• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکمت حوادث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حوادث طبیعی دارای حکمت است. امتحان انسان‌ها، دوری از غفلت، کفاره گناهان، از جمله حکمت حوادث طبیعی به شمار می‌آید.



براساس نظام علت و معلول که بر عالم و جهان هستی حاکم است، هرکس زمینه‌های لازم برای رویارویی با حوادث و بلایای طبیعی مثل زلزله، سیل و... را فراهم نکند، آسیب‌پذیر و دست‌خوش چنین حوادث ناگواری می‌شود.
برخی بلاها و حوادث، ساخته و پرداخته دست خود انسان‌هاست و چنین حوادثی لازمه طبیعت بوده و زمینه خسارات و زیان آن را خود انسان‌ها فراهم می‌کنند. به‌عنوان مثال:
اگر در منطقه‌ای یا شهری بر اثر حوادث طبیعی و سستی پوسته و جداره کره خاکی، زمین می‌لرزد و از بخش‌هایی از آن منطقه و شهر خسارات مالی و جانی زیادی می‌گیرد، بر اثر عدم استحکام ساختمان‌های مسکونی و غیر استاندارد بودن آنهاست؛ چون براساس نظم و نظر کارشناسان ساخته نشده‌اند و در برابر حوادث طبیعی مقاومت ندارند؛ ولی اگر مردم کارهای خود را براساس نظم و به بهترین صورت انجام دهند و ساختمان‌هایی را که می‌سازند، براساس معیارهای قانونی و استاندارد باشد، به‌طور قطع یا گرفتار حوادث طبیعی نمی‌شوند یا دست‌کم خسارات به میزان قابل توجهی کم‌تر خواهد بود.
بنابراین در این صورت و این‌گونه موارد، به خداوند متعال ربطی ندارد؛ چون او عادل و مهربان است و به کسی ظلم نمی‌کند؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «اِنَّ اللّهَ لاَ یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ اَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ؛ خداوند هیچ بر مردم ستم نمی‌کند؛ ولی این مردم هستند که بر خویشتن ستم می‌کنند».


در اینجا به برخی از حکمت‌های حوادث طبیعی اشاره می‌کنیم:

۲.۱ - آزمایش انسان

این‌گونه حوادث ممکن است نوعی امتحان و آزمایش برای انسان‌ها باشد.
توضیح آن‌که: امتحان و آزمایش بندگان، یکی از سنت‌های خداوند متعال است و او همواره بندگانش را در صحنه‌های مختلف مورد آزمایش قرار می‌دهد. «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الاَمَوَالِ وَالانفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ و به‌طور قطع شما را به چیزی (از قبیل) ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم و مژده باد شکیبان را...» و این سنت الهی هیچ‌گاه تعطیل‌بردار نیست.

۲.۲ - بیداری از غفلت

گاهی حوادث، عاملی برای بازگشت و بیداری از غفلت است؛ غرور، غفلت، و... همواره از عوامل سقوط و از موانع تکامل انسان به‌سوی سعادت است و برای بازگشت و زدودن غفلت و زنده کردن یاد خدا در دل‌های مرده، وجود حوادث غیر منتظره که با فراز و نشیب همراه است، بسیار سازنده و راه‌گشاست.
خداوند متعال می‌فرماید: «فَاَخَذْنَاهُمْ بِالْبَاْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ؛ و ما آنها را به حوادث غم‌انگیز و رنج‌ها گرفتار ساختیم، شاید به درگاه خدا روی آروند».

۲.۳ - کفاره گناهان

گاهی خداوند متعال برای از بین بردن آثار گناهان، حوادث و بلاها را به‌عنوان کفاره گناهان بر انسان‌ها نازل می‌کند. تا به لطف و کرمش قسمتی از گناه گناهکاران را در همین دنیا و قبل از فرا رسیدن مرگ بشوید تا در جهان آخرت گرفتار عذاب‌های شدید و دردناک نشوند.


براساس آیات قرآن مجید، اجل دو گونه است:
۱. اجل مسمی (حتمی)؛
۲. اجل معلق‌ (غیر حتمی).
«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٍ ثُمَّ قَضَی اَجَلًا وَاَجَلٌ مُّسمًّی عِندَهُ...؛ اوست که شما را از گل آفرید، سپس (برای زندگی شما) مدتی تعیین کرد و مدت معین (عمر هر انسانی) نزد اوست».
اجل مسمی و حتمی همان پایان استعداد جسم انسان برای بقاست و با فرا رسیدن آن همه چیز به فرمان خداوند پایان می‌گیرد.
اجل معلق و غیر حتمی نیز با دگرگونی شرایط دگرگون می‌شود مثلاً اگر انسان درون ساختمان‌های غیر استاندار و سست زندگی بکند و یا در مکانی که در معرض حوادث طبیعی است ساختمان بنا کند و ... دچار حوادث می‌شود. در‌حالی‌که اگر معیارهای اصولی ساختمان را رعایت می‌کرد، دچار چنین حوادث ناگواری نمی‌شد و سال‌ها می‌توانست زندگی کند.
بنابراین اگر اجل معلق و مسمّی را از هم جدا کنیم، بسیاری از مسائل درباره قضا و قدر و ... حل خواهد شد.


بنابرین حوادث طبیعی و غیر مترقبه می‌تواند زاویه‌ها و جوانب مختلفی داشته باشد که به برخی از آن‌ها اشاره شد که با توجه به مطالب یادشده، حوادث مذکور هیچ‌کدام مخالف عدالت و رحمت و... الهی نخواهد بود؛ بلکه این حوادث یا در نتیجه بی‌تدبیری انسان یا امتحانی از جانب خداست یا باعث بیداری و دوری از غفلت می‌باشد و یا این‌که کفاره‌ای است برای گناهان انسان تا در نتیجه آن عذاب آن گناهان در آخرت شخص را گرفتار نکند.


۱. شهید مرتضی مطهری، مجموعه آثار، قم، صدرا، کتاب‌های عدل الهی، انسان و سرنوشت.
۲. محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
۳. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تبلیغات اسلامی.


۱. یونس (۱۰)، آیه ۴۴.    
۲. بقره (۲)، آیه ۱۵۵.    
۳. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۵۲-۳۶۱.    
۴. انعام (۶)، آیه ۴۲.    
۵. انعام (۶)، آیه ۲.    
۶. مکارم‌شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۰۹، تهران، دارالکتاب الاسلامیة، چ۴، ۱۳۷۶.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حوادث»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱/۱۷.    




جعبه ابزار