. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۱۳، ص۳۱۱.    
۴۳. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۴.    
۴۴. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۱۳، ص۳۱۱.    
۴۵. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ه.ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۳۹۴.    
۴۶.هاشمی البصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ه.ق.، چاپ اول، ج۲، ص۷۰.    
۴۷. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ه.ق.، چاپ اول، ج۱۳، ص۳۱۱.    
۴۸. صالحی الشامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ج۶، ص۱۰۵    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سریه عبدالله بن عتیک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۲۵.    






جعبه ابزار