خانه در مراکش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مراکش، یکی از کشورهای عربی شمال افریقا است که در این مقاله به بررسی خانههای آن در طول این سالها میپردازیم.
خانههای سنّتی در شهرهای مراکش نمای بیرونی چشمگیری ندارند و دیوار ستبر آنها غالباً با اندود ساده گچ پوشیده شده است.
درهای چوبی معمولا ساده
و گاه گلمیخهای بزرگ، نشان آنهاست.
با ورود به فضای داخلی خانههای مراکشی، با مهمترین ویژگی این بناها، یعنی حیاط مرکزی یا فضای روبازی در مرکز خانه روبهرو میشویم که اطراف آن اتاقها قرار دارند.
این حیاط یا پاسیو «وسطالدار» خوانده میشود که در خانههای قدیمتر گود و حتی پایینتر از سطح گذر عمومی قرار دارد. تمام خانهها با الگوی مشترک و ساده حیاط مرکزی شکل گرفتهاند.
این فضا چنان در خانههای محلات قدیمی تکرار شده است که منظره این مناطق مسکونی از بالا، بافتی متراکم از خانهها را با حفرههای چهارگوشِ دارای دیوارهای سفید در مرکز آنها پدید میآورد.
در بالای چهار دیوار حیاط مرکزی، لبههای سفالی پیشآمده به طرف حیاط قرار دارند
و گاه سقف ایوان یا رواق جلوی اتاقها، در اطراف حیاط نیز سفالپوش است.
گاه حیاط یا فضای مرکزی را، بهویژه هنگامی که مساحت کمی داشته است، با حفاظی مشبک میپوشانند.
خانههای سنّتی مراکش دو گونهاند:
ریاض، مأخوذ از واژه روضه به معنای
باغ؛ و دار.
ریاضها خانههای اعیانی و وسیعاند که نوع قدیمی آنها اغلب یک طبقه و دارای باغ یا حیاط محصور است. این باغها با الگوی چهار باغچه بر گرد یک آبنما و فواره شکل گرفتهاند و بر روی آبنما و فواره وسط آن اغلب آلاچیقی قرار میگیرد.
این ترکیب از ویژگیهای بارز معماری خانههای شهرهای فاس و مراکش و رباطاند.
شکل خاص این حیاطها احتمالا از الگوی باغ ایرانی نیز تأثیر پذیرفته است.
ریاضها گاه دوطبقهاند.
در الگوی اصلی
ریاض، اتاقها در دو سوی حیاط مستطیلشکل و بیشتر در اضلاع کوچکتر قرار دارند. در دو ضلع دیگر، اغلب دیوارهایی بدون در و پنجره، یا طاقگانهایی هستند که نمای حیاط را کامل میکنند. در
ریاض
هایی که حیاط مربعشکل دارند، اتاقهای نشیمن را که در دو جانب قرار گرفتهاند، فضایی تالارمانند به نام بَهْو به هم متصل میکند.
جلوی اتاقها رواقی است که به آنها سایه میاندازد.
این رواق که پیرامون حیاط قرار میگیرد، دارای ستونها و نیمستونهایی است که با قوسهای نعل اسبی همراهاند.
در قسمت ورودی
ریاضها، گاه اتاقی روی گذرگاه مسقف ورودی قرار میگیرد که دُوَیْره نامیده میشود و بزرگ خانواده در آن
اقامت و از مهمانان نیز در آنجا پذیرایی میکند. راه دسترسی به این اتاق پلکانی است که ورود مهمانها را بدون لزوم حضور آنان در اندرونی و خلوتخانه ممکن میسازد.
از این نظر، ورودی خانههای مراکشی و مصری به یکدیگر شبیه است.
در بعضی
ریاضها، بهویژه در فاس، برجی با اتاقی در بهارخواب یا در حیاط به شکل کوشک (پاویون) ساخته میشود که مِنْزِه نام دارد و چشمانداز و فضایی خنک را مهیّا میکند.
در حیاط مرکزی، گاه شاهنشین نیز تعبیه میشود.
کف حیاط کاشی یا موزاییککاری است.
این
سنّت در خانههای جدید نیز تداوم یافته است.
کف رواق نیز با موزاییکهای رنگارنگ پوشیده میشود.
