حیرت عصر غیبت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حیرت از ویژگیهای مردم و
حضرت مهدی (علیهالسّلام) در
عصر غیبت میباشد.
از ویژگیهای مهم
دوران غیبت سرگردانی است؛ به ویژه هرچه به
زمان ظهور حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نزدیکتر میشویم، بر شدت آن افزوده میشود. در این دوران، انسانها به سبب پنهان بودن رهبر
الهی خود، در تحیر، و برخی نیز در
گمراهی به سر خواهند برد. البته افراد بسیاری نیز به دلیل اهتمام جدی به
پروای الهی، از این آزمونها با سربلندی به
سلامت عبور کرده،
ایمان خود را تا واپسین لحظهها به خوبی حفظ میکنند.
عبدالعظیم بن عبدالله حسنی، از امام نهم
جواد الائمه (علیهالسلام)، از پدرانش
حدیث کرده است که
امیرمؤمنان (علیهالسلام) فرمود: للقائم منا غیبة امدها طویل، کانی بالشیعة یجولون جولان النعم فی غیبته، یطلبون المرعی فلا یجدونه، الا فمن ثبت منهم علی دینه و لم یقس قلبه لطول امد غیبتة امامه فهو معی فی درجتی یوم القیامة... .
برای
قائم ما غیبتی است که مدتش طولانی است. گویا
شیعه را میبینم که در غیبتش چون چهارپایان جولان میزنند و چراگاه میجویند و به
دست نمیآورند.
آگاه باشید هرکدامشان بر
دین خود ثابت بماند و برای طول غیبت
امام، دلش دچار
قساوت نشود، او در
روز قیامت در درجۀ من، با من است... .
در برخی
روایات، این حیرت، به خود حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نیز نسبت داده شده است. حیرت از نظر
لغت هنگامی به کار میرود که شخص، در کار خود سرگردان است
و گشایشی در آن نمیبیند.
که این، به تناسب افراد متفاوت خواهد بود، از این رو سرگردانی آن حضرت، با آنچه درباره عموم مردم گفته شده، کاملا متفاوت است.
اصبغ بن نباته گوید: بر امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) وارد شدم و دیدم در حالی که در
اندیشه فرو رفته است، با انگشت بر
زمین خط میکشد. پرسیدم: ای امیرالمؤمنین! چرا شما را اندیشناک میبینم و چرا بر زمین خط میکشید؟ آیا به زمین و
خلافت در آن رغبتی دارید؟ فرمود: نه به خدا
سوگند! نه به آن و نه به
دنیا هیچ روزی اشتیاقی نداشتهام؛ لکن در فرزندی میاندیشم که از سلالۀ من و یازدهمین
فرزند من است. او مهدی است و زمین را پر از
عدل و داد میسازد؛ همانگونه که پر از
ستم و جور شده باشد. او را سرگردانی و غیبتی است که اقوامی در آن
گمراه شده و اقوامی دیگر در آن
هدایت یابند.
البته این احتمال قوی مینماید که مقصود از سرگردانی در این
روایت، سرگردانی مردم باشد؛ چرا که فرموده است برای او غیبت و حیرت (هر دو) هست و غیبت زمانی معنا پیدا میکند که حضرت در مواجهه با مردم تصور شود. مسلم است حضرت نزد خود غایب نیست و اگر گفته میشود برای او غیبت است، یعنی در مواجهۀ با مردم پنهان است.
حیرت نیز این گونه است؛ یعنی حالتی برای حضرت پدید میآید که حاصل آن برای مردم، سرگردانی و عدم گشایش در کارها خواهد بود.
قرینه این معنا در برخی روایات است که در ادامۀ سخن از گمراهی و
هدایت مردم آمده است.
ام هانی ثقفیه گوید: بامدادی خدمت سرورم،
امام محمدباقر (علیهالسّلام) رسیدم و گفتم: ای آقای من! آیهای از کتاب خدای سبحانه و تعالی بر دلم خطور کرده است و مرا پریشان ساخته و
خواب از چشمم ربوده است. فرمود: ای ام هانی! بپرس. پرسیدم: ای سرورم! این قول خداوند: فلا اقسم بالخنس، الجوار الکنس،
فرمود: نعم المسالة سالتنی یاام هانی هذا مولود فی آخر الزمان هو المهدی من هذه العترة، تکون له: ایام هانی! خوب مسالهای پرسیدی. این، مولودی در
آخر الزمان است. او مهدی این
عترت است و برای او حیرت و غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن گمراه شوند و اقوامی نیز هدایت یابند. خوشا بر تو اگر او را دریابی! و خوشا بر کسی که او را دریابد!
با در نظر گرفتن یکی از معانی لغوی و به دور از معنای عرفی و اصطلاحی، اطلاق آن بر خود حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نیز بدون اشکال خواهد بود. و آن معنا این است که حیران به کسی میگویند که در کار خود گشایشی نمیبیند.
و حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نیز در دوران غیبت چنین است. مؤید این معنا روایاتی است که حیرت جز بر خود حضرت قابل تطبیق نیست.
در روایت است که
امام صادق (علیهالسّلام) پس از نقل
داستان حضرت موسی (علیهالسّلام) فرمود:
و با قائم، دوازدهمین
امامان علیهمالسّلام نیز چنین کند و در یک
شب کارش را
اصلاح فرماید؛ همچنان که کار پیامبرش موسی (علیهالسّلام) را در شبی اصلاح فرمود و او را از حیرت و غیبت، به روشنایی فرج و ظهور در آورد. هکذا یفعل الله سبحانه و تعالی بالقائم الثانی عشر من الائمة علیهمالسّلام یصلح الله امره فی لیلة کما اصلح الله امر نبیه موسی علیهالسّلام و یخرجه من الحیرة و الغیبة الی نور الفرج و الظهور.
روشن است که فرمایش فوق فقط مربوط به آن حضرت است و خداوند سبحانه و تعالی است که آن حضرت را از غیبت وارد ظهور میکند. و همو است که آن حضرت را از حیرت وارد نور فرج و گشایش میکند. و البته این روایت مؤید معنایی است که طریحی برای حیرت نمود و این معنا نه فقط با مقام
علم و
عصمت امام منافات ندارد که نسبت دادن آن به امام بدون اشکال است.
همچنین امام باقر (علیهالسّلام) آنگاه که
حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را در دوران غیبت به
حضرت یوسف (علیهالسّلام) تشبیه کرد، در پاسخ پرسش راوی دربارۀ وجه شباهت فرمود: الحیرة و الغیبة.
حیرة و غیبة یضل فیها اقوام، و یهتدی فیها اقوام، فیا طوبی لک ان ادرکته، و یا طوبی لمن ادرکه،
روشن است که حضرت یوسف همواره در مصیبتها گشایشی در کار خود نمیدید. بنابراین بدان سبب که حضرت مهدی علیهالسّلام در کار خود گشایشی نمیبیند، تا آن زمان که خداوند سبحانه و تعالی
اراده ظهور فرماید، میتوان به آن حضرت حیران گفت.
غیبت حضرت مهدی (علیهالسلام) .
فرهنگنامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ص۱۹۳-۱۹۶، برگرفته از مقاله «حیرت».