زهد (دیدگاه امام خمینی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله
زهد از دیدگاه
امام خمینی (ره) بررسی میشود. امام خمینی
زهد را به حسب لغت، ترک و اعراض از شیء و بیمیلی به آن و قلیل شمردن و حقیر شمردن معنا کرده است. ایشان معتقد است اگر
زهد در اصطلاح عبارت از ترک دنیا برای رسیدن به آخرت باشد و تاکید دارد که
زهد در دنیا به معنای ترک امور ضروری حیات نیست، زیرا این نوعی رهبانیت است که
در شرایع الهی انبیاء (علیهمالسّلام) از آن منع کردهاند
امام خمینی
زهد را به حسب لغت، ترک و اعراض از شیء و بیمیلی به آن و قلیل شمردن و حقیر شمردن معنا کرده است. و
در تبیین معنای اصطلاحی
زهد چند احتمال را مطرح میکند:
۱-
زهد به معنای بیرغبتی به دنیاست به صورت مطلق یعنی چه فرد اعراض عملی داشته باشد و چه نداشته باشد.
۲-
زهد ترک عملی دنیاست: اعم از اینکه رغبتی به دنیا باشد یا نباشد.
۳-
زهد بیمیلی و بیرغبتی است که ملازم ترک است.
۴-
زهد ترککردنی است که از روی بیرغبتی است. ایشان معنای سوم و سپس چهارم و
در مرحله بعد معنای اول را ترجیح میدهد و احتمال دوم را بعید میداند.
ازجمله واژگان مرتبط با
زهد،
رهبانیت است. امام خمینی رهبانیت را کنارهگیری از خلق و لذتهای دنیوی برای اشتغال به عبادت معنا کرده است که اسلام از آن نهی کرده است. ایشان رهبانیت را که به معنای ترک همنشینی با مردم و بازداشتن قوا شریفه الهی است که خداوند به انسان عطا فرموده است، از غایت نادانی میداند که نوعاً مفاسد بسیاری بر آن مترتب است.
امام خمینی با استناد به برخی احادیث،
زهد را درصورتیکه مستقلاً موردتوجه قرار گیرد، از
مقامات ندانسته، بلکه آن را از ابزار رسیدن به حق و مقدمه خیرات و سعادات و کلید آنها معرفی کرده است. ایشان با بیان اینکه
زهد دارای مراتب بیشمار است به برخی از مراتب آن پرداخته است ازجمله:
زهد عامه که
در آن رویگردانی از دنیا برای رسیدن به نعمتهای آخرت است.
در واقع این درجه از
زهد برای رسیدن به لذات اخروی (به حکم عقل)، لذات زودگذر را ترک میکند.
زهد خاصه، مرتبه دیگری از
زهد است که برای رسیدن به مقامات عقلانی است. این مرتبه نیز
زهد حقیقی نیست؛ زیرا
در این مرتبه نیز پای
نفس در کار است.
زهد اخص خواص که رویگردانی از لذت روحانی و ترک مشتهیات عقلانی برای رسیدن به مشاهده جمال جمیل الهی و وصول به حقایق معارف ربانی است و این مرتبه از
زهد در حقیقت ترک غیر خدا برای خداست.
قرآن کریم حقیقت
زهد را با این معنا بیان کرده است
(لِکَیْلا تَاْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ) یعنی برای آنچه از دست دادهاید تاسف نخورید و به آنچه به شما داده است، دلبسته و شادمان نباشید. بعضی اهل معرفت حقیقت
زهد را رویگردانی از غیر خداوند میدانند. امام خمینی باتوجهبه اینکه
زهد را به صورت مستقل از کمالات انسانی و مقامات روحانی به شمار نیاورده، بلکه آن را ابزاری برای رسیدن به حق بیان کرده است،
زهد حقیقی را خالی شدن قلب از شک و شرک میداند. ایشان حقیقت
زهد را تنفر از نقص و اعراض از غیر حق، رسیدن به لقای پروردگار، معرفت و توحید میداند که ریشه
در فطرت دارد؛ چنان که
در نگاه ایشان رغبت به غیر حق به سبب احتجاب فطرت است.
ایشان معتقد است اگر
زهد در اصطلاح عبارت از ترک دنیا برای رسیدن به آخرت باشد، داخل
در اعمال جوارحی است و اگر عبارت از بیرغبتی و بیمیلی به
دنیا باشد، نوعی عمل جوانحی و قلبی است.
امام خمینی تاکید دارد که
زهد در دنیا به معنای ترک امور ضروری حیات نیست، زیرا این نوعی رهبانیت است که
در شرایع الهی انبیاء (علیهمالسّلام) از آن منع کردهاند و ازآنجاکه قوه شهوت و حرص به دنیا
در نهاد انسان قرار داده شده است، اگر بهطورکلی مهار شود و جلوی آن گرفته شود، طغیان میکند و آثاری به خلاف مقصود به جای میگذارد و سبب میشود که انسان برای همیشه اهل دنیا شده، آخرت را رها کند.
ایشان راه رسیدن به
زهد و رویگردانی از دنیا را
در دو امر میداند؛ یکی باورداشتن زوال و تغیر دنیا و عالم ملک که با این عقیده قلب از اشتغال به دنیا فارغ میگردد و همین سبب رویگردانی از دنیا میشود
و دیگری علم و ایمان بهمراتب عالیه اخروی است که سبب میشود لذات جسمانی، ناچیز دیده شوند و همین، مبدا رویگردانی و منشا دوری نفس از دنیا میشود.
•
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.