• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روزه بدل قربانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در حال ویرایش
روزه جایگزین قربانی ‌در حج تمتّع را روزه بدل قربانی (صوم دَم المُتعة؛ صوم بدل الهَدْی‌) گویند.



به روزه‌ای که درپی ناتوانی حاجی از قربانی کردن در حج تمتّع بر او واجب می‌شود، روزه بدل قربانی گویند. از آن در باب حج سخن رفته است.


از اعمال حج تمتع قربانی کردن در منی‌ است؛ لیکن بر حاجیِ فاقد قربانی و بهای آن، واجب است به جای قربانی ده روز روزه بگیرد؛ سه روز پیاپی در سفر حج و هفت روز دیگر پس از بازگشت به وطن.
امام خمینی در تحریرالوسیله بعد از بیان این مطلب، درباره تقدم تهیه قربانی بر روزه بدل هدی در صورت امکان خرید آن با استقراض بدون مشقت و کلفت یا فروش توشه می‌فرماید: «اگر بدون مشقّت و سختی بتواند قرض بگیرد و در ازای قرض چیزی داشته باشد، یعنی چیزی داشته باشد که در سررسید ادای دین، آن را بپردازد، واجب است قرض کند و قربانی‌ نماید. و اگر بیش از نیازش از توشه‌های مسافرت نزدش باشد و بدون مشقّت بتواند آن را بفروشد واجب است که برای تهیه قربانی آن را بفروشد، ولی واجب نیست لباس‌هایش را بفروشد هر لباسی که باشد و اگر لباس اضافه‌اش را بفروشد واجب است که قربانی بخرد، و احتیاط (مستحب) آن است که روزه‌ هم بگیرد.» و بر حاجی «واجب نیست که برای تهیّه قربانی، کاسبی کند و اگر کسب کرد و قیمت قربانی را تهیّه کرد واجب است که قربانی بخرد.»


مراد از روزه گرفتن در سفر حج، باقی مانده ماههای حج، یعنی ذیحجه است که مستحب است روزهای هفتم، هشتم (روز ترویه) و نهم (روز عرفه) باشد و در صورت فوت روزه روز هفتم، بنابر قول مشهور، می‌تواند آن را پس از عید بگیرد، امّا چنانچه روزه روز هشتم فوت شود، بنابر قول مشهور، واجب است روزه را تا پس از عید به تأخیر بیندازد.
در مدت زمان تأخیر سه قول مطرح است:
۱. وجوب تأخیر تا پس از ایّام تشریق و عدم جواز روزه گرفتن در آن ایّام؛ تأخیر تا روز دوازدهم‌.
۲. جواز و صحّت روزه گرفتن روز سیزدهم (آخرین روز ایّام تشریق)؛ هرچند تأخیر افضل است
۳. جواز و صحّت گرفتن روزه در همه ایّام تشریق (یازده، دوازده و سیزدهم).
قول نخست، اشهر و قول سوم منسوب به برخی قدما و شاذ است. بنابر این، نظر مشهور، عدم جواز روزه گرفتن در دو روز نخست ایّام تشریق است.
به عقیده امام خمینی «واجب است که سه روز روزه را در ماه ذیحجه قرار دهد و احتیاط واجب آن است که از روز هفتم تا نهم را روزه بگیرد و جلوتر نیندازد. و واجب است این روزه‌ها پیدرپی باشد و شرط است که این روزه بعد از احرام برای عمره باشد و قبل از آن جایز نیست. و اگر نتواند که روز هفتم را روزه بگیرد روز هشتم و نهم را روزه می‌گیرد و روز سوم را تاخیر می‌اندازد تا پس از آنکه از منی‌ برگردد و احتیاط (واجب) آن است که (این روز سوم) بعد از ایّام تشریق - یعنی یازدهم و دوازدهم و سیزدهم – باشد.» و «روزه سه روز جایز نیست که در ایام تشریق در منی باشد، بلکه روزه گرفتن در ایام تشریق در منی‌ برای همه‌کس - چه حج بیاورد یا نه - جایز نیست.» و «احتیاط بهتر برای کسی که روز هشتم و نهم را روزه گرفته، آن است که بعد از برگشتن از منی‌ سه روز پیدرپی روزه بگیرد که اول آن‌ها روز کوچ یعنی روز سیزدهم باشد، و نیّت می‌کند که سه روز از پنج روز برای روزه واجب باشد.» و «اگر روز هشتم را هم روزه نگیرد، باید روزه را تا مراجعت از منی‌ تاخیر بیندازد و پس از آن سه روز پیدرپی روزه بگیرد؛ و برای کسی که روز هشتم را روزه نگرفته جایز است که در ذیحجه روزه بگیرد، و تا آخر ماه (وقت) برای او توسعه دارد، اگرچه احتیاط (مستحب) این است که بعد از ایام تشریق به گرفتن روزه مبادرت کند.»


