دور (منطق)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دور، از
اصطلاحات علم منطق بوده و به معنی توقف وجودي دو چيز بر همديگر میباشد.
دور، از
اصطلاحات علم منطق بوده و به معنی توقف وجودي دو چيز بر همديگر میباشد.
دور عبارت است از: توقف دو چيز بر يکديگر در وجود؛
مانند آنکه الف
علت ب باشد و ب هم علت الف باشد.
بطلان
دور بديهي است، زيرا مستلزم تقدم شىء بر خودش است.
در منطق، وقتي شناخت
معرِّف موکول به شناخت معرَّف باشد و شناختن معرَّف نيز به شناخت معرِّف منوط شود آن را «تعريف
دوري» و «تعريف شيء بنفسه» ميگويند؛ يعني چيزي را ميخواهند به خودش بشناسانند،
چنانکه در تعريف زوج گفته شود: «عددي است که فرد نباشد» و در تعريف فرد بگويند: «عددي است که زوج نباشد». شناساندن چيز مجهولي به خودش محال است، زيرا لازم ميآيد آن چيز قبل از معلوم شدن از طريق تعريف، معلوم باشد.
اما در مقام
حجت و
استدلال، اگر
نتیجه را به خود ثابت کنند؛ يعني آن را
مقدمه قرار دهند، «مصادره به مطلوب» ناميده ميشود.
دور بر دو نوع است:
مُصرَّح و مُضمَر.
دور مصرح، آن است که
شیء برخودش به يک مرتبه مقدم شود؛ مثلاً در تعريف خورشيد گفته شود: «خورشيد، ستاره روز است». و روز تعريف شود به: «هنگام طلوع خورشيد». در اين تعريف، شناخت خورشيد، متوقف بر شناخت روز و شناخت روز، متوقف بر شناخت خورشيد شده و در واقع، شناخت خورشيد بر شناخت خودش منوط شده است.
دور مضمر، آن است که چيزى بيش از يک مرتبه بر خود مقدم شود؛ مثلاً در تعريف عدد دو گفته شود: «عدد دو، زوج اول است»، و زوج تعريف شود به: «چيزى که به دو قسمت متساوى قابل انقسام است»، و متساوى تعريف شود به: «دو چيزى که يکى از آنها بر ديگرى زايد نباشد»، و شناخت «دو چيز» نيز در گرو شناخت مفهوم «عدد دو» است. در اين باره نيز در نهايت با چند واسطه، شناخت عدد دو به شناخت خودش منوط شده است.
لفظ
دور، گاهى بر وضعى ديگر نيز اطلاق مىشود که آن را به نام «
دور معی» مىنامند و چون براي تبيين آن غالباً به دو خِشت متکى بر يکديگر مثال زده ميشود، آن را «
دور لِبْنى» نيز خواندهاند (لِبن به معناي خشت است) ، ولي در اين
دور به هيچوجه تقدم وجودى نيست، بلکه مثل ساير امور متلازمه، هر دو، متلازم در وجودند و
معلول امر ديگرىاند؛ پس
دور حقيقى که تحقق آن محال است به دو نوع اول منحصر مىشود.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «دور»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۷.