سال 678 هجری قمری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سال ۶۷۸ هجری قمری، هفتاد و هشتمین سال از قرن ۷ قمری و مصادف با
سال ۶۵۸ هجری شمسی است. در این سال رویدادها و وقایع نظامی و غیرنظامی مختلفی در جهان اسلام رخ داد، مانند: برکناری
محمد برکه بن ظاهر بیبرس و انتخاب برادرش به جای او، برکناری
ابوزکریا یحیی ثانی امیر
دولت بنی حفص در
تونس و
بیعت با عمویش، شورش
شمس الدین سنقر اشقر بر ضد
سلطان قلاوون، حمله
بنی مرین به غرناطه در
اندلس، درگذشت برخی از شخصیتهای مشهور دیگر مانند:
ابن غانم و ... .
- برکناری ملک سعید ناصرالدین محمد برکه ابن ملک ظاهر بیبرس و انتخاب برادرش بدرالدین سلامش، با لقب ملک عادل و تعیین امیرقلاوون به عنوان نایب او. قلاوون، سلامش را خلع کرد و سلطنت را به چنگ گرفت.
- برکناری ابوزکریا یحیی (ثانی) واثق باللّه و بیعت با عمویش ابواسحاق ابراهیم. ابراهیم برادرزادهاش واثق را به همراه سه پسرش کشت.
- سنقر از امیران ممالیک و والی دمشق بود که بر ضد سلطان قلاوون شورش کرد و در دمشق به تخت نشست و حکومت شام را به دست گرفت و به ملک کامل ملقب گشت. سلطان قلاوون با سپاه مصر به مقابله با او برخاست و در نزدیکی غزّه با او جنگید و پس از حمله و گریز چندی او را شکست داد. شمس الدین سنقر به قلعه صهیون در شمال شام پناه برد و از مغولان کمک خواست. نیرویی از مغولان به کمکش آمدند و عنتاب، بغراس و دربساک را اشغال کردند و وارد حلب شدند و تمام مساجد، مدارس، کاخ سلطنتی و منازل امیران را به آتش کشیدند. سلطان قلاوون با سنقر مکاتبه کرد و به او وعده عفو داد و او هم امان خواست و نزد او آمد و سلطان او را بر انطاکیه، افامیا، سویدیه، در کوش و نواحی آن گمارد.
- پس از اینکه ابوعبداللّه محمد فقیه پادشاه غرناطه، شهر مالقه را تصرف کرد، رابطه میان منصور ابویوسف پادشاه بنی مرین با او بد شد و سپاهی به فرماندهی پسرش امیر ابویعقوب یوسف بن یعقوب، به جنگ ابن احمر فرستاد و از پادشاه قشتاله کمک خواست و ماربللا را که از املاک غرناطه بود، تصرف کرد. امیر ابویعقوب به غرناطه شبیخون زد. ولی ابن احمر او را به عقب راند. سپس ابن احمر صلاح دید با سلطان بنی مرین مصالحه کند. پس با او پیمان صلحی بست که به موجب آن مالقه را به او واگذارد تا برای او پایگاهی برای رفتن به اندلس و جنگ و جهاد باشد.
• ابن غانم.
• جزار مصری.
• سعید بن ظاهر بیبرس.
عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۳، ص۴۰۸.