خضر و جوان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خضر (علیهالسّلام) در یک جا نوجوانى را میکشد
و در جایی دیگر از
گنج پنهان دو نوجوان
یتیم محافظت میکند.
در برخی آیات سوره کهف، به داستان
خضر (علیهالسلام)
و برخورد وی با نوجوانان اشاره دارد.
قتل نوجوان به وسیله
خضر (علیهالسّلام) و اعتراض موسی (علیهالسّلام) به او:
•«فانطـلقا حتی اذا لقیا غلـمـا فقتله قال اقتلت نفسـا زکیة بغیر نفس لقد جئت شیــا نکرا
پس هر دو به راه افتادند تا آن گاه كه به نوجوانى برخوردند (
خضر به مجرد برخورد با وى) او را بكشت. موسى گفت: آیا نفس بىگناهى را بدون آنكه قتلى كرده باشد كشتى؟! به
یقین كارى ناروا (از نظر
شرع و عقل) به جا آوردى!»
مصون ماندن پدر
و مادر مؤمن،
هدف خضر (علیهالسّلام) از کشتن نوجوان سرکش
و فرزند کافر آن دو:
•«فانطـلقا حتی اذا لقیا غلـمـا فقتله قال اقتلت نفسـا زکیة بغیر نفس لقد جئت شیــا نکرا
پس هر دو به راه افتادند تا آن گاه كه به نوجوانى برخوردند (
خضر به مجرد برخورد با وى) او را بكشت. موسى گفت: آیا
نفس بىگناهى را بدون آنكه قتلى كرده باشد كشتى؟! به یقین كارى ناروا (از نظر شرع
و عقل) به جا آوردى!»
•«واما الغلـم فکان ابواه مؤمنین فخشینا ان یرهقهما طغیـنـا وکفرا
و اما آن نوجوان (
کافر و سركش بود
و)
پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسیدیم كه آن دو را به
طغیان (در عمل)
و کفر (در
اعتقاد) وادار نماید.»
بازسازی
دیوار از سوی
خضر (علیهالسلام)، برای محفوظ ماندن گنجهای دو
یتیم نوجوان:
•«واما الجدار فکان لغلـمین یتیمین فی المدینة وکان تحته کنز لهما وکان ابوهما صــلحـا فاراد ربک ان یبلغا اشدهما ویستخرجا کنزهما رحمة من ربک وما فعلته عن امری ذلک تاویل ما لم تسطع علیه صبرا
و اما آن دیوار از آن دو پسر نوجوان یتیم در
شهر بود
و در زیر آن گنجى براى آن دو بود
و پدرشان هم مردى نیكوكار بود، پس پروردگارت خواست كه آن دو به حد
بلوغ خود رسند،
و گنج خود را بیرون آورند، به جهت رحمتى كه پروردگارت به آن دو داشت،
و من آن را به خواست خود نكردم. این (اسرارى كه براى تو بازگفتم) تأویل آن سرگذشتها بود كه نتوانستى بر آنها
صبر ورزى.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «خضر و جوان».