• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکمای اربعه تهران

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حوزه‌ مهم‌ فلسفه‌ و عرفان‌ در تهران‌ در قرن‌ سیزدهم‌ و چهاردهم‌، با پایتخت‌ شدن‌ تهران‌، این‌ شهر کوچک‌ مرکز سیاسی‌ و اقتصادی‌ ایران‌ شد و پس‌ از چندی‌ مرکز فرهنگی‌ و فلسفی‌ نیز شد. در این‌جا چهار حکیم از حکمای تهران که معروف به حکمای اربعه هستند مورد بررسی قرار گرفته‌اند.



اولین‌ حکیم‌ از حکمای‌ اربعه‌، علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌ مشهور به‌ آقا علی‌ مدرّس‌ طهرانی‌ و ملقب‌ به‌ حکیم‌ مؤسس‌، فرزند و شاگرد ملاعبداللّه‌ زنوزی‌، در ۱۲۳۴ در اصفهان‌ تولد یافت‌. در سه‌ سالگی‌ با پدرش‌ به‌ تهران‌ مهاجرت‌ کرد. در آن‌جا تحصیلات‌ مقدماتی‌ را به‌ پایان‌ رساند و در محضر پدر سطوح‌ فلسفه‌ و کلام‌ شیعی‌ را فرا گرفت‌. سپس‌ به‌ عتبات‌ عالیات‌ سفر کرد و به‌ فراگرفتن‌ علوم‌ منقول‌ پرداخت‌. پس‌ از آن‌ به‌ ایران‌ بازگشت‌ و در اصفهان‌ به‌ تکمیل‌ علوم‌ معقول‌، مخصوصاً در محضر میرزا حسن‌ نوری‌ (متوفی‌ بعد از ۱۲۶۷) و سیدرضی‌ لاریجانی‌، پرداخت‌. چندی‌ نیز در قزوین‌ محضر ملاآقا قزوینی‌ (متوفی‌ ۱۲۸۲) را درک‌ کرد. در ۱۲۷۰، پس‌ از اتمام‌ تحصیلاتش‌ در علوم‌ عقلی‌، به‌ تدریس‌ در تهران‌ پرداخت‌ و هفت‌ سال‌ در مدرسه‌ قاسم‌خان‌، مدتی‌ در منزل‌ خویش‌ و متجاوز از بیست‌ سال‌ در مدرسه‌ سپهسالار، مدرّس‌ رسمی‌ علوم‌ معقول‌ و منقول‌ بود،
[۱] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۳۱ـ۳۲.
[۲] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۳، ص۱۴۷ـ ۱۴۸.
اگر چه‌ تخصص‌ و شهرتش‌ در فلسفه‌ بود.
[۳] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۳۳.
او نه‌ تنها کتب‌ ملاصدرا از قبیل‌ اسفار، شرح‌ الهدایه‌ الاثیریه‌، المبدا و المعاد و الشواهد الربوبیه‌ را تدریس‌ می‌کرد، بلکه‌ شواهدی‌ در دست‌ است‌ که‌ متن‌ شفا و حکمه‌الاشراق‌ را نیز تعلیم‌ می‌داده‌ است‌.
[۴] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۳۵.
آقاعلی‌ پس‌ از عمری‌ بسیار پربار، چه‌ از لحاظ‌ تألیف‌ و چه‌ از لحاظ‌ تربیت‌ شاگردان‌ برجسته‌، در ۱۳۰۷ در تهران‌ درگذشت‌.
[۵] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۵۲.


