زینالعابدین بدشاه کشمیری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُدْشاه، زینالعابدین کشمیری (حک ۸۲۳ - ۸۷۵ق/۱۴۲۰-۱۴۷۰م)، از سلاطین مشهور شاهمیری
کشمیر میباشد.
زینالعابدین، فرزند دوم سکندرشاه، مشهور به بت شکن (حک ۷۹۶- ۸۱۹ق/۱۳۹۴-۱۴۱۶م) در روزگار شاهزادگی، شاهی
خان نامیده میشد و پس از آن عنوان زینالعابدین را برگزید، سپس به سبب شخصیت محبوبش نزد مردم به بدشاه (شاه بزرگ) معروف شد.
زینالعابدین در دوره شاهزادگی، از سوی پدر حامل هدایایی برای
امیر تیمور گورکان (د ۸۰۷ق/۱۴۰۴م) بود، اما به گفته مؤلف تاریخ اعظمی، تیمور او را با خود به
سمرقند برد. زینالعابدین پس از درگذشت تیمور، رهایی یافت و پس از چندی که در سمرقند به فراگرفتن علوم مشغول بود، به
کشمیر بازگشت.
ظاهراً نخستین برخورد جدی زینالعابدین پس از جلوس با برادرش میرخان علیشاه (حک ۸۱۹ -۸۲۳ق) بود. علیشاه نخست به دلخواه از پادشاهی کناره گرفت و راهی
سفر مکه شد، اما در نیمه راه پشیمان شد و درصدد بازپسگرفتن تاج و تخت کشمیر برآمد. در جریان درگیریی که میان او و زینالعابدین روی داد، زینالعابدین پیروز گردید و با استقبال گرم مردم وارد کشمیر شد.
پس از آن، وی درصدد تصرف دهلی برآمد و اگرچه موفق به فتح این شهر نشد، اما بر تمام پنجاب، تبت و نواحی اطراف سند دست یافت.
در زمینه سیاست خارجی روحیه مسالمتجویانه و افکار روشنبینانه بدشاه سبب شد تا مناسبات مطلوبی میان کشمیر و نقاط دیگر برقرار شود. وی با سلطان ابوسعید میرزای تیموری (د ۸۷۳ق/ ۱۴۶۸م) حکمران بخشهایی از
ایران، سلطان بهلول لودی، سلطان محمود گجراتی، شریف مکه و برخی از مملوکان
مصر روابط دوستانه داشت. از شاهرخ تیموری هم درخواست کرد تا شماری کتاب و چند تن از دانشمندان
هرات را به کشمیر بفرستد که شاهرخ خواهش وی را اجابت کرد
از طریق همین روابط دوستانه بود که فرهنگ و تمدن ایران به کشمیر راه یافت.
زینالعابدین در آغاز جلوس، برادر کوچکترش محمدخان را مشاور خود کرد تا در امور مهم
حکومت بدو یاری رساند. پس از چندی محمدخان درگذشت و حیدر پسر او، جانشین پدر شد
اما مسأله اصلی سلطان زینالعابدین، پسرانش بودند. او ۳ پسر به نامهای آدم
خان، حاجی
خان و
بهرام
خان داشت. رقابت دو پسر نخست بر سر ولیعهدی و رفتار ناپسند اجتماعی آنها و سرکشیهایی که در برابر پدرخود میکردند،
همواره موجب ناآرامی اوضاع سیاسی - اجتماعی کشمیر و دغدغه خاطر سلطان، به ویژه در سالهای آخر حکومتش بود. با همه سعی و کوششی که زینالعابدین برای رفع این اختلافات کرد، نتوانست
صلح و
آرامش را میان آن دو برقرار کند، تا اینکه سرانجام از آنها ناامید شد و هیچیک از آنها را به عنوان ولیعهد خود معرفی نکرد.
رنجیدگی سلطان از پسرانش، از دست دادن مشاوران و امیران وفادار و درگذشت تاج خاتون همسر وی در ۸۷۰ق از عواملی بودند که موجب سرخوردگی شدید او از اداره امور سیاسی شدند، تا جایی که وی حتی در اواخر
عمر، از امضا کردن اسناد و مدارک رسمی دولتی نیز امتناع میورزید
و زمانی که امرای دربار در حال به توافق رسیدن با حاجی
خان بودند و خزانه پادشاهی را در اختیار او گذاشتند، سلطان بیمار و بیهوش در بستر
مرگ بود.
سرانجام، پس از ۵۲ سال حکمرانی، بدشاه در ۸۷۵ق درگذشت و پیکر او را در آرامگاه سلاطین، در سرینگر به خاک سپردند.
سلطان زینالعابدین پس از تثبیت مرزهای سیاسی، تمام کوشش خود را به امور داخلی معطوف کرد. وسعت دید و تسامح مذهبی او نسبت به
ادیان مختلف و هدف او برای ایجاد جامعهای آرام با همزیستی مسالمتآمیز میان افراد آن، منجر به اقدامات اصلاح گرایانهای شد که او را به عنوان یکی از سلاطین مترقی و آزادیخواه شبه قاره، و پیشرو اکبرشاه نشان میدهد.
اصلاحات او در زمینههای مختلف مذهبی، اقتصادی، اداری، علمی و فرهنگی بود.
