دیوانسالاری عهد امویان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دیوان مکانی برای حفظ
حقوق سلطنت از قبیل اموال و نیز ثبت و ضبط
حقوق کسانی است که بدین امور میپردازند.
در تعریفی دیگر
دیوان فقط دفتر ثبت و ضبط
مخارج، آمار سپاهیان و مصارف اموال نیست، بلکه
کتاب ضوابط و مقررات و آیین نامههای حکومتی نیز بوده است.
نخستین و تنها
دیوان رسمی در میان
اعراب پس از
اسلام در
عصر خلیفه دوم و در مرکز
حکومت اسلامی (
مدینه) تاسیس شد.
هر چند برخی چون
قلقشندی نخستین
دیوان اسلامی را
دیوان انشاء و در عصر
رسالت دانستهاند، که شامل مکاتبات
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با امراء و فرماندهان سریهها و پادشاهان معاصر بوده است.
بر اساس روایاتی که دربارهی
دیوان عمر نقل شده، میتوان وظایف اصلی
دیوان رسمی را، ثبت درآمدها و مصارف و
مخارج بیت المال مسلمانان و نیز تعیین سهم مجاهدان از
غنایم جنگی و دیگر درآمدها محسوب کرد، زیرا همه مردم در آن دوره سپاهی بودند.
با استقرار نظام اموی حکومت اسلامی که پیشتر جنبه دینی داشت به تدریج به حکومت سلطنتی تبدیل شد و
معاویه برای نخستین بار به
تقلید از پادشاهان بساط پادشاهی گسترد و اعلام کرد که: «من نخستین پادشاه
عرب هستم.»
او به
تقلید از نظام
دیوانی ایران و روم، تغییرات عمدهای در نظام اداری دولت اسلامی ایجاد کرد و
دیوانهای چندی متناسب با اهداف خود در
جامعه اسلامی پدید آورد. از این رو برخی معاویه را نخستین سازماندهندهی نظام
بوروکراسی عرب دانستهاند.
دیوانهای عراق و ایران به دست ایرانیان و به
زبان فارسی،
دیوانهای شام به وسیلهی رومیان به
زبان رومی،
دیوانهای مصر توسط قبطیان و به
زبان قبطی اداره میشد.
بر اساس منابع تاریخی سازمان اداری امویان را میتوان در
دیوانهای زیر خلاصه کرد.
خراج معرب «khragh» برگرفته از
زبان پهلوی و به معنای
مالیات بر اراضی بوده است که در عصر
ساسانیان از
کشاورزان گرفته میشده است
و سابقهی اخذ این نوع مالیات در
اسلام به روزگار خلیفهی دوم و پس از
فتوحات ایران بازمیگردد و به عنوان یکی از منابع درآمد مهم
دولت اسلامی رواج یافت.
دیوان خراج مدینه ابتدا به صورت
دیوانی لشکری شروع به کار کرد، که هم کار
دیوان جیش و هم
دیوان خراج را انجام میداد. زیرا در هیچ یک از آثار مورخین به تشکیل
دیوان دیگری در مدینه که کار جبایات و
خراج را بر عهده گیرد، اشارهای نشده است.
در عصر اموی
دیوان خراج از مهمترین
دیوانهای موجود بود که بر جمعآوری درآمدها و ثبت هزینهها و تمامی امور مالی نظارت داشت. از این رو خلفای بنی امیه آن را به افراد مهم و با نفوذ واگذار میکردند. همانگونه که در روزگار
هشام بن عبدالملک نظارت بر
دیوان خراج خراسان به نصر بن سیار واگذار شد.
ابن خلدون از این
دیوان با نام
دیوان الاعمال و الجبایات یاد میکند.
وظیفهی
دیوان خراج انجام کارهای
خراجستانی و حفظ حقوق دولت در دخل و
خرج بوده است. ماوردی از این
دیوان با عنوان
دیوان الاستیفاء و جبایة الاموال نام برده، میگوید: کار این
دیوان در روزگار بنیامیه بنابر شیوهی
شام و
عراق یا به همان نحو دواوین محلی انجام میگرفت. زیرا غیر عرب به امور
خراج داناتر بودند.
به علاوه آن که اشتغال اعراب به فتوح فرصت در
اختیار گرفتن این امور را از آنان سلب میکرد.
کار این
دیوان تا سال هشتاد و یک هجری بر همین منوال ادامه یافت تا این که در روزگار
خلافت عبدالملک بن مروان به
دلیل پیشرفت
تمدن در میان
مسلمانان ثبت دواوین به زبانهای محلی مناطق مفتوحه ممنوع و به
زبان عربی نگاشته شد. اولین مسلمانی که در عصر عبدالملک تمامی
دیوانهای شام را از رومی به عربی باز گرداند،
سلیمان بن سعد الخشنی اهل
اردن بود که این منصب را تا روزگار
عمر بن عبدالعزیز بر عهده داشت.
