درخواست بهشت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بر طبق
آیات قرآن حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و
همسر فرعون و
حاملان عرش الهی خواستار
بهشت پرنعمت از
خداوند هستند.
حضرت ابراهیم علیهالسّلام خواستار
بهشت پرنعمت از
خداوند:
•«واجعلنی من ورثة جنة النعیم:و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان».
در اينكه
وارث جنت نعیم شدن چه معنا دارد؟ " وراثت جنة" به معناى اين است كه
جنت براى مؤمنين باقى و هميشگى است، چرا كه اين
احتمال مى رفت كه ديگران هم با مؤمنين شركت داشته باشند، و يا اصلا غير مؤمنين صاحب آن شوند بعد از آنها خداوند آن را به ايشان اختصاص داده و منتقل نموده است.
تعبير به" ارث بردن جنت" ممكن است اشاره به اين باشد كه مؤمنان بدون
زحمت به آن مى رسند همانند ارث كه
انسان زحمتى براى آن نكشيده است، درست است كه نائل شدن به مقامات عالى بهشت، بسيار تلاش و كوشش و پاكى و خودسازى مى خواهد ولى آن پاداش عظيم در مقابل اين اعمال ناچيز بقدرى زياد است كه گويى انسان بى زحمت به آن رسيده است.توجه به اين نكته نيز لازم است كه در حديثى از
پیامبر گرامى اسلام ص چنين نقل شده:ما منكم من احد الا و له منزلان: منزل فى الجنة، و منزل فى النار، فان مات و دخل النار ورث اهل الجنة منزله:" هر يك از شما بدون
استثنا داراى دو منزل است: منزلى در بهشت، و منزلى در
دوزخ ، اگر دوزخى شود و وارد
جهنم گردد اهل بهشت منزلگاه او را به ارث مى برند".تعبير به" ارث" در آيه مورد بحث ممكن است اشاره به اين نكته نيز باشد.اين احتمال را نيز بعضى از مفسران دور ندانسته اند كه تعبير به ارث در اينجا اشاره به سرانجام كار مؤمنان است، همچون ميراث كه در پايان كار به
وارث مى رسد.
ملائکه حاملان
عرش الهی، خواستار
بهشت عدن برای مؤمنان، پدران و خانواده آنان:
•«الذین یحملون العرش ومن حوله... للذین ءامنوا... ربنا وادخلهم جنت عدن التی وعدتهم ومن صـلح من ءابائهم وازوجهم وذریتهم...:فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (
طواف مى كنند)
تسبیح و
حمد پروردگارشان را مى گويند و به او
ایمان دارند و براى
مؤمنان استغفار مى كنند...پروردگارا! آنها را در باغهاى جاويدان بهشت كه به آنها
وعده فرموده اى وارد كن، همچنين از پدران و
همسران و فرزندانشان هر كدام كه
صالح بودند، كه تو توانا و حكيمى»
خداى سبحان در اين آيه و در هيچ جا از كلام عزيزش معرفى نفرموده كه اين
حاملان عرش چه كسانى هستند، آيا از ملائكه اند؟ يا كسانى ديگر؟ ولى عطف كردن جمله" و من حوله" بر حاملان عرش، اشعار دارد بر اينكه حاملان عرش هم از ملائكه اند: چون در آيه" وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ"
تصریح دارد كه طواف كنندگان پيرامون عرش از ملائكه اند. پس نتيجه مى گيريم كه حاملين عرش نيز از اين طايفه اند.
بنابر این آیه ملائكه حامل عرش و پيرامونيان عرش براى مؤمنان و پدران و
همسران و فرزندان ايشان
دعا می کنند " وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا"- يعنى از خداى
سبحان مى خواهند تا هر كس را ايمان آورده بيامرزد." رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً ..."- اين جمله
حکایت متن استغفار ملائكه است، ملائكه قبل از درخواست خود نخست خدا را به سعه
رحمت و
علم ستوده اند،" رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ ..." در اين آيه مجددا نداى" ربنا" را تكرار كردند تا عطوفت الهى را بيشتر برانگيزند. و مراد از وعده اى كه خداى تعالى داده، وعده هايى است كه به
زبان انبيايش و در كتب آسمانى اش داده است." وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ"- اين جمله
عطف است بر محل ضميرى كه در جمله" ادخلهم" است، و مراد از" صلاحيت"، صلاحيت براى داخل بهشت شدن است. و معناى جمله چنين است: پروردگارا و هر كس از ايشان و پدران و
همسران و فرزندان ايشان كه صلاحيت داخل شدن بهشت را دارند، داخل بهشت هاى عدن بفرما.
حاملان عرش الهی، خواستار بهشت عدن برای توبه کنندگان:
•«الذین یحملون العرش ومن حوله... للذین تابوا واتبعوا سبیلک وقهم عذاب الجحیم ربنا وادخلهم جنت عدن التی...:فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مى كنند)
تسبیح و حمد پروردگارشان را مى گويند و به او
ایمان دارند و براى مؤمنان
استغفار مى كنند (و مى گويند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است؛ پس كسانى را كه
توبه كرده و راه تو را پيروى مى كنند بيامرز، و آنان را از
عذاب دوزخ نگاه دار!پروردگارا! آنها را در باغهاى جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرموده اى وارد كن، همچنين از پدران و
همسران و فرزندانشان هر كدام كه صالح بودند، كه تو توانا و حكيمى!»