یکی از مهمترین اقدامات زینالعابدین بازگرداندن برهمنانِ رانده شده از کشمیر بود که در نتیجه سختگیریهای مذهبی سکندرشاه، از کشمیر رفته بودند. آزادی هندوان در اجرای مراسم مذهبیشان - که در زمان سکندرشاه ممنوع شده بود - و لغو تقریبی دریافت
جزیه از غیر
مسلمانان، از دیگر اقدامات زینالعابدین بود. وسعت آزادیهای مذهبیِ داده شده به هندوها تا بدان حد بود که بسیاری از برهمنان که قبلاً به اجبار به
اسلام گرویده بودند، دوباره به
دین خود بازگشتند.
در زمینه اقتصادی نیز، زینالعابدین دستور یکسان نمودن سکهها را داد، زیرا سکه طلا به دلیل فراوانی، رونق خود را از دست داده بود و بجز طلا، سکههای متنوعی از نقره و مس نیز ضرب میشد. او دستور داد تا تمام سکهها را از مس خالص ضرب کنند.
بدشاه همچنین بازرگانان را واداشت تا کالاهای خود را با قیمت عادلانه عرضه کنند. برای اصلاح نظام اداری نیز او رسم پیشکش دادن را منسوخ کرد.
زینالعابدین به پیشرفت صنایع نیز توجه بسیار داشت. گویا او نخستین کسی بود که باروت را از آسیای مرکزی به
هند برد
زینالعابدین برای توسعه
صنعت، افرادی را برای آموزش کاغذسازی، صحافی، کندهکاری، قالیبافی و صنایع دیگر به ایران و ترکستان فرستاد و هنرمندانی را نیز از دیگر نقاط به کشمیر دعوت کرد
زینالعابدین را بنیانگذار شهرها، عمارات، پلها و باغهای باشکوه دانستهاند که از آن میان میتوان به بنای شهر «نوشهر» (اکنون قسمتی از سرینگر) و بنای معروف زینلانک۱ که در ۸۴۷ق/۱۴۴۳م ساخته شد، اشاره کرد
ویژگی اصلی بناهای این دوره، استفاده فراوان از چوب به جای سنگ بود و در مواردی مانند آرامگاه مادرِ سلطان و آرامگاه مَدانی، از کاشیهای ایرانی نیز استفاده شد.
بدشاه به هنرهای مختلف و به ویژه موسیقی و شعر علاقه بسیار داشت. وی با زبانهای فارسی، سنسکریت و تبتی کاملاً آشنا بود
و با حمایت او، بسیاری از دانشمندان و هنرمندان به کشمیر سفر کردند که از آن میان میتوان از ملاعودی موسیقیدان و نوازنده ماهر و ملاجمیل خوانندهای که در شعرخوانی نیز استادی بینظیر بود، یاد کرد که از
خراسان به کشمیر رفته بودند
زینالعابدین به ترجمه کتب نیز علاقهایخاص داشت و در دارالترجمهای که تأسیس کرده بود، گروهی از مترجمان زبردست به ترجمه کتابهای عربی، فارسی و سنسکریت مشغول بودند.
از آثار مهمی که به دستور وی به فارسی ترجمه شد، میتوان مهابهارات و راج تَرَنگینی را نام برد که
ملا احمد کشمیری آنها را ترجمه کرد.
همچنین دومین کتاب منظوم «تاریخ کشمیر» که تکمله راج ترنگینی بود، با نام زینه راج ترنگینی به وسیله سریور تألیف شد. این کتاب وقایع حکمرانی دوره سلطان زینالعابدین را دربرداشت
زینالعابدین، گاه
شعر نیز میسرود و تخلص او «قطبی» بود.
تألیف دو کتاب فارسی را نیز به وی نسبت دادهاند: ۱. تفنگ سازی، که به صورت گفت و گو ارائه شده است؛ ۲. شکایات، که زینالعابدین آن را در اواخر عمر به هنگام درگیری پسرانش با یکدیگر و در گله از روزگار و ناپایداری
دنیا نوشت
(۱) محمود آزاد، تاریخ کشمیر، مظفرآباد، ۱۹۹۲م.
(۲) صابر آفاقی، تاریخ کشمیر، لاهور، ۱۹۸۴م.
(۳) ابوالفضل علامی، آیین اکبری، لکهنو، ۱۸۹۳م.
(۴) عزیز احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۵) احمد تتوی و آصف
خان قزوینی، تاریخ الفی، به کوشش سید علی آلداود، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۶) حسامالدین راشدی، تذکره شعرای کشمیر، لاهور، ج ۱، ۱۹۸۳م، ج ۳، ۱۳۴۶ش.
(۷) س م رضوی، نامه کشمیر، بمبئی، ۱۳۲۵ق.
(۸) محمدقاسم فرشته، تاریخ، بمبئی، ۱۸۶۸م.
(۹) احمد نظامالدین، طبقات اکبری، کلکته، ۱۹۳۵م.
(۱۰) نظامالدین شامی، ظفرنامه، به کوشش پناهی سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۱) عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، بهکوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.
(۱۲) Haige T W, X The Kingdom of Kashm/ r n , The Cambridge History of India, New Delhi, ۱۹۸۷, vol III.
(۱۳) Hasan M, Kashm/ r Under the Sul t ns, Calcutta, ۱۹۵۹.
(۱۴) Tikku G L, Persian Poetry in Kashmir ۱۳۳۹-۱۸۴۶, Berkeley, etc, ۱۹۷۱.
(۱۵) EI ۲.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «زین العابدین بدشاه کشمیری»، شماره۴۶۳۸.