دیوان عراق نیز به دستور
حجاج بن یوسف توسط
صالح بن عبدالرحمن از
فارسی به
عربی بازگردانده شد.
نخستین کسی که
دیوان مصر را از زبان قبطی به عربی ترجمه کرد
عبدالعزیز بن مروان برادر عبدالملک (
خلیفه) بود که بر مصر
حکومت میکرد.
دیوانهای محلی مستقر در ممالک مفتوحه و تابعه میبایست هر ساله مازاد احتیاجات خود را به
دیوان مرکزی ارسال میکردند.
این کار از زمان
معاویه مرسوم و از همین دوره کار
خراج از ولایت عامه جدا شد. همانگونه که
عمرو بن عاص اندکی از
خراج مصر را نزد وی میفرستاد. پس از مرگ عمرو یک میلیون درهم از
خراج سه میلیون دیناری مصر به سوی معاویه حمل میشد.
هم چنین معاویه مولای خود عبدالله بن دراج را نیز والی
خراج عراق گردانید
و
ابن آثال نصرانی را به
پاداش کشتن
عبدالرحمن بن
خالد بن ولید بر
خراج حمص گمارد.
این
دیوان، همان
دیوان اصلی و مرکزی بود که نخستین بار در
مدینه به اشاره
هرمزان و در
محرم سال بیستم هجری (روزگار عمر) تاسیس شد.
هرمزان دید که عمر لشکریان را بدون ثبت نام آنان گسیل میدارد. پس به وی گفت: اگر کسی از آنان
غیبت کند چگونه بدین امر پی خواهی برد؟ آنگاه هرمزان
دیوانی برای ایشان ترتیب داد. آن گاه عمر به
عقیل بن ابی طالب و
مخرمة بن نوفل و
جبیر بن مطعم که از نویسندگان
قریش بودند، فرمان داد در تنظیم آن شرکت جویند و آنها
دیوان سپاهیان اسلامی را به ترتیب خاندانها از آن که به
خاندان نبوت نزدیکتر بود، نوشتند،
و اگر در
قرابت به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همسان بودند، مردم را نسبت به سابقه آنان در
اسلام و حضورشان در جنگها به یکدیگر ترجیح داد. عمر هم چنین برای کارکنان
دیوان نیز
شهریه برقرار کرد.
کار این
دیوان ثبت و ضبط اسامی سپاهیان، درآمدها و مصارف
بیتالمال و تعیین سهمیه هر یک از مردم از
بیتالمال بود، زیرا در این زمان عموم مردم عضو سپاه بودند.
در دورهی معاویه تاسیس شد و تا اواسط دولت عباسیان برقرار بود.
نقل شده است، معاویه در نوشتهای صد هزار درهم برای عمرو بن زبیر قرار داد و او را برای دریافت نزد
زیاد بن ابیه والی
کوفه فرستاد. ولی عمرو نامه را باز کرد و صد را دویست کرد. وقتی زیاد حساب آن را نزد معاویه فرستاد، معاویه آن را
انکار و از عمرو صد هزار درهم اضافه را مطالبه کرد. از آن پس معاویه
دیوان خاتم را پدید آورد، «و
عبدالله بن محصن حمیری را برای بستن و سربند زدن بر نامهها تعیین کرد، در صورتی که تا آن وقت نامهها را نمیبستند».
در
دیوان خاتم گروهی از نویسندگان موظف به فرستادن نامههای سلطان و مهر کردن آنها بوسیله علامتگذاری و یا از راه سربند نهادن بر آنها بودند. گاه
دیوان بر جایگاه نشستن نویسندگان آن
اطلاق میشد.
یعقوبی و
بلاذری تاسیس این
دیوان را
ابتکار زیاد بن ابیه به
تقلید از ایرانیان میدانند.
بدون اشاره به این که در کدام دوره
امارت وی بوده که البته منافاتی با پذیرش هر دو
روایت ندارد. زیرا تاسیس
دیوان به روایت
ابن طباطبا و
ابن خلدون در مرکز
خلافت بوده و تاسیس آن به روایت
یعقوبی و
بلاذری در مرکز امارت (
کوفه) بوده است. اما نامههای سری شخص خلیفه نه با خاتم موجود در
دیوان خاتم، بلکه با خاتم
خلافت،
مهر میشد.