۱.۱ - آثار آقا علی‌

آثار باقیمانده‌ از او عبارت‌اند از: تعلیقات‌ بسیار مهمی‌ بر اسفار و الشواهدالربوبیه‌ و شرح‌ الهدایه‌ الاثیریه‌، مقدمه‌ بر مفاتیح‌ الغیب‌ ملاصدرا، تعلیقات‌ بر شوارق‌ الالهام‌ لاهیجی‌ و لمعات‌ الهیه‌ ملاعبداللّه‌ زنوزی‌ و تعدادی‌ رساله‌ مستقل‌ در مسائل‌ گوناگون‌ حکمت‌
[۶] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۳، مقدمه‌ کدیور، ص۱۴ـ۱۵.
که‌ مهم‌ترین‌ آن‌ها بدایع‌ الحکم‌ به‌ فارسی‌ است‌. بدایع‌ الحکم‌ در واقع‌ سرآغاز بحث‌ درباره‌ فلسفه‌ تطبیقی‌ در دوران‌ جدید در تاریخ‌ فلسفه‌ اسلامی‌ است‌ و از اهمیت‌ تاریخی‌ برخوردار است‌.

۱.۲ - خلاقیت‌ فلسفی‌

کنت‌ دو گوبینو (متوفی‌ ۱۲۹۹/۱۸۸۲)، سفیر فرانسه‌ در ایران‌ که‌ ضمناً فیلسوف‌ نیز بود، با آقاعلی‌ رفت‌ و آمد داشت‌ و گویا او را برای‌ تدریس‌ فلسفه‌ اسلامی‌ به‌ فرانسه‌ دعوت‌ کرد ولی‌ آقاعلی‌ نپذیرفت‌. آقاعلی‌ به‌ مطالب‌ فلسفی‌ مطرح‌ در غرب‌ نیز توجه‌ داشت‌.
[۷] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۴۸ـ۵۰.
علاقه‌ او به‌ کسب‌ اطلاعات‌ درباره‌ فلسفه‌ در غرب‌ علاوه‌ بر گزارش‌ گوبینو، از طریق‌ میرزاحسن‌خان‌ اعتمادالسلطنه‌ (متوفی‌ ۱۳۳۱) که‌ با او رفت‌ و آمد نزدیک‌ داشت‌، و بدیع‌الملک‌ میرزا عمادالدوله‌ (متوفی‌ بعد از ۱۳۱۶) که‌ سؤالات‌ مطروح‌ در بدایع‌ الحکم‌ را به‌ او عرضه‌ داشت‌، نیز قابل‌ پی‌گیری‌ است‌.
[۸] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۴۷ـ۵۱.
گفت‌ و شنود عمیق‌تری‌ در این‌ زمینه‌ بین‌ او و فیلسوفان‌ غربی‌ دست‌ نداد و این‌ مبادله‌ نظر بین‌ حکیمی‌ مسلمان‌ و فیلسوفی‌ غربی‌، یک‌ قرن‌ بعد بین‌ علامه‌ طباطبایی‌ (متوفی‌۱۳۶۰ ش‌) و هانری‌ کوربن‌ (متوفی‌ ۱۳۵۸ ش‌/ ۱۹۷۹) صورت‌ گرفت‌. در آن‌ گفت‌ و شنودها که‌ راقم‌ این‌ سطور حضور داشت‌ و غالباً مترجم‌ مطالب‌ بود، چندین‌ بار به‌ ملاقات‌های‌ آقاعلی‌ و کنت‌ دو گوبینو اشاره‌ شد. علامه‌ طباطبایی‌، آقاعلی‌ را سرآغاز گفت‌ و شنود فلسفی‌ بین‌ شرق‌ و غرب‌ در دوران‌ جدید می‌دانست‌. آقاعلی‌ گرچه‌ بزرگ‌ترین‌ شارح‌ ملاصدرا و ادامه‌ دهنده‌ حکمت‌ متعالیه‌ در عصر قاجار بود، در مباحث‌ معاد جسمانی‌، اعتبارات‌ ماهیت‌، معقولات‌ ثانیه‌ فلسفی‌، حرکت‌ جوهری‌ و مطالب‌ مهم‌ دیگرِ حکمت‌ متعالیه‌، نظریات‌ بدیعی‌ از خود به‌ جاگذارده‌ است‌.
[۹] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۵۷ ـ ۵۸.
وی‌ به‌ اندازه‌ حاج ملاهادی‌ سبزواری شهرت‌ نداشت‌، ولی‌ خلاقیت‌ فلسفی‌ او از سبزواری‌ بیشتر بود.
[۱۰] علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۵۶ ـ ۵۸.



