ذاتی باب علل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذاتی باب علل، از
اصطلاحات علم منطق بوده و به
اسباب حقیقی میگویند و مقابل
اسباب اتفاقی میباشد.
ذاتی در این
اصطلاح،
صفت برای اموری است که
سبب برای اشیای دیگر واقع میشوند.ذاتی باب
سبب، مقابل اتفاقی است و شامل اموری میشود که امور دیگری بذاته بر آنها مترتّب میشود؛
مثل اشتعال آتش برای سوختن چوب و یا به دنبال آمدن رعد بعد از برق (آذرخش)؛
و
سبب اتفاقی مثل وقوع آذرخش در پی گشودن درب اتاق.
برخی ذاتی باب
سبب را مقابل
عَرَضی دانسته و آن را شامل
اسبابی دانستهاند که ترتّب
مسبّب بر آن دائمی یا اکثری باشد.
ترتّب دائمی مثل ذبح نسبت به موت، و ترتّب اکثری مثل خوردن گیاه سُقمونیا نسبت به اسهال.به
اسبابی که ترتّب
مسبّب بر آن اقلّی باشد
عَرَضی گفته میشود؛ مثل آذرخش (برق) نسبت به باران.
امام خمینی سرّ نیاز نداشتن ذاتی به علت را استغنا از علت میداند و بر این باور است که ملاک نیازمندی به
علت، امکان است، همانطور که ملاک استغنا و بینیازی از علت وجوب است؛ پس وجوب و امتناع هر دو بینیاز از علتاند؛ زیرا واجبالوجود علت در وجود ندارد، همانطور که ممتنع الوجود علت برای عدم ندارد؛ پس هر معلولی نسبت به موضوعش یکی از سه حالت را دارد؛ یعنی تحقق آن
معلول برای آن موضوع یا امکان دارد یا تحقق آن محمول بر آن موضوع واجب یا آنکه ممتنع است. اگر صورت نخست باشد، نیازمند به علت است: یعنی اگر آن موضوع بخواهد به آن محمول متصف شود، باید علتی برای اتصاف داشته باشد، بنابراین انسان که وجودش ممکن است، حیوانیت برای او واجب حجر بودن برای او ممتنع است: زیرا نسبت میان انسان و وجود، نسبت امکانی است و در وجود یافتن احتیاج به علت دارد برخلاف
حیوانیت و حجریت که در حیوان بودن و حجر نبودن نیاز به علت ندارد.
قاعده ذاتی تعلیل بردار نیست کاربردهایی دارد ازجمله:
۱- سعادت و شقاوت: برخیاندیشمندان سعادت و شقاوت را ذاتی اشخاص میداند. امام خمینی با استناد به بعضی آیات الهی معتقد است سعادت و شقاوت عرفی و شرعی از لوازم ذاتی انسان نیست، چون در این صورت باید نوع انسانی یا سعید محض یا شقی محض باشد نه اینکه بعضی سعید و بعضی شقی باشند.
بلکه سعادت و شقاوت اموری وجودیاند که با اختیار و اراده انسان حاصل میشوند؛ زیرا مبدا سعادت، عقاید صحیح و اعمال صالحاند و مبدا شقاوت عقاید باطل و اعمال زشتاند.
امام خمینی با اشاره به قاعده «الذاتی لایعلل» در ردّ ذاتی بودن سعادت و شقاوت، این اشتباه را ناشی از تفکیک نکردن میان ذاتی باب
ایساغوجی و باب برهان و نیز اشتباه در تعیین مصادیق ذاتی در قاعده میداند.
۲- حرکت جوهری: امام خمینی در بحث
حرکت جوهری و بیان چگونگی ربط حادث به قدیم و اینکه تجدد، ذاتی هویت طبیعت است، به این قاعده استناد کرده است؛ زیرا ذاتی دارای علت نیست، پس جاعل، متجدد را وجود بخشیده است و چنین نیست که متجدد بالذات را متجدد جعل کرده باشد.
•
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «ذاتی باب علل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۸. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.