درسهای زندگی یونس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یونس (علیهالسّلام) از
پیامبران بنیاسرائیل است كه بعد از
حضرت سلیمان ظهور كرد، و بعضی او را از نوادگان
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) دانستهاند. در زندگی و داستان کوچک
حضرت یونس (علیهالسّلام) که در
قرآن آمده، درسهای بزرگ است که در اینجا به پارهای از آنها اشاره میشود:
باید در امور، به خصوص
نفرین برای نابودی افراد، شتابزدگی نکرد، و تا احتمال
هدایت وجود دارد، با کمال
صبر و مقاومت و
وقار، برای هدایت مردم تلاش نمود.
پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) بر همین اساس رفتار میکرد، در یکی از موارد، سرسختی و
لجاجت مشرکان به جایی رسید که نزدیک بود پیامبر اسلام آنها را نفرین کند.
خداوند به او خطاب نموده و فرمود: «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ اِذْ نادی وَ هُوَ مَکْظُومٌ؛
اکنون که چنین است صبر کن و مانند صاحب ماهی (یونس) مباش. که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات
ترک اولی گردید. در آن هنگام خدا را خواند در حالی که قلبش پر از
اندوه بود.»
در میان اقوامِ گنهکار مشمول
عذاب الهی، تنها یک قوم که همان قوم
یونس (علیهالسّلام) بودند قبل از عذاب
ایمان آوردند و نجات یافتند، و این موفقیت به خاطر راهنماییهای یک عالم آگاه و دلسوز اتّفاق افتاد.
خداوند در قرآن میفرماید: «چرا در هیچ یک از شهرها و آبادیها به موقع ایمان نمیآورند تا موجب جلوگیری از عذاب آنها شود، جز قوم یونس (علیهالسّلام) که آنها به موقع ایمان آوردند و از عذاب رسوا کننده
دنیا نجات یافتند، و تا پایان زندگیشان از مواهب زندگی بهرهمند شدند.»
اگر دیگران هم چنین باشند مانند آنها نتیجه خوبی خواهند گرفت.
خداوند در بیان نجات یونس (علیهالسّلام) میفرماید: «فَنادی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ؛ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ؛
یونس (علیهالسّلام) در آن ظلمتهای متراکم (داخل شکم
ماهی) فریاد زد: خداوندا! جز تو معبودی نیست، تو منزّه هستی، و من از ستمکارانم، ما دعای او را به اجابت رساندیم و او را از آن اندوه نجات دادیم و همینگونه
مؤمنان را نجات میدهیم.»
از جمله: «وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ؛ و همینگونه مؤمنان را نجات میدهیم.» فهمیده میشود که این یک قانون سرنوشتساز برای همه مؤمنان است و اختصاصی به یونس (علیهالسّلام) ندارد، هر مؤمنی باید دارای این ویژگیها باشد یعنی:
۱. به حقیقت
توحید و معبود یکتا توجّه کند.
۲. ذات پاک خدا را از هرگونه
عیب و
نقص منزه بداند.
۳. به
گناه خود اعتراف و اقرار کند.
چرا که مجازاتهای الهی به دو گونه است: ۱:
مجازات استیصال ۲:
مجازات تنبیهی، در مجازات تنبیهی قبل از ورود مجازات، اثر مجازات به بنده میرسد، و اگر بنده خود را پاک سازد، نجات پیدا میکند.
پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) و
امامان (علیهمالسّلام) در
مناجات و راز و نیاز خود به خدا عرض میکردند: «اَللّهُمَّ لا تَکِلْنی اِلی نَفْسی طَرْفَه عَینٍ اَبَداً؛ خدایا مرا بهاندازه یک چشم به هم زدن، هرگز به خودم وانگذار.»
اُمّ سلمه (علیهاالسّلام) شبی پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) را در این حال دید که این
دعا را میکرد. علّت را پرسید. پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «ایمن نیستم. خداوند یک لحظه یونس (علیهالسّلام) را به خودش واگذارد، آن همه دچار
بلا شد.»
ابن ابییعفور میگوید:
امام صادق (علیهالسّلام) را دیدم دستهایش را به طرف
آسمان بلند کرده و قطرات اشکش از روز محاسنش جاری بود و میگفت: «رَبّ لا تَکِلْنِی اِلی نَفْسِی طَرْفَه عَینٍ اَبَداً لا اَقَلَّ مِنْ ذلِکَ وَ لا اَکْثَرَ؛ پروردگارا! مرا به اندازه یک چشم به هم زدن و نه کمتر و نه زیادتر از این به خودم وانگذار.»
سپس به من رو کرد و فرمود: خداوند یونس (علیهالسّلام) را به اندازه کمتر از یک چشم به هم زدن به خودش واگذاشت و چنان گناه (ترک اولی) و مکافاتی به سراغش آمد.
عرض کردم: آیا حالش به حالت
کفران رسید؟ فرمود: نه ولی اگر کسی در این گونه حالت باشد و (بیتوبه) بمیرد، هلاک میشود.
آری راه، بسیار باریک است. باید از درگاه خدا همواره استمداد نمود، وگرنه یک لحظه
هوسرانی، یک
عمر پشیمانی را به دنبال خواهد آورد.
عرَفا گویند (چنان که در اشعار
مثنوی آمده): گرچه قرار گرفتن یونس (علیهالسّلام) در شکم ماهی یک نوع
مکافات بود، ولی همان
معراج او بود که عجایب
دریا را دید، و ساخته و
تربیت شد و پاک و باصفا بازگشت. اگر
معراج پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) در آسمانها بود، معراج یونس در دریاها بود. برای خدا بالا و پایین فرقی ندارد. بنابراین باید هم چون یونس (علیهالسّلام) در سختیها و شدّتها با گفتن: «لا اله الا اللهُ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ.» خود را به معراج ببریم، و در ملکوت اعلی سیر کنیم تا نجات یابیم.
به قول یکی از
عرفا؛ یونس (علیهالسّلام) در چهار تاریکی امتحان شد:
۱: تاریکی
ذلّت ۲: تاریکی
بیم و
عقوبت ۳: تاریکی دریا و تلاطم ۴: تاریکی شکم ماهی.
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «لا تُفَضِّلُونِی عَلی یونُسَ بْنِ مَتّی؛ مرا در این جهت که یونس ترک اولی کرد و در شکم ماهی قرار گرفت، بر او ترجیح ندهید.»
گـفت پـیغمبـر کـه مـعـراج مـرا نـیـست ••••••• بـر مـعـراج یـونـس اجـتبـا. (اجتبا: برگزیدگی)
آنِ مـن بـالا و آن او نـشیب ز آن •••••• که قرب حق برون است از حسیب.
قرب نی بالا، نه پستی رفتن است ••••••• قـربِ حـق از حبس هستی رستن است.
نیست را، چون جای بالایست و زیر ••••••• نیست را نه رود و نه زود و نه
دیر.
کـارگاه صُـنع حـق در نیستی است •••••• غَرّه هستی چه دانی نیست چیست.
کوتاه سخن آن که: چنان که
مولانا در این اشعار گوید: پلّههای معراج به محو شدن و خود را هیچ دانستن در برابر عظمت خدا است، کسی که در حقیقت خدا را شناخت و با تمام وجود اقرار به
تقصیر و ناچیزی خود کرد، در مسیر معراج قرار گرفته است. یونس (علیهالسّلام) چنین کرد، و به معراج رسید و سرانجام بر قلّه معراج راه یافت.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «چند درس آموزنده از زندگی یونس (ع)»، تاریخ بازیابی ۱۱۳۹۶/۴/۲۷.