• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دوره حسی حرکتی در نظام پیاژه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دوره حسی حرکتی در نظام پیاژه، یکی از مباحث مطرح در علم روان‌شناسی بوده و به معنای نخستین دوره‌ای می‌باشد که در نظریه پیاژه مطرح شده و به شش مرحله تقسیم می‌شود. نظریه‌پرداز سوئیسی، ژان پیاژه (jean piaget) معتقد بود که کودکان، بین نوباوگی و نوجوانی چهار دوره رشد را پشت سر می‌گذارند. با اینکه مشاهدات پیاژه بسیار دقیق بوده است اما نتایج تحقیقات جدید نشان می‌دهد که مهارتهای شناختی نوباوگان پیشرفته‌تر از آن است که پیاژه باور داشت.



نظریه‌پرداز سوئیسی، ژان پیاژه معتقد بود که کودکان، بین نوباوگی و نوجوانی چهار دوره رشد را پشت سر می‌گذارند. دوره حسیحرکتی، نخستین دوره می‌باشد که در نظریه پیاژه به شش مرحله تقسیم می‌شود. مبنای توالی رشد در نظریه پیاژه، مشاهدات او از سه فرزند خود است. با اینکه مشاهدات پیاژه بسیار دقیق بوده است اما نتایج تحقیقات جدید نشان می‌دهد که مهارتهای شناختی نوباوگان پیشرفته‌تر از آن است که پیاژه باور داشت.
[۱] شولتز، دوان پی وشولتز، سیدنی الن، تاریخ روان شناسی نوین، ص۵۴۳، ترجمه علی اکبر سیف و همکاران، تهران، نشر دوران، ۱۳۸۴، چاپ سوم.

کودک در مواجهه مستقیم با محیط اطراف خود، طرحواره‌هایی در ذهن خود شکل می‌دهد و به کمک آن‌ها دنیای پیرامون خود را تفسیر می‌کند. وقتی طرحواره پیشین با موقعیت متناسب نباشد کودک اقدام به تغییر و ایجاد طرحواره جدید می‌کند. در آغاز دوره حسیحرکتی آگاهی نوباوگان به قدری ناچیز است که نمی‌توانند محیط پیرامون خود را به صورت هدفمند کاوش کنند. "واکنش چرخشی" (Circular reaction) به کودک کمک می‌کند تا اولین طرحواره‌هایش را انطباق دهد. نوباوه بارها و بارها سعی می‌کند رویدادی را تکرار کند. در نتیجه پاسخ حسیحرکتی‌ای که در ابتدا تصادفی اتفاق افتاده است در طرحواره جدید تقویت می‌شود. برای مثال نوباوه در دو ماهگی به طور تصادفی بعد از تغذیه، ملچ ملوچ می‌کند. این صدا برای او جدید و جالب است. بنابراین او سعی می‌کند آن را تکرار کند تا اینکه بعد از چند روز در ملچ ملوچ کردن کاملا ماهر می‌شود.
[۲] سیف، سوسن و همکاران، روان‌شناسی رشد، ص۹۰، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۸، چاپ نهم.



طرحواره‌های بازتابی (تولد تا ۱ ماهگی)
در آغاز، همه نوزادان بدون توجه به تجربیاتی که با آن مواجه می‌شوند بازتاب‌هایی چون مکیدن، چنگ زدن، نگاه کردن و... از خود نشان می‌دهند. پیاژه این بازتاب‌های نوزاد را عناصر سازنده هوش حسیحرکتی می‌دانست.


واکنش‌های چرخشی نخستین – اولین انطباق‌های آموخته شده (۱ تا ۴ ماهگی)
نوباوگان با تکرار رفتارهای تصادفی که نتایج مطلوبی به بار می‌آورند، بر اعمالشان کنترل ارادی کسب می‌کنند. این به عادت‌های حرکتی ساده‌ای مانند مکیدن انگشتان دست و باز و بسته کردن دست‌هایشان منجر می‌شود. در این مرحله کودکان با توجه به ضرورت‌های محیطی مختلف به صورت‌های متفاوتی رفتار می‌کنند. بطور مثال کودک می‌آموزد که دهانش را برای پستانک و قاشق به صورت‌های متفاوتی باز کند. هم‌چنین کودک در این مرحله پیش‌بینی کردن رویدادها را نیز آغاز می‌کند. او با دیدن شیشه شیر یا پستان مادر می‌فهمد که زمان غذا رسیده است و دست از گریه برمی‌دارد. از نظر پیاژه کودکان در این مرحله بیشتر به بدن خودشان توجه دارند و کمتر نگران تاثیر اعمالشان بر دنیای بیرون هستند.


