خُوار (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خُوار: (جَسَداً لَّهُ خُوارٌ)«خُوار» به معنای صدای مخصوصی است که از
گاو یا
گوساله برمیخیزد،
و گاهی به صدای
شتر نیز گفته میشود.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با خُوار:
(وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَلاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَالِمِينَ) (قوم
موسی بعد از رفتن او به ميعادگاه الهى، از زيورهاى خود
مجسمه گوسالهاى ساختند؛ كه صدايى همچون صداى گوساله داشت. آيا آنها نمىديدند كه با آنان سخن نمىگويد، و به راه راست هدايتشان نمىكند؟! آن را خداى خود انتخاب كردند، و ستمكار بودند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: نكه در بيان خصوصيات
گوساله سامری فرمود:
(جَسَداً لَهُ خُوارٌ) دلالت دارد بر اينكه گوساله مزبور جاندار نبوده بلكه تنها صداى گوساله را داشته است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ) (و براى آنان مجسّمه گوسالهاى كه صدايى همچون صداى گوساله داشت پديد آورد؛ و گفتند: «اين خداى شما، و خداى موسى است.» و او حقيقت را فراموش كرد پيمانى را كه با
خدا بسته بود.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه خوار - به ضمه خاء- به معناى آواز گوساله است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خُوار»، ص۲۱۵.