حکیم‌ و عارف‌ معاصرِ آقاعلی‌، آقامحمدرضا فرزند شیخ‌ ابوالقاسم‌ قمشه‌ای‌، متخلص‌ به‌ صهبا، در واقع‌ مکمل‌ آقاعلی‌ در حوزه‌ تهران‌ بود و می‌توان‌ او و آقاعلی‌ و حاجی‌ سبزواری‌ را بزرگ‌ترین‌ فلاسفه‌ اسلامی‌ قرن‌ سیزدهم‌ دانست‌. وی‌ در ۱۲۴۱ در قمشه‌ اصفهان‌ متولد شد و در همان‌ شهر مقدّمات‌ علوم‌ دینی‌ را فرا گرفت‌. سپس‌ به‌ اصفهان‌ رفت‌ و در محضر استادانی‌ همچون‌ ملامحمدجعفر لاهیجی‌ (متوفی‌ بعد از ۱۲۵۵) شارح‌ مشاعر ملاصدرا، میرزاحسن‌ نوری‌ فرزند ملاعلی‌ نوری‌، و آقا سیدرضی‌ مازندرانی‌ که‌ استاد اصلی‌ او در عرفان‌ بود، به‌ تحصیل‌ پرداخت‌.
[۱۱] محمدعلی‌ عبرت‌ نائینی‌، تذکرة مدینةالادب‌، ج۲، ص۶۷۵.
[۱۲] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۴۵ـ۴۶.
وی‌ در اصفهان‌ زندگی‌ ساده‌ای‌ داشت‌ و بیش‌تر اموال‌ خود را صرف‌ فقرا می‌کرد و از اصحاب‌ قدرت‌ گله‌مند بود. بعد از ۱۲۸۸، اصفهان‌ را ترک‌ کرد و در تهران‌ اقامت‌ گزید.
[۱۳] محمد بن‌ ابراهیم‌ صدرالدین‌ شیرازی‌، الشواهد الربوبیه‌ فی‌ المناهج‌ السلوکیه‌، ج۱، ص۱۲۷، با حواشی‌ ملاهادی‌ سبزواری‌.
[۱۴] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۴۹.
آقامحمدرضا تا پایان‌ عمر در تهران‌ به‌ تدریس‌ عرفان‌ و متونی‌ مانند فصوص‌الحکم‌، فتوحات‌ مکیه‌ و مصباح‌الانس‌ پرداخت‌، گرچه‌ حکمت‌ متعالیه‌ را نیز تدریس‌ می‌کرد و به‌ حکمت‌ اشراق‌ هم‌ علاقه‌ داشت‌. در عرفان‌ آنچنان‌ بود که‌ برخی‌ او را ابن‌عربی‌ دوران‌ جدید نامیده‌اند. گویا به‌ عرفان‌ عملی‌ نیز توجه‌ داشت‌ و مرید یکی‌ از پیران‌ طریقه‌ ذهبیه‌ بود. خود نیز درویشانه‌ می‌زیست‌ و گاهی‌ با طالبان‌ درک‌ محضرش‌، در خرابه‌های‌ اطراف‌ شهر ملاقات‌ می‌کرد. به‌ حسن‌ اخلاق‌ و تخلق‌ به‌ صفات‌ نیک‌ اشتهار داشت‌.
[۱۵] محمدمعصوم‌ بن‌ زین‌العابدین‌ معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌الحقائق‌، ج۳، ص۵۰۸.
[۱۶] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۵۸.
با کسی‌ مبارزه‌ و عناد نداشت‌. میرزا ابوالحسن‌ جلوه‌ ــ که‌ به‌ تسلط‌ بر فلسفه‌ مشائی‌ معروف‌ بود ــ خواست‌ با او در فلسفه‌ معارضه‌ کند. آقا محمدرضا بخوبی‌ از عهده‌ تدریس‌ فلسفه‌ مشاء بر آمد، ولی‌ جلوه‌ نتوانست‌ فصوص‌الحکم‌ و مفاتیح‌الغیب‌ را تدریس‌ کند. با اینهمه‌، آقا محمدرضا نخواست‌ هیچ‌گونه‌ استفاده‌ شخصی‌ از این‌ امر کند و خود را معارض‌ با هیچ‌کس‌ نمی‌دانست‌.
[۱۷] محمدجعفر لاهیجی‌، شرح‌ رساله‌ المشاعر ملاصدرا، ج۱، ص۷۲.
[۱۸] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۵۸ ـ۵۹.
این‌ عارف‌ بزرگ‌ در ۱۳۰۶ در تهران‌ درگذشت‌ و در ابن‌بابویه‌ دفن‌ شد.
[۱۹] محمدمعصوم‌ بن‌ زین‌العابدین‌ معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌الحقائق‌، ج۳، ص۵۰۸ ـ۵۰۹.
[۲۰] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۱۰۷.
بسیاری‌ از آثار قمشه‌ای‌، از جمله‌ اکثر غزلیاتی‌ که‌ با تخلص‌ صهبا به‌ سبک‌ عراقی‌ سروده‌ بود، در دست‌ نیست‌. چند رساله‌ای‌ که‌ از او باقی‌مانده‌، تقریباً همگی‌ مضامین‌ عرفانی‌ دارند، از جمله‌ رساله‌ ولایت‌ که‌ ذیل‌ شرح‌ او بر فصّ شیثی‌ از فصوص‌الحکم‌ ابن‌عربی‌ است‌، الخلافه‌الکبری‌، رساله‌ فی‌ وحده‌ الوجود بل‌الموجود، رساله‌ فی‌ موضوع‌ العلم‌ و رساله‌ فی‌ تحقیق‌الاسفار الاربعه‌ و همه‌ آثار عرفانی‌ او از شاهکارهای‌ ادبیات‌ عرفانی‌اند.
[۲۱] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۱۰۵ـ۱۰۷.


