حکومت تدمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اعراب جنوب
عربستان، اولین شهرنشینان ملت
عرب بودند، بالطبع آنان، نخستین دولتهای عربی را تشکیل دادند، دولتهایی که در این منطقه شکل گرفت نه دولت سیاسی، بلکه بیشتر دولتی تجاری به حساب میآیند. متاسفانه از چند و چون این دولتها چندان اطلاعی در دست نیست. اطلاعات به دست آمده از این دولتها مرهون تلاش
باستانشناسان در مطالعه کتیبهها و آثار و ابنیههای تاریخی به جا مانده از آن دوران است. در اینجا به مهمترین این دولتها پرداخته و اجمالاً مطالبی را یادآور میشویم.
تا قبل از میلاد، اطلاع چندانی از «تدمر» در دست نیست. وجه تسمیه این
شهر به درستی مشخص نیست. گویا این نام برگرفته از لفظ عربی «تمر» به معنای خرماست. این نام در دورههای بعدی توسط یونانیان و رومیان به «پالمیرا» تغییر نام یافت که به معنای همان نخل خرماست.
هسته نخستین این شهر توسط
اعراب بیابان گردی که عهدهدار راهنمایی و هدایت کاروانهایی بودند که از بادیةالشام میگذشت و به مبادله کالاهای بازرگانی میپرداختند، در اطراف چشمهای پر
آب موسوم به «افقی» بنیاد نهاده شد. آنها به تدریج با آرامیان در آمیخته و خط و زبانشان را پذیرفتند.
موقعیت مناسب جغرافیایی و واقع شدن تدمر در محل تلاقی راههای کاروان رویی که بینالنهرین را به
سوریه و از سویی دیگر آسیای صغیر در شمال را به نواحی جنوبی آن مرتبط میساخت، سبب شد تا این شهر در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به عنوان منزلگاهی مهم اهمیت یابد.
توسعه و
ثروت تدمر در این زمان، هجوم اقوام بیابان گرد را موجب شد. این تهاجمات آسیبهای جبران ناپذیری بر تدمر وارد ساخت به گونهای که تا مدتها نامی از این شهر در کتب تاریخی دیده نمیشود؛ اما در سده نخست قبل از میلاد، تدمر دوباره رونق گذشتهاش را باز یافت.
واقع شدن تدمر بین
ایران و
روم نیز بر اهمیت آن را دو چندان افزود. آنها برای حفظ موجودیت خود میان دو دولت توازن را حفظ کرده، از اصل بیطرفی بهره میجستند.
در قرون اولیه میلادی، تدمر مستعمره دولت روم گردید. آنها از استقلال داخلی برخوردار بودند؛ اما اسماً تابع دولت روم بودند.
آنها راساً به دریافت
مالیات و عوارض گمرگی پرداخته، بخشی از درآمدهای عمومی را به خزانه دولت روم واریز میکردند.
در مقابل،
حاکم تدمر ماموریت دفاع از مرزهای شرقی را به عهده داشت.
مابین سالهای ۱۳۰ تا ۲۷۰ میلادی پر رونقترین دوران تدمر رقم خورد. در این زمان بازرگانی جهانی تدمر در مشرق زمین تا
چین میرسید.
شهرت تدمریان به عنوان مردمی
جنگاور، زمانی آغاز شد که "اذینه" (اودیناتوس) در سال ۲۶۵ میلادی، توانست شاپور اول را از سوریه بیرون کند. او به جهت اقداماتش به القابی چون «دوکس اوریتانتیس» به معنای «نائب رئیس امپراطور در شرق» مفتخر گردید؛ اما چهار سال بعد در سال ۲۶۷ میلادی اذینه به همراه
پسر بزرگش در حمص با حیله رومیان کشته شدند.
بعد از
مرگ اذینه، همسرش زنوبیا (زباء) به نیابت از
فرزند کوچکش "وهب اللات" زمام امور را به دست گرفت.
او با درایت خود، حدود کشورش را گسترش داده و
مصر و قسمت اعظم آسیای صغیر را ضمیمه کشورش کرد. در سال ۲۷۰ میلادی اسکندریه، دومین شهر امپراطوری روم را تصرف کرد.
"زنوبیا" برای استقلال کامل تدمر تلاش بسیار کرد؛ اما سرانجام در سال ۲۷۳ میلادی از "آورلیانوس" امپراطور روم شکست خورد و به
اسارت درآمد. بدین ترتیب عصر طلایی امیران تدمری پایان یافت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دولت های عرب جاهلی (حمریان، نبطیان، تدمر)»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۲۷.