رمی راوی به تفویض
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رمی راوی به تفویض، از اصطلاحات بکار رفته در
علم حدیث بوده از
اسباب ذمّ راوی میباشد.
یکی از اسباب ذم راوی اصطلاح "رمی راوی به تفویض" است.
مراد از این اصطلاح این است که
راوی از سوی کسانی که سخن آنها در مورد راویان
حجیت دارد به اهل تفویض بودن نسبت داده شود و به عبارت دیگر گفته شود راوی از
مفوضه است.
در این که تفویض چیست؟ که نسبت دادن به آن از اسباب ذم شمرده شده است باید تامل کرد.
دانشمندان علوم حدیث بیان داشتهاند:
تفویض دارای معانی مختلفی است که برخی از آنها از نظر
شیعه فاسد و برخی صحیح و برخی جزء هیچ یک از این دو نیست،
در ذیل به برخی از معانی آن اشاره میشود:
۱- تفویض خلق: مفوضه معتقد هستند،
خداوند حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را آفرید و امر
عالم را به او واگذار کرد و او خلاق است و نیز گفته شده آفرینش عالم را به
علی (علیهالسّلام) واگذار کرده است و نیز گفته شده که به سایر
ائمه (علیهمالسّلام) واگذار کرده است؛
۲-
آفرینش و روزی بندگان را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و یا علی (علیهالسّلام) و یا سایر ائمه (علیهمالسّلام) واگذار کرده است؛
۳- تقسیم ارزاق را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) واگذار کرده است؛
۴- احکام و افعال را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) واگذار کرده است و آنچه را که پیامبر خوب بداند تثبیت و آنچه را که بد بداند رد میکند؛
۵- اراده انجام امور را به پیامبر واگذار کرده است. به عنوان مثال پیامبر اراده کرد که
قبله تغییر کند، خداوند توسط
وحی قبله را تغییر داد.
۶- تفویض القول یعنی پیامبر در گفتار آزاد است؛ آنچه را که برای خود و مردم شایسته بداند بیان میکند.
۷- امر خلق را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) واگذار کرده است یعنی بر بندگان واجب است از پیامبر اطاعت کنند اعم از این که وجه صحت آن عمل را بدانند یا ندانند.
امام خمینی در بیان شرک اهل
تفویض معتقد است که اهل تفویض دچار شرک اعتقاد دارند هر فعلی را خود انجام میدهند و برای آن استقلال و وجود قائلاند و موجودات در برابر خداوند مستقلاً منشا اثر هستند. برایناساس اهل تعویض دچار شرک شدهاند؛ زیرا با ادعای استقلال در افعال، خود را به حدّ وجود واجب بالا برده، خود را همرتبه او دانستهاند و این، یکی از مراتب
شرک است.
به اعتقاد ایشان، وقتی غیر خداوند مستقل در وجود و فعل باشد، لازم میآید که خود
غنی بالذات باشد و مستقل و تام و کامل باشد و این محال است که ممکن بالذات به
غنی بالذات
منقلب شود چرا که در این صورت مستلزم شرک و تعدد واجب بالذات میباشد از همین جهت است که در روایات قائل به تفویض، مشرک است.
به اعتقاد ایشان رؤیت فاعلیت و مؤثریت موجودات، ثمره آن استقلال موجودات در فاعلیت است و این تفویض محال و شرک اعظم است.
امام خمینی در ردّ گفته
مفوضه سه دلیل ارائه میدهد:
۱- هر موجودی به موجود عالیتر از خود مرتبط است و استقلالی از خود ندارد.
۲- استقلال در ایجاد طبق قانون
علیت زمانی است که معلول بنابر قاعده «الشیء ما لم یجب لم یوجد» به حدّ وجوب برسد درحالیکه هیچ موجود ممکنی نمیتواند عدم خود را برطرف کند زیرا این امر مستلزم
انقلاب امکان ذاتی به وجوب ذاتی است.
۳- استقلال در ایجاد مستلزم استقلال در وجود است؛ زیرا ایجاد فرع وجود است و نمیتواند از آن برتر و اشرف باشد. بنابراین تفویض به معنای استقلال در فاعلیت، مستلزم آن است که موجود مادی یا مجرد، در وجود، مستقل از غیر باشد درحالیکه موجود ممکن، دائماً در وجود خود به غیر محتاج است.
برخی گفتهاند با توجه به این که
تفویض دارای معانی مختلف است به مجرد این که راوی به تفویض متهم شد نمیشود حکم به مجروح بودن او نمود.
بله تفویض معانی متعدد دارد ولی وقتی
محدثان کسی را به مفوضه بودن به صورت مطلق نسبت میدهند منظور آنها همان معتقد بودن به یکی از دو معنی اول است. ظاهراً مراد از اطلاقات تفویض در روایات آن است که افعال بندگان به خود آنها واگذار شده و خداوند هیچ نقش و دخالتی ندارد.
•
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «رمی راوی به تفویض»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۹/۲۰. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.