• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حیای بجا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در مواردی، شرم و حیا؛ پسندیده و رفتاری عاقلانه است؛ مانند حیای از خدا و فرشتگان، حیا از خویشتن، حیا از دست‌درازی پیش مردم، حیا از عیب و خلاف‌کاری در طول عمر و حیا در روابط نامحرمان؛ در مواردی حیا ورزیدن نابجا بوده و پسندیده نیست؛ مانند ترک عمل نیک، اعتراف به ندانستن و خدمت به مهمان. به هر حال باید به صفت نیک حیا در تمام ابعادش توجه شود که چنین توجهی موجب پاکسازی فرد و جامعه می‌گردد.

فهرست مندرجات

۱ - انواع حیا
       ۱.۱ - حیای عقل
       ۱.۲ - حیای جهل
۲ - موارد حیای بجا و پسندیده
       ۲.۱ - حیای از خدا و فرشتگان
              ۲.۱.۱ - حدیثی از پیامبر
              ۲.۱.۲ - حدیثی دیگر
       ۲.۲ - حیا از خویشتن
              ۲.۲.۱ - احادیثی از امام علی
       ۲.۳ - حیا از دست درازی پیش مردم
              ۲.۳.۱ - حدیثی از امام صادق
       ۲.۴ - حیا از عیب و خلاف‌کاری در طول عمر
              ۲.۴.۱ - حدیثی از امام صادق
       ۲.۵ - رعایت حیا در روابط نامحرمان
              ۲.۵.۱ - سخن خداوند متعال
۳ - موارد حیای نابجا و ناپسند
       ۳.۱ - ترک عمل نیک به دلیل حیای نابجا
              ۳.۱.۱ - حدیثی از پیامبر
       ۳.۲ - در آموختن علم
              ۳.۲.۱ - حدیثی از امام علی
       ۳.۳ - اعتراف به ندانستن
              ۳.۳.۱ - حدیثی از امام علی
       ۳.۴ - خدمت به میهمان
              ۳.۴.۱ - حدیثی از امام علی
       ۳.۵ - گفتن حقّ
              ۳.۵.۱ - حدیثی از امام علی
       ۳.۶ - بخشش اندک
              ۳.۶.۱ - حدیثی از امام علی
       ۳.۷ - طلب مال حلال
              ۳.۷.۱ - حدیثی از امام صادق
       ۳.۸ - درخواست از خدا
              ۳.۸.۱ - حدیثی از امام صادق
۴ - نتیجه بحث
۵ - پانویس
۶ - منبع


انسان در طول زندگی خود با مسائلی برخورد می‌کند که نمی‌داند که باید در آن‌جا حیا پیشه کند، یا واقعاً جای حیا کردن نیست. در همین راستا باید گفت که حیا بستگی به اهداف عالیه اخلاقی انسان دارد و رعایت اعتدال در آن عقلانی بوده؛ اما افراط و تفریط در آن سزاوار نیست.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به همین نکته توجه داده‌ و فرموده‌اند: «حیا دو گونه است: حیای خردمندانه و حیای احمقانه. حیای خردمندانه، دانش است و حیای احمقانه، نادانی».

۱.۱ - حیای عقل

حیای عقل آن است که انسان از روی عقل احساس حیا کند؛ مثل حیا هنگام ارتکاب گناه، و یا حیا در مقابل کسانی که احترامشان لازم است و این حیا، علم است؛ یعنی رفتاری عالمانه می‌باشد.

۱.۲ - حیای جهل

حیای جهل آن است که از پرسیدن و یاد گرفتن یا از عبادت ‌کردن و امثال آن، حیا کند؛ مثل کسانی که در بعضی محیط‌ها، از نماز خواندن، خجالت می‌کشند که چنین شرم‌ساری و حیایی، رفتاری جاهلانه است.
گاهی شرم‌ساری ماهیتی منفی می‌یابد و آن در صورتی است که منشأ آن حماقت، جهالت و ضعف نفس باشد. این نوع شرم و حیا در اخلاق اسلامی به شدت مورد نکوهش قرار گرفته و نه‌تنها فضیلتی اخلاقی به شمار نیامده، بلکه مانع رشد و تعالی انسان و موجب عقب‌ماندگی او در زمینه‌های مختلف می‌گردد. در روایات از این نوع شرم، به حیای حماقت و جهل و حیای ضعف یاد شده است.