در
ریاضها، افزون بر فواره و آبنما، عنصری به نام سقایه/ سکایه بر یکی از دیوارهای حیاط یا بَهو تعبیه میشود که با کاشیهایی به رنگهای سبز، سفید، زرد، آبی و مشکی پوشیده میگردد و شامل شیر آب بر روی دیوار و حوضچهای در زیر آن است.
بقایای قدیمترین نمونههای
ریاض ظاهرآ از سده ششم در حفریات
کاخ علیبن یوسف تاشفین به دست آمدهاست.
طراحی
ریاضها که نمونهای از خانهباغ است، به باغهای ایرانی و حتی طرح چهارباغ، شباهت دارد. نیز کاخهای
اندلس همچون مدینةالزهراء در اشبیلیه (سویل) و جعفریه در سرقسطه (ساراگوسا) و طراحی باغ در آنها و سپس الگوپردازی آن در
ریاضها در مراکش، تداوم سنّت باغسازی در
معماری اسلامی مغرب است. به هر حال، معماری اندلس و شمال افریقا صرفنظر از آنکه کدام الگو در کجا نخست پدید آمده، دارای مشترکات بسیار است و به سبب انطباق آن با آب و هوای گرم اطراف مدیترانه با استقبال مواجه شده است.
توصیف مسافران اروپایی از خانههای اعیانی مراکش در سیصد ساله اخیر، جزئیات بیشتری از
ریاضها را آشکار میسازد. از جمله قدیمترین اشاره به آنها در یادداشتهای جراح انگلیسی، ویلیام لمپریر، است که از ۱۲۰۵ تا ۱۲۰۷/ ۱۷۹۱ـ ۱۷۹۲ در مراکش زندگی میکرده و خانه باشکوه صدراعظم وقت را از ایوان طبقه همکف و طارمیهای رنگین، تا کاشیکاری سپید و آبی کف حیاط و کاشیکاری رنگین و پرکار کف رواقها، و فواره و آبنمای مرکز حیاط وصف کرده است.
این عناصر در سراهای بعدی نیز کم و بیش تکرار شدهاند، مثلا در خانه اعیانی دیگری در مراکش در ۱۲۸۰/۱۸۶۳ که پل لامبر توصیف کرده است
یا در خانه صدراعظم سی محمدالعربی در ۱۲۹۹/ ۱۸۸۲، و در خانه بازرگانی به نام بنبراهیم الحرار.
نویسندگان مذکور از تزیینات اسلیمی داخلی و اثاثیه فاخر این خانهها مشتمل بر فرشها و آویزهای ابریشمی به رنگهای درخشان، تابلوهای نقاشی، ساعتها و آیینههای گرانقیمت نیز سخن گفتهاند.
دار، نوع دیگر خانههای مراکشی، اساس و نقشه کلی تقریبآ یکسانی با
ریاض دارد، یعنی شامل همان حیاط مرکزی است، که گاه رواقهایی در اطراف و اتاق
هایی در دو ضلع، اما بسیار کوچکتر و باریکتر دارد. در واقع، دار اغلب حاصل تقسیم یک
ریاض به چند خانه کوچک یا
ریاض کوچکی بدون درخت است. محلات متشکل از دارها، مانند محله فاسیهای شهر مراکش، بافتی متراکم و فشرده دارند. حیاط مرکزی برخلاف
ریاض درخت ندارد یا دارای یک یا دو درخت است.
اندازه و فضای وسطالدار معرف جایگاه اجتماعی صاحبخانه و دارای همان نقش سردر و نمای بیرونی در خانههای غربی است.
آندره باتسانا وسطالدار را
قلب و مرکز حیات فرهنگی و اجتماعی خانه دانسته است.
اتاقها در خانههای سنّتی مراکش، چه
ریاض و چه دار، به ندرت
پنجره رو به بیرون داشته است
و منبع نور آنها بیشتر درهایی بوده که به حیاط باز میشدهاند. پنجره از عناصر متأخر در
معماری خانههای مراکشی و نتیجه گستردگی کاربرد
شیشه است.
اتاقها اغلب باریک و طویل و در خانههای اعیانی دارای شاهنشین و کف و سقف و دیوارهای آن پر نقش و نگار است. کف با کاشی و سقف با
منبتکاری و
نقاشی پوشیده شدهاند و دیوارها با نقوش هندسی، کتیبههای قرآنی و گاه
مقرنسکاری همراهاند.
