زَمّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَمّ (به فتح لام و تشدید میم) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بستن است. از مشتقات آن که در نهجالبلاغه آمده عبارتند از:
زِمام به معنای چيزی است كه با آن مىبندند مثل
ریسمان و غيره.
زَمّ به معنای بستن است. مثل بستن
حیوان: «زَمَّهُ زَمّاً: شدَّهُ»
امام (صلواتاللهعلیه) در مقام
نصیحت فرموده:
«امْرُءٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا، وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا، فَأَمْسَكَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِي اللهِ، وَ قَادَها بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللهِ.» «مردمی كه نفس خويش را با لگامش لگام كرده و با بند خويش آنرا بسته با لگامش نگاه داشته و با افسارش به طاعت خدايش كشيده است.»
(شرحهای حکمت:
)
زِمام به معنای چيزی است كه با آن مىبندند مثل ريسمان و غيره. «الزِمَام: ما يُشَدُّ بهِ »
(بند)
امام (صلواتاللهعلیه) میفرمایند:
«الْبُخْلُ جَامعٌ لِمَسَاوِىءِ الْعُيُوبِ، وَهُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بهِ إِلَى كُلِّ سُوء.» «
بخل جمع كننده همه عيبهاست و ان افسار و بندى است كه
انسان با آن به هر بدى كشيده مىشود.»
(شرحهای حکمت:
)
درباره
فتنهها فرموده:
«فِتَنٌ كَقِطَعِ الْلَّيْلِ الْمُظْلِمِ ... تَأْتِيكُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً.» «فتنههائى است مانند تكههاى
شب تاريک مىآيد به سوى شما زمام شده و رحل گذاشته شده.»
(شرحهای حکمت:
) فتنهها را به
شتران با افسار و جهاز دار تشبيه كرده است.
«اللَّهُمَّ ... أَزِمَّةَ الاُْمُورِ بِيدِكَ، وَمَصَادِرَهَا عَنْ قَضَائِكَ.» «خدايا زمام كارها در دست توست و صدور آنها طبق قضاى تو مىباشد.»
(شرحهای حکمت:
)
درباره
اهل بیت (علیهمالسلام) فرموده:
«فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ؟ ... وَ بَيْنَكُمْ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ؟ وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ، وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ!» (كجا مىرويد؟ ... در حالى كه عترت پيامبرتان در ميان شماست، آنها زمامهاى حقّند و پرچمهاى دين ، و زبانهاى صدق.)
(شرحهای حکمت:
)
زمّ يكبار در كلام حضرت ديده مىشود
و زِمام شانزده بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زمّ»، ج۱، ص۵۰۱.