• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خدع (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: خدع (مفردات‌قرآن)، خدعه.


خَدْع (به فتح خاء و سکون دال) از واژگان نهج البلاغه و به معنی حيله كردن و فريب دادن است. خَديعة (به فتح خاء) نيز به معنى حيله است. از اين ماده هيجده مورد در نهج البلاغه آمده شده است.



خَدْع به معنی حيله كردن و فريب دادن است. «خَدَعَهُ‌ خِدْعاً: ختلهُ‌ و اراد بهِ‌ المكروه من حيث لا يعلمهُ‌» خَدِيعَة نيز به معنى حيله است.


امام علی (علیه السلام) به معاویه مى‌نويسد: «وَأَرْدَيْتَ جِيلاً مِنَ النَّاسِ كَثِيراً، خَدَعْتَهُمْ بِغَيِّكَ، وَأَلْقَيْتَهُمْ فِي مَوْجِ بَحْرِكَ...» «جمع كثيرى از مردم را تباه كردى و با گمراهيت آن‌ها را فريفتى و در موج دريايت افكندى كه تاريكی‌ها احاطه‌شان كرده است.» (شرح‌های نامه: )


از اين ماده هيجده مورد در نهج البلاغه آمده شده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۸.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص-۳۱۹-۳۲۰.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۲۵.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۲۵.    
۵. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۵۶، نامه ۳۲.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۶۴، نامه ۳۲.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۰۶، نامه ۳۲.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۳۳، نامه ۳۲.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۰۶-۱۰۷.    
۱۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۰۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۱۰، ص۱۸.    
۱۲. هاشمی خویی، میرزا حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۴۷.    
۱۳. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۳۳.    
۱۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۵۶، نامه ۳۲.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خدع»، ج۱، ص۳۲۸.    






جعبه ابزار