خَیْط (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَیْط:(مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ) «خَیْط» به معنى «رشته و نخ» است و معنى مصدرى آن «دوختن» است.
به موردی از کاربرد «
خَیْط» در
قرآن، اشاره میشود:
(أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسآئِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَّكُمْ وَ أَنتُمْ لِباسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانونَ أَنفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنكُمْ فَالآنَ باشِروهُنَّ وَ ابْتغواْ ما كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَ كلواْ وَ اشْرَبواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمّواْ الصِّيامَ إِلَى الَّليْلِ وَ لا تُباشِروهُنَّ وَ أَنتُمْ عاكِفونَ في الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقْرَبوها كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ آياتِهِ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقونَ) «
آمیزش جنسی با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه
روزه مىگيريد،
حلال است. آنها
لباس شما هستند، و شما لباس آنها؛ هر دو
زینت هم و
سبب حفظ يکديگريد).
خداوند مىدانست كه شما به خود
خیانت مىكرديد؛ و اين كار ممنوع را انجام مىداديد؛ پس
توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد. اكنون با آنها آميزش كنيد، و از آنچه خداوند به شما اجازه داده بهرهمند شويد. و بخوريد و بياشاميد، تا رشته سپيد
صبح، از رشته سياه
شب براى شما آشكار گردد؛ سپس روزه را تا
شب، كامل كنيد و نيز، درحالى كه در مساجد به اعتكاف پرداختهايد، با زنان آميزش نكنيد. اينها، مرزهاى الهى است؛ پس به آنها نزديک نشويد! خداوند، اين چنينآيات خود را براى مردم، روشن مىسازد، تا پرهيزگار شوند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
جمله:
(حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ) از قبيل
استعاره است، يعنى سفيدى گسترده و افتاده در آخر
افق تاريک را تشبيه به ريسمانى سفيد، و تاريكى را تشبيه به ريسمانى سياه كرده است و آن
خط سفيد مجاور خط سياه قرار دارد.
باز از اينجا معلوم مىشود كه مراد از اين جمله تحديد اولين وقت طلوع
فجر صادق است، براى اينكه بعد از آنكه شعاع
نور روز بالا مىآيد، هر دو
خیط از بين مىرود، ديگر نه
خيطى سفيد مىماند و نه
خيطى سياه.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
در آيۀ مورد بحث، «
خیط ابیض»
کنایه از روشنايى روز، و «
خیط اسود» كنايه از تاريكى شب است و آيه دربارۀ تعيين اوقات خوردن و آشاميدن در
ماه صیام سخن مىگويد و مىفرمايد:
«بخوريد و بياشاميد تا رشتۀ سپيد
صبح از رشته سياه شب براى شما آشكار شود.»
كلمۀ «فجر» در آيه به معنى شكافتن است و اين كه از
طلوع صبح تعبير به فجر شده به خاطر آن است كه پردۀ سياه شب با ظهور اولين سپيده صبح از هم شكافته مىشود.
جالب اين كه در حديثى مىخوانيم «
عدیّ بن حاتم» خدمت
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) عرض كرد من
ریسمان سياه و سفيدى گذارده بودم و به آنها نگاه مىكردم تا به وسيلۀ شناسايى آن دو از يکديگر، آغاز
وقت روزه را تشخيص دهم!
پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) از اين سخن چنان خنديد كه دندانهاى مباركش نمايان گشت، فرمود:
«اى پسر
حاتم منظور رشته سفيد صبح از رشته سياه شب در
افق است كه آغاز وجوب روزه است.» ضمنا بايد توجه داشت كه اين تعبير نكتۀ ديگرى را نيز روشن مىسازد و آن شناختن صبح صادق از كاذب است، زيرا در پايان شب، نخست يک سفيدى بسيار كمرنگ به طور عمودى در
آسمان پيدا مىشود كه آن را به دم
روباه تشبيه كردهاند، اين همان صبح كاذب و دروغگوست، اما كمى بعد از آن سفيدى شفافى به طور افقى و در امتداد افق نمايان مىشود كه همچون رشته نخ سفيدى است كه در كنار رشته سياه شب كشيده شده است، اين همان صبح صادق است كه آغاز روزه و ابتداى وقت
نماز صبح است و هيچ شباهتى با صبح كاذب ندارد.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «
خیط»، ج۱، ص ۷۶۲.