ذَأْب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذَأْب (به فتح ذال و سکون همزه) از
واژگان نهج البلاغه به معنای جمع کردن است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
• مُتَذَائِب (به ضم میم و فتح تاء و ذال و کسر همزه) به معنای مضطرب است،
• ذِئْب (به کسر ذال وسکون همزه) به معنای گرگ،
• ذُؤَابَة (به ضم ذال و فتح همزه و باء) به معنای پيشانى، موى پيشانى، بالاى هر شى و عزّ و شرف است.
ذَأْب به معنای جمع كردن است.
«
ذاَبَ الشیءَ (ع) ذأْباً: جمعهُ.»
مُتَذائِب به معنای مضطرب است.
ذِئْب به معنای گرگ است. علت اين تسميه آن است كه اگر آنرا در طرفى طرد كنى در طرف ديگر حمله مىكند، بعضى علت آن را اضطراب در راه رفتن گفتهاند.
مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است به شرح ذیل میباشد:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره لشكريانى كه براى راندن نعمان بن بشير (عامل معاويه) در كوفه آماده شد فرموده:
«ثُمَّ خَرَجَ إِلَيَّ مِنْكُمْ جُنَيْدٌ مُتَذائِبٌ ضَعيفٌ.» «پس آمد به سوى من و به كمک من لشكر كوچک و مضطرب و
ضعیف و غير منظّمى از شما.»
امام علی (صلواتاللهعلیه) در مقام
نصیحت به
خوارج فرمود:
«وَ الْزَموا السَّوادَ الاَعْظَم فَإِنَّ يَدَ اللهِ مَعَ الْجَماعَةِ وَ إِيّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ! فإِنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّيْطانِ كَما أَنَّ الشّاذَّةَ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ.» يعنى «ملازم عامّه مردم باشيد چون دست خدا با جماعت است و از
تفرقه بپرهيزيد كه آدم تنها و كنار شونده از عامّه نصيب
شیطان است چنانكه
گوسفند تنها مانده نصيب گرگ خواهد بود.»
جمع ذئب،
ذِئاب است چنانكه در
خطبه ۱۰۷ ذکر شده است:
«وَ كانَ أَهْلُ ذلِکَ الزَّمانِ ذِئاباً وَ سَلاطَينُهُ سِباعاً وَ أَوْساطُهُ أُكّالاً وَ فُقَراؤُهُ أَمْواتاً.» (مردم آن زمان همچون گرگان و رؤساى آنها درندگان، طبقه متوسّط، طعمه و مستمندان مردگان خواهند بود.)
امام علی (صلواتاللهعلیه) در وصف
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرموده:
«اخْتارَهُ مِنْ شَجَرَةِ الاَْنْبِياءِ وَ مِشْكاةِ الضّياءِ وَ ذؤابَةِ الْعَلْياءِ وَ سُرَّةِ الْبَطْحاءِ.» يعنى «
خداوند آن حضرت را از
نسل پیامبران و از قنديل
نور و از شرف عالى و از ناف
بطحاء برانگيخت.»
از اين ماده پنج مورد در «نهج البلاغه» يافته است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ذاب»، ج۱، ص۴۰۹.