بخاری دیواری که در خانههای اعیانی قاب کاشیکاری پرکاری آن را در برگرفته، از اجزای دیگر اتاق محسوب میشود.
ساختمایه خانههای سنّتی مراکش چندان بادوام نیست و بدین سبب، خانهها هر از گاه به نوسازی
احتیاج دارند. چون حمل مصالح در کوچههای تنگ محلات قدیمی و متراکم مشکل است، اغلب از مصالح قدیمی خانهها برای مرمت آنها استفاده میکنند. بدینسان، آجرهایی با اندازههای گوناگون و احتمالا از دورههای زمانی مختلف در خانهها یافت میشود و به راحتی میتوان چوب کندهکاری شدهای را در نعل درگاهها یافت که جزئیات تزیینی آن با لایهای از گچ پوشیده شده است.
ملاط نازک ساروج از ساختمایههای رایج است.
در نقاط کوهستانی و برخی روستاها، لاشه سنگ در ساخت دیوارها به کار میرود.
خانههای روستایی در نقاط مختلف مراکش نمای ساده دارند. برای نمونه در شمال فاس، دیوارها از گچ سفید پوشیده شده و بامها شیروانی گالیپوشاند.
در برخی روستاها، نمای بیرونی با نقوشی بهویژه در اطراف چهارچوب درها و پنجرهها تزیین میشود.
این نقشها که خام دستانه و بیانگر ذوق روستاییان و نیز شبیه نقوش رودوزیاند، زیبایی خاصی دارند. نقوش دیوارهای بیرونی در روستای آلکالا مگونا هندسیاند و بر زمینه خشت و کاهگل در ارتفاع بالایی از دیوار و نزدیک بام اجرا میشوند.
در حالی که، به کارگیری کاهگل ایجاد طرحهای ظریف روی نما را به سادگی ممکن نمیسازد.
در مجموع، معماری روستایی مراکش، برخلاف معماری شهری این سرزمین که نشاندهنده پیوند میان مراکش و شبهجزیره ایبری است، بیانگر پیوندهای کهن میان مغربالاقصی و تمدن اقوام ساکن صحراست.
در مراکش، مسکن برخی از قبایل بربر خیمه
هایی از پشم بُز است.
امروزه، نسل جدیدی از تکنوکراتها (فنسالاران) در شهرهای بزرگ به
اقامت در خانه
هایی به سبک غربی تمایل دارند، در حالی که اقشار کمدرآمد و سنّتی همچنان
سکونت در خانههای سنّتی را ترجیح میدهند.
کمبود مسکن با رشد فزاینده جمعیت شهری و گسترش مهاجرت روستاییان در حومه شهرها چشمگیرتر شدهاست و افزون بر این، کهنگی و فرسودگی خانهها در مدینهها (بخشهای قدیمی شهرها) و گسترش حلبیآبادهای محروم از کلیه تجهیزات پایهای، بر ابعاد مشکل مسکن افزوده است.
(۱) مرتضی مختاری امین، مراکش، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۷۸ش.
(۲) Edmondo De Amicis، Morocco: its people and places، tr C Rollin-Tilton، London ۱۹۸۵.
(۳) Narjess Ghachem Benkirane and Philippe Saharoff، Marrakech demeures et jardins secrets، Paris ۱۹۹۲.
(۴) Yves Korbendau، Maroc aux multiples visages، Paris ۱۹۹۹.
(۵) Arthur Leared، Morocco and the moors: being an account of travels، with a general description of the country and its people، London ۱۹۸۵.
(۶) Khireddine Mourad، Marrakesh and al Mamounia، photographs by Alain Gerard، Paris ۱۹۹۴.
(۷) Raphael Chijioke Njoku، Culture and customs of Morocco، Westport ۲۰۰۶.
(۸) Ahmed S Tahiri and Samir Kafas، "Moroccan architecture"، in Morocco: ۵۰۰۰ years of culture، ed Vincent Boele، Burlingtonv، VT: Lund Humphries، ۲۰۰۵.
(۹) Quentin Wilbaux، Marrakesh: the secret of courtyard houses، photographs by Michel Lebrun، Paris ۲۰۰۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خانه در مراکش»، شماره۶۸۸۱.