اين نكته از
سیاق آيات به خوبى معلوم است كه
استغفار ملائکه براى عموم مؤمنين است و نيز معلوم است كه مؤمنين را دو قسمت كردند: يكى آن مؤمنينى كه خودشان توبه كرده و راه خدا را پيروى كردند كه خدا هم وعده
جنات عدن به ايشان داده. و قسم دوم آن مؤمنينى كه خودشان چنين نبوده اند و ليكن صلاحيت داخل شدن در بهشت را دارند و ملائكه قسم اول را متبوع و قسم دوم را تابع آنان خواندند.از اين تقسيم برمىآيد طايفه اول اشخاصى هستند كه در
ایمان و عمل كامل اند، چون مقتضاى حقيقت معناى" لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ" همين است، لذا اول اين طايفه را ذكر كردند و از پروردگار خود خواستند تا ايشان را بيامرزد و وعده بهشت عدنى كه به ايشان داده در حقشان منجز فرمايد.و طايفه دوم در مقام و منزلت پايين تر از طايفه اول اند. كسانى هستند كه ايمان و عمل صالح خود را به حد
کمال نرسانده اند و ايمانى ناقص و ضعيف دارند و عملى زشت. ولى به طايفه اول منسوب اند، يا
پدر و يا
فرزند و يا
همسر آنهايند لذا سپس اين
طایفه را ذكر كرده و از خداى تعالى درخواست كرده اند كه اين طايفه را هم به طايفه اول كاملين در ايمان در جنات عدن ملحق نموده، و از بدىها حفظشان فرمايد.
حاملان عرش الهی، درخواست کننده بهشت عدن برای پیروان راه خدا:
•«الذین یحملون العرش ومن حوله... فاغفر للذین تابوا واتبعوا سبیلک وقهم عذاب الجحیم ربنا وادخلهم جنت عدن التی...:فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مى كنند)
تسبیح و حمد پروردگارشان را مى گويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان استغفار مى كنند (و مى گويند:) پروردگارا! رحمت و
علم تو همه چيز را فراگرفته است؛ پس كسانى را كه
توبه كرده و راه تو را پيروى مى كنند بيامرز، و آنان را از عذاب
دوزخ نگاه دار؛ پروردگارا! آنها را در باغهاى جاويدان
بهشت كه به آنها
وعده فرموده اى وارد كن، همچنين از پدران و
همسران و فرزندانشان هر كدام كه صالح بودند، كه تو توانا و حكيمى»
همسر فرعون، خواستار خانهای در بهشت و جوار
قرب الهی:
•«وضرب الله مثلا للذین ءامنوا امرات
فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنة...:و خداوند براى مؤمنان، به
همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از
فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش!»»
معروف اين است كه نام
همسر فرعون"
آسیه" و نام پدرش" مزاحم" بوده است، گفته اند هنگامى كه
معجزه موسی (ع) را در مقابل ساحران مشاهده كرد اعماق قلبش به
نور ايمان روشن شد، و از همان لحظه به موسى ايمان آورد او پيوسته ايمان خود را مكتوم مى داشت، ولى ايمان و
عشق به خدا چيزى نيست كه بتوان آن را هميشه كتمان كرد، هنگامى كه
فرعون از ايمان او با خبر شد بارها او را
نهی كرد، و اصرار داشت كه دست از دامن آئين موسى (ع) بردارد، و خداى او را رها كند، ولى اين زن با استقامت هرگز تسليم خواسته
فرعون نشد. سرانجام
فرعون دستور داد دست و پاهايش را با ميخها بسته، در زير آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظيمى بر سينه او بيفكنند، هنگامى كه آخرين لحظه هاى عمر خود را مىگذارند دعايش اين بود" پروردگارا! براى من خانهاى در بهشت در جوار خودت بنا كن و مرا از
فرعون و اعمالش رهايى بخش و مرا از اين قوم ظالم نجات ده"! خداوند نيز
دعاى اين زن
مؤمن پاكباز فداكار را اجابت فرمود و او را در كنار بهترين زنان جهان مانند
مریم قرار داد. چنان كه در همين آيات در رديف او قرار گرفته است.در روايتى از رسول خدا ص مىخوانيم:افضل نساء اهل الجنة خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد (صلیاللهعلیهوآله)، و مريم بنت عمران، و آسيه بنت مزاحم، امرأة
فرعون!:" برترين
زنان اهل بهشت چهار نفرند"
خدیجه"
دختر خويلد و"
فاطمه" دختر
محمد ص و" مريم" دختر
عمران و" آسيه" دختر مزاحم
همسر فرعون" جالب اينكه
همسر فرعون با اين سخن كاخ عظيم
فرعون را
تحقیر مى كند و آن را در برابر خانه اى در جوار رحمت خدا به هيچ مى شمرد، و به اين وسيله به آنها كه او را
نصیحت مى كردند كه اينهمه امكانات چشمگيرى كه از طريق" ملكه
مصر بودن" در اختيار تو است با ايمان به مرد شبانى همچون موسى از دست نده! پاسخ مى گويد.
قابل توجه اينكه تقاضا مى كند خداوند خانه اى در بهشت، و در نزد خودش، براى او بنا كند، كه در بهشت بودن جنبه جسمانى آن است، و نزد خدا بودن جنبه روحانى آن، و او هر دو را در يك عبارت كوتاه جمع كرده است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۲۸، برگرفته از مقاله «درخواست بهشت».