خِصْب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خِصْب (به کسر خاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای زیادت روئیدنی و مراتع و نیز فراوانی وسیله زندگی است.
خَصب (به فتح خاء) مکانی که در آن فراوانی هست. این واژه پنج بار در
نهج البلاغه آمده است.
خِصْب به معنای زیادت روئیدنی و مراتع و نیز فراوانی وسیله زندگی آمده است. «الخصب - بالکسر-: کثرة العشب و رفاغة العیش.
خَصب (به فتح خاء) مکانی که در آن فراوانی هست.
امام علی (علیهالسلام) در رابطه با
استسقاء فرموده:
«اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا، وَتَجْرِي بِهَا وِهَادُنَا، وَيُخْصِبُ بِهَا جَنَابُنَا» «خدایا بارانی که با آن ارتفاعات ما پر علف گردد و درهها و نهرهای ما به جریان افتد، و نواحی ما با آن به فراوانی آید.»
(شرحهای خطبه:
) «نجاد» ارتفاعات «وهاد» جمع و هده، به معنی گودیهاست.
«الْحَمْدُ لله خَالِقِ الْعِبَادِ، وَسَاطِحِ الْمِهَادِ، وَمُسِيلِ الْوِهَادِ، وَمُخْصِبِ النِّجَادِ» «
حمد خدا را که خالق بندگان، گستراننده زمین، جاری کننده نهرها و پر علف کننده دشتها و ارتفاعات است.»
(شرحهای خطبه:
)
واژه خصب پنج بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خصب»، ج۱، ص۳۴۳.