در مواردی، شرم و حیا؛ پسندیده و رفتاری عاقلانه است؛ مانند:

۲.۱ - حیای از خدا و فرشتگان

یکی از موارد کاربرد حیا در آموزه‌های دینی، حیا از خدا، فرشتگان و اولیای الهی است. این نوع حیا فراتر از محدوده روابط معمولی است و از طریق ایجاد نظام ارزشی قدرتمند و داشتن هدف‌های متعالی و معنا‌دار در زندگی به دست می‌آید.

۲.۱.۱ - حدیثی از پیامبر

چنان‌که پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله) می‌فرماید: «از خدا حیا کن، هم‌چنان که از همسایگان خوبِ خود حیا می‌کنی؛ زیرا حیا کردن از خدا، بر یقین می‌افزاید».

۲.۱.۲ - حدیثی دیگر

«هر یک از شما باید از دو فرشته‌ای که با خود دارد، حیا کند؛ هم‌چنان که از دو همسایه خوب خود که شب و روز در کنارش هستند، حیا می‌کند».
[۳] قادری هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج ۳، ص ۱۱۸، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، ۱۴۰۱ق.


۲.۲ - حیا از خویشتن

از طریق تقویت حضور «خود» در ذهن و حیا کردن از خود، می‌توان خلوت را ایمن ساخت. هر فرد می‌تواند بخشی از وجود خود را به عنوان یک ناظر فرضی لحاظ کند. این‌که انسان از موضع یک ناظر و شاهد به خود بنگرد، احتمالاً از بسیاری رفتارها اجتناب خواهد کرد. اگر کسی برای خود ارزش قائل باشد، فرقی میان آشکار و نهان نمی‌بیند و همان‌گونه که در جلوت، حیا می‌کرد، در خلوت نیز حیا می‌کند.
[۴] شجاعی، محمد صادق‌، درآمدی بر روان‌شناسی تنظیم رفتار با رویکرد اسلامی، ص ۳۰۷ – ۳۱۵، قم، دار الحدیث‌، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.


۲.۲.۱ - احادیثی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) در این باره می‌فرماید: «زیباترین حیا، حیای تو از خویشتن است».

«حیای آدمی از خود، ثمره ایمان است».

«بپرهیز از هر عملی که در خلوت انجام می‌دهی، ولی در آشکار، از آن شرم می‌کنی، و بپرهیز از هر عملی که اگر به کسی نسبت داده شود، آن‌ را انکار می‌نماید یا عذرخواهی می‌کند».
[۸] سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، نامه ۶۹، ص ۴۵۹، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.


۲.۳ - حیا از دست درازی پیش مردم



۲.۳.۱ - حدیثی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، عزت را سلب می‌کند و حیا را می‌برد».
[۹] طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۱۸۴، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.


۲.۴ - حیا از عیب و خلاف‌کاری در طول عمر



۲.۳.۱ - حدیثی از امام صادق

امام صادق (عليه‌السلام) فرمودند: «کسی که از عیب و ننگ، حیا نداشته باشد و در پیری دست از خلاف‌کاری نکشد و در نهان از خدا نترسد، خیری در او نیست».
[۱۰] اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‌۲، ص ۲۰۵، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.


۲.۵ - رعایت حیا در روابط نامحرمان



۲.۵.۱ - سخن خداوند متعال

در قرآن درباره دختر شعیب (علیه‌السلام) می‌خوانیم: «ناگهان یکی از آن دو (زن) به سراغ او آمد، در حالی‌که با نهایت حیا گام برمی‌داشت گفت: پدرم از تو دعوت می‌کند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را که برای ما انجام دادی به تو بپردازد...».

در این‌جا اشاره‌ای است به این‌که ادیان الهی عموماً مخالف ورود زن در اجتماع و معامله کردن با دیگران نیستند، ولی شرط آن است که این کار آمیخته با ادب و حیا باشد؛ چنان‌که مشاهده می‌کنیم، دختر حضرت شعیب (عليه‌السلام) را پدرش به دنبال انجام دادن کاری ضروری روانه می‌کند، و آن دختر با پوشش عفت و حیا به دنبال اجرای فرمان پدرش روانه می‌شود.
[۱۲] مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، ج ‌۹، ص ۲۸۲، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.