واکنش‌های چرخشی ثانوی – ماندگار کردن دیدنی‌های جالب (۴ تا ۸ ماهگی)
نوباوگان در این ماههای زندگی در دستیابی به اشیا، چنگ زدن و دستکاری کردن آن‌ها ماهر می‌شوند و این پیشرفت‌های حرکتی آن‌ها در جلب توجه آن‌ها به محیط بیرونی‌شان نقش مهمی دارند. در این مرحله کودکان تلاش می‌کنند رویدادهای جالبی را که اعمال خودشان به بار می‌آورد تکرار کنند. افزایش کنترل بر رفتارها در این مرحله به نوباوه امکان می‌دهد که از رفتار دیگران به نحو بهتری تقلید کند.


هماهنگی واکنش‌های چرخشی ثانویه (۸ تا ۱۲ ماهگی)
در این مرحله نوباوگان مرتب‌کردن طرحواره‌های خود را آغاز می‌کنند. آن‌ها واکنش‌های مختلف خود را به صورت پیچیده‌تری به کار می‌برند و می‌توانند رفتار عمدی و هدف‌گرا انجام دهند. پیاژه معتقد است که کودک در این مرحله به "مفهوم پایداری شی" (Objet permanence) دست می‌یابد و درمی‌یابد که وقتی اشیاء از او دور می‌شوند یا مخفی هستند باز هم وجود دارند. بدین معنی که اگر در این مرحله شی‌ای را به کودک نشان دهید و بعد آن را با چیزی بپوشانید می‌تواند در همان جا به دنبال شی بگردد و آن را پیدا کند. او برای این کار دو طرحواره را با هم هماهنگ می‌کند: ۱- کنار راندن مانع ۲- چنگ زدن به اسباب بازی. پیاژه مطرح می‌کند که هنوز آگاهی کودک از پایداری شی کامل نیست و زمانی که شی در دیدرس کودک نباشد تصویر روشنی از آن ندارد. هم‌چنین در این مرحله کودک می‌تواند رفتارها را تقلید کند و رویدادها را بهتر پیش‌بینی کند.


واکنش‌های چرخشی سوم – پی‌بردن به وسایل جدید از طریق کاوش فعال (۱۲ تا ۱۸ ماهگی)
در این مرحله واکنش‌های کودک خلاق می‌شود و از تکرار رفتارهای مختلف به نتایج جدیدی می‌رسد. هم‌چنین مفهوم پایداری شی در کودک تقویت می‌شود و برای یافتن یک شی چندین محل را جستجو می‌کند. او در این مرحله می‌آموزد که چگونه برای به دست آوردن یک اسباب بازی دور از دسترس، از تکه چوب استفاده کرده و رفتارهای تقلیدی انعطاف پذیرتری نشان دهد.


بازنمایی ذهنی – ابداع وسایل جدید از طریق ترکیبات ذهنی (۱۸ ماهگی تا ۲ سالگی)
در این مرحله کودک از اشیاء غایب و رویدادهای گذشته تصویر ذهنی تشکیل می‌دهد و می‌تواند به جای رفتار کوشش و خطا، مسائل را به صورت نمادی حل کند که به این توانایی "بازنمایی ذهنی" (Mental representations) می‌گویند. یکی از نشانه‌های این توانایی این است که کودکان به طور ناگهانی به راه حل‌های جدید برای مسائل خود می‌یابند. هم‌چنین کودک در این مرحله به توانایی "تقلید معوق" (Deferred imitation) نیز دست پیدا کرده و می‌تواند بدون اینکه الگو را مستقیما ببیند با یادآوری برخی رفتارها آن‌ها را تکرار کند. در پایان این مرحله، کودک بازی وانمودکردن را می‌آموزد. مثلا او می‌تواند به خوبی خود را به خواب بزند و به سرعت در این توانایی ماهر می‌شود.
[۳] برک، لورآی، روان شناسی رشد، ص۲۱۴-۲۲۲، یحیی سید محمدی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۳، چاپ چهارم.



۱. شولتز، دوان پی وشولتز، سیدنی الن، تاریخ روان شناسی نوین، ص۵۴۳، ترجمه علی اکبر سیف و همکاران، تهران، نشر دوران، ۱۳۸۴، چاپ سوم.
۲. سیف، سوسن و همکاران، روان‌شناسی رشد، ص۹۰، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۸، چاپ نهم.
۳. برک، لورآی، روان شناسی رشد، ص۲۱۴-۲۲۲، یحیی سید محمدی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۳، چاپ چهارم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دوره حسیحرکتی در نظام پیاژه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۲۹.    







جعبه ابزار