این
دیوان نخستین بار توسط معاویه
به
تقلید از تجارب ایرانیان در استفاده از امور
پست و چاپار، برای اطلاع از امور پست و چاپار در ایران باستان.
تاسیس شد.
هدف معاویه از این اقدام که آن را به پیشنهاد ماموران
عراق و
مشاوران شام انجام داد،
سرعت در وصول اخبار و
اطلاعات مناطق تحت فرمانروایی او بود. کارگزار
دیوان برید علاوه بر مورد اعتماد بودن، میبایست از وضع راهها و جادههای مناطق مختلف آن چنان آگاهی میداشت که اطلاعات لازم برای لشکرکشی را در
اختیار خلیفه بگذارد.
۱) رساندن اخبار محرمانهی خلیفه به ماموران عالی رتبه.
۲) کارمندان این
دیوان جاسوسهای خلیفه بودند و رفتارهای استانداران را برای خلیفه گزارش میکردند، تا خلیفه از آن چه در استانها رخ میداد، آگاه شود.
۳) تهیه گزارش مرتب از اوضاع مالی، لشکری و کشوری و به عرض رساندن آن.
۴) تامین
امنیت راهها و عملیات ضد جاسوسی، دفع خطر راهزنان و
مراقبت، ترمیم و توسعهی راهها.
این
دیوان در دورهی
عبدالملک بن مروان در همهی قلمرو اموی بسط یافت و چنان دارای اهمیت بود که عبدالملک به حاجب خویش دستور داد که سه گروه را بیدرنگ نزد او راه دهد:
مؤذن، صاحب برید و خوانسالار.
در روزگار خلافت
عمر بن عبدالعزیز (۹۹ - ۱۰۱ق) اعراب به کمک سلیمان بن ابوالسرایای ایرانی، در
خراسان و
ماوراءالنهر پست دایر کردند. سلیمان خراسانی و پس از اسلام آوردن از موالی (وابستگان) قبیلهی عوف شد.
هزینههای گزافی که خلفا برای اداره کردن این
دیوان میپرداختند
حکایت از اهمیت آن دارد. گویند در روزگار امویان
مخارج برید مبلغ ۴/۰۰۰/۰۰۰ درهم در سال بوده است.
دیوان رسائل یا همان
دیوان انشاء در دورهی معاویه ایجاد شد. بنا بر نظر
ابن خلدون بسیاری از دولتها بویژه دولتهای بادیهنشین که از
تمدن و شهرنشینی و صنایع بهرهمند نیستند، از این
دیوان بینیازند. وجود آن در
دولت اسلامی به
دلیل کیفیت
زبان عربی و
بلاغت در تعبیر از مقاصد بود چه کتاب کنه
حاجت انسان را اغلب شیواتر از تعبیر لسانی ادا میکرد.
از این رو کاتب امیر برای حفظ
اسرار و
امانتداری از میان خویشاوندان و بزرگان قبیله برگزیده میشد.
از فهرستی که
طبری دربارهی کاتبان این دوره ارائه میدهد، میتوان دریافت که بیشتر کارگزارن
دیوان رسائل از موالی خلفا بودهاند.
کار اصلی
دیوان رسائل ارسال نامههای خلیفه به مناطق قلمرو و دریافت و ثبت نامههای وارده و هماهنگی بین سایر
دیوانها مطابق دستور خلیفه بود.
از میان کاتبان این
دیوان، دبیر خلیفه یا متصدی
دیوان رسائل که او را رازدار (کاتب السر) میخواندند، از مهمترین کارگزاران به شمار میرفت.
این منصب تا روزگار عباسیان به نزدیکترین و محرمترین افراد نسبت به خلیفه واگذار میشد.
مستغلات یکی از منابع درآمد دولت و شامل اماکنی است که
زمین آن متعلق به
دولت بوده و مردم در آن عمارتی هم چون
بازار،
خانه و
آسیاب ساخته بودند و دولت در قبال آن از مردم کرایه میگرفت.
کار این
دیوان علاوه بر رسیدگی به امور مستغلات،
عقد قرار دادهای
اجاره و استیفای حقوق دولت بوده است.
طبری ضمن برشمردن کاتبان اموی از نضیع بن ذویب، غلام
ولید بن عبد الملک، در سمت دبیر مستغلات ولید نام میبرد.
این
دیوان در روزگار سلیمان بن عبدالملک تاسیس شد و سرپرست آن عبدالله بن عمرو بن حارث بود.
وظیفه اصلی این
دیوان کارپردازی
دارالخلافه از قبیل رسیدگی به هزینهها،
بیتالمال و خزائن بود.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دیوان سالاری عهد امویان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۰۸.