در اینکه جایز است سه روز روزه سفر- پس از محرم شدن برای حج تمتّع یا به قولی عمره تمتّع- از ابتدای ماه ذیحجه، گرفته شود یا اینکه قبل از روز هفتم ذیحجه جایز نیست، اختلاف می‌باشد. مشهور، قول نخست است.
[۱۱] التنقیح الرائع ج۱، ص۴۹۳.

همان‌طور که گذشت به نظر امام خمینی «واجب است که سه روز روزه را در ماه ذیحجه قرار دهد و احتیاط واجب آن است که از روز هفتم تا نهم را روزه بگیرد و جلوتر نیندازد.»


گرفتن سه روز روزه در طول ذیحجه صحیح و مجزی است؛ لیکن در وجوب مبادرت به آن، پس از ایام تشریق یا عدم وجوب، اختلاف است.


پیاپی بودن روزه سه روز و فاصله نینداختن بین آنها شرط صحّت آن است. بنابر این، اگر دو روز روزه بگیرد و روز سوم افطار کند، باید همه آن را از سر بگیرد.

۶.۱ - تخلل به تتابع از روی عذر

البته به قول بعضی قدما، افطار از روی عذر اشکال ندارد و لازم است پس از رفع عذر، روزه را ادامه دهد.

۶.۲ - تخلل به تتابع در فرض دو روز پیاپی بودن

برخی نیز در فرض پیاپی بودن دو روز اول آن، افطار روز سوم را مطلقا- حتی بدون عذر- بی اشکال دانسته‌اند؛ لیکن اگر یک روز را روزه گرفته و روز دوم را افطار کرده باشد، واجب است روز اول را نیز اعاده کند.
[۲۰] إصباح الشیعة، ص۱۳۲.


۶.۳ - استثنائات شرط تتابع

از شرط تتابع، موردی که روز هشتم و نهم را روزه گرفته، استثنا شده است؛ چنان که گذشت. برخی، موردی دیگر را بدان افزوده و گفته‌اند: اگر حاجی روزهای هفتم و هشتم را روزه بگیرد و روز نهم را به جهت بیم از ضعف برای دعا افطار کند و پس از ایّام تشریق آن را تدارک نماید، روزه‌اش صحیح است.


حاجی‌ای که تا پایان ماه ذیحجه سه روز روزه را ترک کرده، بنابر قول مشهور، بلکه اجماع ادعا شده، قربانی کردن در منی‌ در سال بعد، بر او واجب و متعیّن می‌گردد؛ لیکن در اینکه علاوه بر آن، قربانی‌ای دیگر به جهت کفّاره بر او واجب می‌شود یا نه، اختلاف است. قول دوم به اکثر فقها نسبت داده شده است.
[۲۳] ذخیرة المعاد، ص۶۷۳.
[۲۴] مفاتیح الشرائع ج۱، ص۳۵۸.



چنانچه حاجی پس از گرفتن سه روز روزه، در ماه ذیحجه به قربانی دسترسی پیدا کند، بنابر قول اکثر،
بلکه مشهور
و بلکه اجماع ادعا شده،
قربانی کردن بر او واجب نیست، هرچند افضل است.
برخی، صرف شروع در روزه را در ثبوت حکم یاد شده (عدم وجوب قربانی) کافی دانسته‌اند.


بنابر قول مشهور، در هفت روز روزه‌ای که در وطن گرفته می‌شود، تتابع شرط نیست و شخص می‌تواند آن را پراکنده و با فاصله بگیرد.


اگر شخصی که ده روز روزه بر او واجب است، به وطن خود مراجعت نکند، بلکه در مکّه اقامت گزیند، به مقداری که بازگشت به وطنش زمان می‌برد، صبر، و سپس اقدام به گرفتن هفت روز روزه می‌کند، مگر آنکه طول زمان بازگشت بیش از یک ماه باشد، که در این صورت پس از گذشت یک ماه، روزه می‌گیرد.
برخی گفته‌اند: روزه گرفتن باید پس از سپری شدن مدت زمان بازگشت- هرچند بیش از یک ماه- باشد و یک ماه ملاک نیست.
برخی به عکس آن قائل شده و یک ماه را ملاک دانسته‌اند.


