• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سال 562 هجری قمری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سال ۵۶۲ هجری قمری، شصت و دومین سال از قرن ۶ قمری و مصادف با سال ۵۴۵ هجری شمسی است. در این سال رویدادها و وقایع نظامی و غیرنظامی مختلفی در جهان اسلام رخ داد، مانند: بازگشت مجدد شیرکوه به مصر در پی درخواست خلیفه فاطمی، جنگ شیرکوه با شاور و همراهی آموری با شاور در نبرد بابین، ازدواج آموری با خاندان بیزانسی در بیت المقدس، درگذشت حاکم دولت بنی ارتق و جانشینی پسرش، محاصره اسکندریه به دست شاور و صلیبیان، درگذشت برخی از شخصیت‌های مشهور مانند: ابن حمدون و ... .



- عاضد، خلیفه فاطمی از نورالدین محمود یاری طلبید تا او را از دست وزیرش شاور نجات بدهد. نورالدین سپاهی را به فرماندهی اسدالدین شیرکوه برای کمک او می‌فرستد. یوسف صلاح الدین، برادرزاده شیرکوه، وی را همراهی می‌کند.
- درگذشت فخرالدین، ابوالحارث قراارسلان حاکم دولت بنی ارتق در قلعه کیفا و آمد و جانشینی پسرش نورالدین محمد.
- درگذشت یاغی بسان نظام الدین پسر کمشتکین، امیر ملطیّه و جانشینی پسرش اسماعیل غازی جمال الدین.
- آموری، پادشاه بیت المقدس با ماری کومنن از بستگان حنّا کومنن، امپراتور بیزانس ازدواج می‌کند و بدین ترتیب دو ملکه بیزانسی به تناوب بر تخت شاهی بیت المقدس نشستند؛ یعنی تئودورا کومنن، همسر بالدوین سوم و ماری کومنن، همسر آموری اول.


- شاور پس از آگاهی از آمدن شیرکوه به مصر برای یاری عاضد، خلیفه فاطمی، از آموری، پادشاه بیت المقدس کمک طلبید. آموری کمک خود را به پرداخت چهارصدهزار دینار مشروط می‌کند که نصف آن به نقد و نصف دیگر پس از اخراج اسدالدین از مصر پرداخته شود. در نبرد واقع میان سپاه شام و سپاه مصر به همراه سپاه صلیبی، در مکانی معروف به البابین (نزدیک الاشمونین)، سپاه مصری و صلیبی شکست می‌خورند. شیرکوه پس از آن روانه اسکندریه می‌شود و مردم دروازه‌های شهر را به روی او می‌گشایند و مقدمش را گرامی می‌دارند. شیرکوه، برادرزاده‌اش، یوسف صلاح الدین را بر آن شهر گمارد و خودش با بخش اعظم سپاه به صعید رفت.
- صلاح الدین از عمویش اسدالدین یاری می‌طلبد و او اجابت می کند و در این میان قراردادی صورت می‌گیرد، مبنی بر اینکه شیرکوه و صلاح الدین و نیز آموری از مصر خارج شوند. آموری به اجبار، به این قرارداد تن می‌دهد؛ چون نورالدین از یک سو دست به حملاتی بر پایگاه‌های اطراف قلعه کردها زده و از سوی دیگر «عریمه» و «صافیتا» را به تصرف خود درآورده بود.


• ابن حمدون.
سمعانی.


عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۳، ص۱۹۴.





جعبه ابزار