ذمّه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذِمَّه (به کسر ذال
و فتح
و تشدید میم) از
واژگان نهج البلاغه به معنای عهد، پیمان است
و همچنین به معنای امان آنگاه كه به خلافت
بیعت كرده شد. جمه آن جمع آن
ذِمَم (به کسر ذال
و فتح میم اول) است.
ذِمَّه به معنای عهد
و پيمان
و امان آنگاه كه به خلافت بيعت كرده شد.
امام (صلواتاللهعلیه) در خطبهاش فرمود:
«ذِمَّتي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ ... أَلاَ وَ إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللهُ نَبِيَّهُ (صلىاللهعليهوآله).» «عهد من در گرو قولم هست
و من به قول خويش ضامن
و كفيلم.» (آگاه باشيد! تيره روزیها درست همانند زمان بعثت
پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) بار ديگر به شما روى آور شده، (همان اختلاف
و پراكندگى
و دشمنیها كه پيش از
اسلام در ميان شما رواج داشت امروز از سر گرفته شده))
(شرحهای خطبه:
) گويند: «هذا فى ذمّتى» نظير: «هذا فى عنقى»
و آن كنايه از ضمانت
و التزام است يعنى به گفته خود
و صحت آن كفيل
و ضامنم.
به
مالک اشتر مىنويسد:
«وَ إِنْ عَقَدْتَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عَدُوّ لَكَ عُقْدَةً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْكَ ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَكَ بِالْوَفَاءِ، وَارْعَ ذِمَّتَكَ بِالاَْمَانَةِ.» «اگر ميان تو
و دشمنت عقدى بستى
و يا عهدى به او سپردى، عهد خويش را با وفا به آن حفظ كن
و تعهدّت را با
امانت مراعات نما.»
(شرحهای خطبه:
)
«
اهل الذمّه»،
یهود و نصاری و مجوس را گويند كه تعهّد سپردهاند محكوم احكام
حکومت اسلامی شوند.
در فرمان مالک به وقت تقسيم ملت فرموده:
«وَ مِنْهَا أَهْلُ الْجِزْيَةِ وَ الْخَراجِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ مُسْلِمَةِ النَّاسِ.» (
اهل جزیه و مالیات اعم از كسانى كه در پناه اسلامند
و يا مسلمانند.)
(شرحهای نامه:
)
آن فقط يكبار در «نهج البلاغه» آمده است.
جمع آن ذِمَم (بر وزن عنب) آيد.
چنانكه فرموده:
«اعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا.» يعنى «چنگ بزنيد به پيمانها در نزد اركان
و ميخهاى آن.»
(شرحهای حکمت:
) منظور از «اوتاد» كسانى هستند كه نجيب
و اصيلند
و عهدشكن نيستند.
«ذِمام» به معنى عهد است.
چنانكه در
خطبه ۱۹۲ آمده:
«وَ الْوَفَاءِ بِالذِّمَامِ.» (وفا به پيمانها)
(شرحهای خطبه:
)
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ذمة»، ج۱، ص۴۱۷.