در مواردی حیا ورزیدن نابجا بوده و پسندیده نیست؛ مانند:

۳.۱ - ترک عمل نیک به دلیل حیای نابجا



۲.۱.۱ - حدیثی از پیامبر

پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله) فرمودند: «هیچ عملی را از روی ریا و خودنمایی انجام مده و از سر حیا و شرم آن‌ را رها نکن».

۳.۲ - در آموختن علم



۳.۲.۱ - حدیثی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: «کسی شرم نکند از آموختنِ آنچه نمی‌داند».
[۱۴] شريف رضي، نهج البلاغه ت حسون، حکمت ۸۲، ص ۴۸۲.


۳.۳ - اعتراف به ندانستن



۳.۲.۱ - حدیثی از امام علی

امام علی (عليه‌السلام) فرمودند: «کسی از اعلام "نمی‌دانم" به وقت پرسش شدن از چیزی که نمی‌داند، حیا نکند».
[۱۵] شريف رضي، نهج البلاغه ت حسون، حکمت ۸۲، ص ۴۸۲.


۳.۴ - خدمت به میهمان



۳.۲.۱ - حدیثی از امام علی

امام علی (عليه‌السلام) فرمودند: «سه چیز است که نباید از آن حیا کرد: خدمت کردن به مهمان، برخاستن او از جای خود برای پدر و معلم خود (برای تواضع ایشان)، و طلب کردن حق خود، اگر چه اندک باشد».

۳.۵ - گفتن حقّ



۳.۲.۱ - حدیثی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: «کسی که از گفتن حق حیا کند، احمق است».

۳.۶ - بخشش اندک



۳.۲.۱ - حدیثی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: «از بخشش (مالی) اندک حیا مکن، که نومید کردن کمتر از آن است‌».
[۱۸] شريف رضي، نهج البلاغه ت حسون، حکمت ۶۷، ص ۴۷۹.


۳.۷ - طلب مال حلال



۲.۳.۱ - حدیثی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «کسی که از طلب مال حلال حیا نکند، هزینه‌هایش سبک شود و خداوند خانواده‌اش را از نعمت خویش بهره‌مند گرداند».

۳.۸ - درخواست از خدا



۲.۳.۱ - حدیثی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «هیچ چیز در نزد خداوند محبوب‌تر از آن نیست که از او چیزی درخواست شود، پس هیچ‌یک از شما نباید حیا کند از این‌که از رحمت خداوند درخواست کند؛ اگرچه (خواسته او) یک بند کفش باشد».


کوتاه سخن آن‌که اگر آن‌گونه که اسلام فرموده به صفت نیک حیا در تمام ابعادش توجه شود و عملاً رعایت گردد، موجب پاک‌سازی فرد و جامعه می‌گردد، چنان‌که شکستن مرز حیا زمینه‌ساز و گسترش‌دهنده فساد محیط خواهد بود.


۱. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‌۲، ص ۱۰۶، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ‌۷۵، ص ۲۰۰، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۳. قادری هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج ۳، ص ۱۱۸، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، ۱۴۰۱ق.
۴. شجاعی، محمد صادق‌، درآمدی بر روان‌شناسی تنظیم رفتار با رویکرد اسلامی، ص ۳۰۷ – ۳۱۵، قم، دار الحدیث‌، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
۵. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص ۱۲۱، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‌    
۶. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص ۲۳۱، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‌    
۷. شریف رضی، نهج البلاغه ت حسون، ص ۷۵۵، خطبه ۶۹.    
۸. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، نامه ۶۹، ص ۴۵۹، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
۹. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۱۸۴، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
۱۰. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‌۲، ص ۲۰۵، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.
۱۱. قصص/سوره۲۸، آیه۲۵.    
۱۲. مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، ج ‌۹، ص ۲۸۲، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
۱۳. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص ۵۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۱۴. شريف رضي، نهج البلاغه ت حسون، حکمت ۸۲، ص ۴۸۲.
۱۵. شريف رضي، نهج البلاغه ت حسون، حکمت ۸۲، ص ۴۸۲.
۱۶. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص ۲۱، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.‌    
۱۷. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۶۲۸، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.    
۱۸. شريف رضي، نهج البلاغه ت حسون، حکمت ۶۷، ص ۴۷۹.
۱۹. صدوق، محمد بن علی‌، من لا یحضره الفقیه، ج ‌۴، ص ۴۱۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‌۴، ص ۲۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    



پایگاه اسلام کوئست.    




جعبه ابزار