کسی که روزه بر او واجب شده و با تمکّن از گرفتن روزه آن را ترک کرده اگر بمیرد آیا بر ولیّ میّت، تنها گرفتن سه روز روزه از طرف او واجب است یا همه ده روز؟ مسئله اختلافی است.


حاجیِ فاقد قربانی در صورتی که بهای آن را داشته باشد، بنابر قول اکثر،
بلکه مشهور
باید بهای قربانی را نزد کسی امانت بگذارد تا حیوانی بخرد و از طرف او در ماه ذیحجه قربانی کند و در صورت عدم امکان در آن سال، در ذیحجه سال بعد انجام دهد.
برخی، به صرف یافت نشدن قربانی، روزه را واجب دانسته‌اند، هرچند بهای آن را داشته باشد.
از برخی قدما، تخییر بین روزه گرفتن و صدقه دادن بهای قربانی، و بین امانت گذاشتن آن نزد کسی جهت خریدن قربانی، نقل شده است.


۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۴، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۱۴.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۴، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۱۵.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۴، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۱۶.    
۴. الحدائق الناضرة ج۱۷، ص۱۲۴-۱۳۵.    
۵. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۶۷-۱۷۷.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۴، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۱۷.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۴، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۱۸.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۴، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۱۹.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۵، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۲۰.    
۱۰. کتاب السرائر ج۱، ص۵۹۳.    
۱۱. التنقیح الرائع ج۱، ص۴۹۳.
۱۲. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۷۷.    
۱۳. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۷۹.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۴، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۱۷.    
۱۵. کشف اللثام ج۶، ص۱۴۶.    
۱۶. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۷۷-۱۷۹.    
۱۷. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۷۸-۱۷۹.    
۱۸. الوسیلة، ص۱۴۶.    
۱۹. الرسائل العشر (شیخ طوسی) (الجمل و العقود)، ص۲۱۷.    
۲۰. إصباح الشیعة، ص۱۳۲.
۲۱. الوسیلة، ص۱۸۲.    
۲۲. مختلف الشیعة ج۴، ص۲۷۵.    
۲۳. ذخیرة المعاد، ص۶۷۳.
۲۴. مفاتیح الشرائع ج۱، ص۳۵۸.
۲۵. کشف اللثام ج۶، ص۱۴۷.    
۲۶. ریاض المسائل ج۶، ص۴۶۶-۴۶۷.    
۲۷. مستند الشیعة ج۱۲، ص۳۵۳-۳۵۴.    
۲۸. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۸۰.    
۲۹. مدارک الأحکام ج۸، ص۵۵-۵۶.    
۳۰. الحدائق الناضرة ج۱۷، ص۱۴۱.    
۳۱. الخلاف ج۲، ص۲۷۷.    
۳۲. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۸۳-۱۸۵.    
۳۳. الخلاف ج۲، ص۲۷۷.    
۳۴. کتاب السرائر ج۱، ص۵۹۴.    
۳۵. تذکرة الفقهاء ج۸، ص۲۷۸.    
۳۶. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۸۵-۱۸۶.    
۳۷. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۸۷.    
۳۸. المهذب ج۱، ص۲۰۱.    
۳۹. الإقتصاد، ص۳۰۸.    
۴۰. النهایة، ص۲۵۵.    
۴۱. کتاب السرائر ج۱، ص۵۹۲-۵۹۳.    
۴۲. تذکرة الفقهاء ج۸، ص۲۷۷-۲۷۸.    
۴۳. الروضة البهیة ج۲، ص۲۹۹-۳۰۰.    
۴۴. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۸۹-۱۹۰.    
۴۵. مدارک الأحکام ج۸، ص۴۶.    
۴۶. الحدائق الناضرة ج۱۷، ص۱۱۷.    
۴۷. جواهر الکلام ج۱۹، ص۱۶۴-۱۶۵.    
۴۸. کتاب السرائر ج۱، ص۵۹۲.    
۴۹. مختلف الشیعة ج۴، ص۲۷۱.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۱۷۹-۱۸۲.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار