• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سرمد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سرمد در لغت به معنی همیشگی و جاویدان است؛ یعنی چیزی که وجود آن قطع نمی‌شود.



در قرآن کریم آمده است: «قل ارایتم ان جعل الله علیکم النهار سرمدا الی یوم القیامه». سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل می‌گویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد می‌نامند.
[۱] جمیل صلیبا، منوچهر صانعی دره بیدی، فرهنگ فلسفی، ج۱، ص۳۹۱، تهران، انتشارات حکمت.
بزرگان فلاسفه بر این عقیده‌اند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت.به نظر این افراد، موجودات دو دسته‌اند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده می‌شود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد می‌نامند.
[۳] موسوعه مصطلحات فلسفه عندالعرب، ج۱، ص۳۳۸، بیروت، مکتبة لبنان.




بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان، در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر.فلاسفه در تفسیر این کلام گفته‌اند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات واجب متعال است که ثابت است به صفات، اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم، و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است.
[۵] سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه حکمت، ج۴، ص۳۳۴، تهران، نشر حکمت، ۱۳۶۰ش، چ اول.

اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را نسل در نسل نقل و قبول کرده‌اند، فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این الفاظ ، علی رغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند
[۶] ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد، حاشیه بر الهیات، ص۱۵۷، قم، نشر بیدار، بی تا.
ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می‌شود.


در متون اسلامی به دهر و سرمد اشاره شده‌ است و حکمای الهی برای موجودات در موطن و عالم دیگری که احاطه بر این موطن دارد، وجود دیگری قائل‌اند که در آن عالم به‌صورت ثابت موجودند و هر مرتبه بالاتر بر مرتبه پایین‌تر احاطه دارد. و با آن یک معیت وجودی پیدا می‌کند که از این‌ همراهی به دهر و سرمد تعبیر می‌شود.
امام‌ خمینی عالم دهر را عالم مفارقات نوری می‌داند که بسیط و مجرد از کمیات، اتصال و سیلان است و نسبتش با زمانیات مانند نسبت روح با جسد است؛ البته برای مفارقات نوریه، عالمی محیط به عالم دهر است که در آن عالم سرمد است. بنا بر نظر ایشان اگر زمان به عالم بالا برده شود، می‌شود ازل اگر به عالم تجرد برده شود، می‌شود دهر، چنان‌که اگر ازل و دهر تنزل داده شوند، همین زمان محدود در عالم ماده می‌شود، براین‌اساس زمان از تجلیات اسم ازلیت در این عالم طبیعت است؛ زیرا هرچه در این عالم است، جلوه‌ جمال آن عالم است و زمان هم جلوه ازلیت اوست. ایشان درباره‌ سلطه‌ انسان‌های کامل بر زمان قائل است که فعل آنان برتر از آن است که در قید و سلطه زمان باشد. بنابراین نسبت میان ثابت را سرمد و نسبت ثابت به متغیر را دهر و نسبتی که موجودات متغیر با یکدیگر دارند زمان نامیده می‌شود.
بنا بر نظر امام‌ خمینی چون زمان همان تدرج و ترقی در وجود است و سیر تدریجی از نقص به کمال است نمی‌توان ویژگی تحقق زمان در مجردات را برای عالم بالاتر لحاظ کرد. البته ایشان در بحث حدوث و قدم عالم، حدوث زمانی را به نوعی حتی در مجردات جاری می‌داند و معتقد است اگرچه عوالم مجردات، از زمان و تدرج مبرّا هستند، به یک معنا روح تدریج در مجردات و عالم دهر محقق است و ازاین‌رو می‌توان برای آنها حدوث زمانی قائل شد.
[۱۱] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



۱. جمیل صلیبا، منوچهر صانعی دره بیدی، فرهنگ فلسفی، ج۱، ص۳۹۱، تهران، انتشارات حکمت.
۲. ملاصدرا شیرازی، صدر الدین محمد، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، ج۳، ص۱۴۷، قم، نشر مصطفوی، ۱۳۶۸ش، چ دوم.    
۳. موسوعه مصطلحات فلسفه عندالعرب، ج۱، ص۳۳۸، بیروت، مکتبة لبنان.
۴. ملاصدرا شیرازی، صدر الدین محمد، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، ج۳، ص۱۴۷.    
۵. سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه حکمت، ج۴، ص۳۳۴، تهران، نشر حکمت، ۱۳۶۰ش، چ اول.
۶. ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد، حاشیه بر الهیات، ص۱۵۷، قم، نشر بیدار، بی تا.
۷. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۷۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۸. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۷۶-۷۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۹. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۲۶۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۰. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۹۱-۱۹۲، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۱۱. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۴۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سرمد».    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار