«امام حسین (علیهالسّلام) برای بوسیدن کودک شیرخوار خود خم شد، اما تیر قبل از امام بر گلوگاه او بوسه داد.» امام آن کودک را به زینب (علیهاالسّلام) داد فرمود: او را نگهدار، و دستش را زیر گلوی کودک گرفت، پر از خون شد، آن خون را به طرف آسمان پاشید و گفت: «هَوَّنَ عَلَيَّ ما نَزَلَ بي أنَّهُ بِعَينِ اللَّهِ»؛ «چون خداوند این منظره را میبیند، آنچه از این مصیبت بر من وارد شد برایم آسان است.» پس حسین (علیهالسّلام) خون او را گرفت و جمع کرد و به آسمان پرتاب کرد و قطرهای از آن بر زمین نریخت. امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: اگر قطرهای از آن خون بر زمین میریخت، عذاب نازل میشد. و در برخی منابع آمده: «امام حسین (علیهالسّلام) از اسب پیاده شد و در کنار خیمه یا پشت خیمه با غلاف شمشیرش قبری کند، و کودکش را به خونش رنگین نموده و دفن کرد». ۳.۲ - شهادت در میدان جنگروایت دیگر درباره نحوه شهادت علیاصغر (علیهالسّلام) این است که آن طفل نازنین در میدان جنگ و بر روی دستان سید الشهداء (علیهالسّلام) به شهادت رسیده است، نه در کنار خیمهگاه. برخی منابع تاریخی چنین گزارش کردهاند که: هنگام وداع امام با خانواده، ام کلثوم از امام حسین (علیهالسّلام) درخواست کرد که اگر ممکن است برای علیاصغر (علیهالسّلام) شربتی آب طلب کند. امام کودک شیرخواره را به آغوش کشیده و به سوی لشکر کوفه آورد و فرمود: «یا قَوْمِ قَدْ قَتَلْتُمْ اَخی وَ اَوْلادی وَ اَنْصاری، وَ ما بَقِیَ غَیْرِ هذَا الطِّفْل وَ هُوَ یَتَلَظّی عَطَشاً مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ اَتاهُ اِلَیْکُمْ فَاسْقُوُهُ شَرْبَةً مِنَ الْماءِ»؛ «ای مردم! شما برادرم، فرزندانم و یارانم را کشتید و به غیر از این کودک کسی نمانده است. او از تشنگی میسوزد در حالیکه هیچ گناهی ندارد. او را با جرعهای آب سیراب سازید.» و در عبارتی دیگر فرمود: «اِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل»؛ «اگر به من رحم نمیکنید به این کودک بیگناه رحم کنید.» در همان لحظه که امام مشغول صحبت بود، به دستور عمر سعد، حرملة بن کاهل اسدی با تیری گلوی علیاصغر را نشانه گرفت و گوش تا گوش گلوی آن کودک را شکافت. امام کف دست خود را از خون علی پر کرد و به سوی آسمان انداخت و فرمود: «اَللّهمَّ اِنّی اُشْهِدُکَ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَاِنَّهُمْ نَذَرُوا اَنْ لایَتْرُکُوا اَحَداً مِنْ ذُریَّةِ نَبیِّکَ»؛ «خدایا تو را شاهد میگیرم که این مردم قصد کردهاند از فرزندان پیامبرت حتی یک نفر را هم زنده نگذارند.» مصیبت چنان سوزناک بود که امام با چشمانی اشکبار به پیشگاه خداوند عرضه داشت: «اَللّهُمَّ احْکُم بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمٍ دَعَوْنا لِیَنْصُرُونا فَقَتَلُونا»؛ «خدایا بین ما و مردمی که ما را دعوت کردهاند تا یاریمان کنند، امّا ما را میکشند، خودت داوری کن!»امام حسین پس از هدف قرار گرفتن علیاصغر، دست را زیر گلوی او گرفت و چون از خون پر شد آن را به آسمان پاشید؛ امام باقر (علیهالسلام) فرمود: «قطرهای از این خون به زمین ریخته نشد». و فرمود: «آنچه بر من نازل شد، برایم آسان است زیرا در راه خدا است و او میبیند». برخی نیز نوشتهاند که فرمود: «خدایا شهادت این کودک نزد تو، کمتر از کشتن ناقه صالح پیامبر (علیهالسلام) نیست. خدایا اگر امروز فتح و نصرت خویش را از ما باز داشتهای، آنرا در چیزی که برای ما بهتر است قرار ده». در این حال ندایی از آسمان برخاست که: «یا حسین! شیرخوارت را واگذار که هماکنون شیر دهندهای، در بهشت برایش مهیا است». برخی از مورخان نوشتهاند که حسین قنداقه غرقه به خون طفل را به خیمه باز گرداند و به حضرت زینب (علیهاالسّلام) سپرد. برخی دیگر نقل کردهاند که امام (علیهالسلام) پس از شهادت او قبری حفر کرد و پیکرش را در پارچهای پیچید و بر آن نماز گزارد. برخی نیز نوشتهاند که بدنش را آورد و کنار بدن دیگر شهدا نهاد. گفتنى است كه در شمارى از منابع متأخّر، مطالبى در ذكر مصائب على اصغر، گزارش شده است كه در منابع قابل استناد، ديده نمى شود مانند آنچه در روضة الشهدا، در باره بى شير شدن مادر على اصغر آمده است كه: امام حسين (علیهالسلام)، على اصغر را روى دست آورده و آواز داد كه: اى قوم! اگر به زعم شما، من گناه كردهام، اين طفل، هيچ گناهى ندارد. وى را يک جرعه آب دهيد كه از غايتِ تشنگى، شير در پستان مادرش نمانده؛ يا آنچه در كتاب مَصرَعُ الحسین (علیهالسلام) آمده كه: در ميان لشكر عمر بن سعد، در باره آب دادن به على اصغر، اختلاف افتاد. ابن سعد به حَرمَله گفت: اين نزاع را قطع كن! يا آنچه در سوگ نامه آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است كه: حرمله به مختار گفت: اكنون كه مرا مىكُشى، بگذار كارهاى خودم را بگويم تا قلبت را بسوزانم. اى امير! من سه تير سه شاخه داشتم كه آنها را با زهر آميخته كرده بودم. با يكى از آنها، گلوى على اصغر را در آغوش حسين، دريدم؛ با دومى، قلب حسين را نشانه رفتم ... ، و با سومى، گلوى عبد اللّه بن حسن را. يا آنچه در مُحْرِقُ القلوب آمده است كه: على اصغر، بعد از تير خوردن، به روى پدر نگريست و تبسّمى كرد و سپس به شهادت رسيد. همچنین بايد توجّه داشت آنچه مكرّر شنيده مى شود كه آن كودک، شش ماهه بوده، سند معتبرى ندارد. علی اصغر را باب الحوائج میخوانند، زیرا گرچه شیرخوار بود، ولی مقامش نزد خدا والا است. امام زمان (علیهالسّلام) در زیارت ناحیه مقدسه میفرماید: «اَلسَّلامُ عَلی عَبْدِاللّه ِ بْنِ الْحُسَینِ (علیهالسّلام) اَلطِّفْلِ الرَّضیعِ اَلْمَرْمِیِّ الصَّریعِ اَلْمُتَشَحَّطِ دَمَاً، اَلْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ، اَلْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فی حِجْرِ اَبیهِ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ کاهِلِ الْاَسَدِیَّ»؛ «سلام بر عبدالله بن حسین (علیهالسلام، همان کودک شیرخوارهای که هدف تیر ستم قرار گرفت و به خونش آغشته گردید و خون او به سوی آسمان صعود کرد و در آغوش پدر با تیر مذبوح گردید. خداوند قاتلش حرملة بن کاهل اسدی را لعنت کند.» در زیارتنامه امام حسین درباره علیاصغر (علیهالسلام) چنین میخوانیم: «صَلّی الله عَلَیک وَ عَلَیهِمْ وَ عَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی فُجِعْتَ بِهِ»؛ «درود خدا بر تو و بر ایشان ( شهیدان) و بر فرزندت علی اصغر که داغدار او شدی.» • پایگاه اطلاعرسانی حوزه، برگرفته از مقاله «شبهای دهه محرم»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه. ردههای این صفحه : روضه های دهه اول محرم | فرزندان امام حسین |