• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خُشُب (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: خشب (مفردات‌قرآن)، چوب.


خُشُب: (وَ اِذٰا رَاَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ اَجْسٰامُهُمْ وَ اِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَاَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ‌..)
خُشُب: جمع «خشب» (بر وزن ادب) به معنی «چوب‌ها» است و جملۀ (خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ‌) به معنی «چوب‌های خشک» است.
آیۀ مورد بحث در ادامۀ خصوصیّات و صفات منافقان است و نشانه‌های بیشتری را از آنها ارائه می‌دهد و می‌گوید:
«هنگامی که آنها را می‌بینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرومی‌برد (ظاهری آراسته و قیافه‌هایی جالب دارند) و اگر سخن بگویند به سخنان‌شان گوش فرا می‌دهی (زیرا شیرین و جذاب سخن می‌گویند و امّا از نظر باطن)، گویی چوب‌های خشکی هستند که بر دیوار تکیه داده شده‌اند...»(کَاَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ‌.)
اجسامی بی‌روح و صورت‌هایی بی‌معنی و هیکل‌هایی توخالی دارند، نه از خود استقلالی، نه در درون نور و صفایی، و نه اراده و تصمیم محکم و ایمانی دارند، درست همچون چوب‌های خشک تکیه زده بر دیوار! بعضی از مفسران روایت کرده‌اند که «عبد اللّه بن ابی» سرکردۀ منافقان مردی درشت‌اندام، خوش‌قیافه و فصیح و چرب زبان بود، هنگامی که با گروهی از یارانش وارد مجلس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌شد اصحاب از ظاهر آنها تعجب می‌کردند و به سخنانشان گوش فرامی‌دادند، ولی آنها (به خاطر غرور و نخوتی که داشتند) کنار دیوار رفته و به آن تکیه کرده و مجلس را تحت تاثیر قیافه و سخنان خود قرار می‌دادند. و آیه ناظر به حال آنهاست.
واژۀ «خشب» در قرآن مجید تنها یک‌بار به صورت جمع در آیۀ مورد بحث آمده است.



به موردی از کاربرد خُشُب در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - خُشُب (آیه ۴ سوره منافقون)

(وَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَ إِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ.) (هنگامى‌كه آنها را مى‌بينى، ظاهر آراسته آنان تو را درشگفتى فرو مى‌برد؛ و اگر سخن بگويند، به سخنانشان گوش فرا مى‌دهى؛ امّا گويى چوبهاى خشكى هستند كه به ديوار تكيه داده شده است! هر فريادى از هر جا بلند شود بر ضد خود مى‌پندارند؛ آنها دشمنان واقعى تو هستند، از آنان برحذرباش! خدا آنها را بكشد، چگونه از حق منحرف مى‌شوند؟!)

۱.۲ - خُشُب در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در اين جمله منافقین را به حسب باطنى كه دارند مذمت مى‌كند. و كلمه (خشب) (به ضم خاء و شين) جمع كلمه خشبة است، كه به معناى چوب است. و مصدر تسنيد كه كلمه (مسندة) اسم مفعول آن مصدر است، به معناى آن است كه چيزى را طورى نصب كنى كه بر چيز ديگرى نظير ديوار و مثل آن تكيه داشته باشد.

۱. منافقون/سوره۶۳، آیه۴.    
۲. منافقون/سوره۶۳، آیه۴.    
۳. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۵۴۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۱۵۳.    
۵. منافقون/سوره۶۳، آیه۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۷۳.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۸۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۰.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خُشُب»، ج۱، ص۶۸۱.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره منافقون | لغات قرآن




جعبه ابزار