۲.۱ - آراء آقا محمدرضا قمشه‌ای در نگاه امام خمینی

آقا محمدرضا قمشه‌ای از بزرگ‌ترین مفسران حکمت متعالیه و جزو اساطین عرفان به شمار می‌آید وی در تقریر و تثبیت عرفان نظری با استفاده از مبانی حکمت متعالیه، نظیر ندارد و عامل رونق عرفان نظری در مکتب تهران، که منجر به گسترش آن در حوزه‌های شیعی، و تشکیل حلقه‌های درس عرفان و تالیف آثار عرفانی توسط عارفان شیعی گردید. امام‌ خمینی را می‌توان در امتداد مکتب تهران و از شاگردان با واسطه آقا محمدرضا قمشه‌ای دانست؛ زیرا میرزا‌هاشم اشکوری شاگرد قمشه‌ای است و شاه‌آبادی شاگرد اشکوری و امام‌ خمینی شاگرد شاه‌آبادی می‌باشد. ایشان در مباحث عرفانی بسیار از قمشه‌ای متاثر است؛ چنان‌که در بحث وحدت وجود، قائل به وحدت اطلاقی وجود می‌باشد.
همچنین در بحث ولایت همسو با آقا محمدرضا قمشه‌ای، ولایت را به ‌معنای قرب گرفته و آن را بر دو نوع مطلقه و مقیده تقسیم کرده‌ است. همچنین مانند قمشه‌ای اسم الله اعظم را ربّ عین ثابت محمدی می‌داند که مفتاح مفاتیح دیگر خزائن الهی و کنوز مخفی ربانی‌ است. امام‌ خمینی برخی مبادی قمشه‌ای را بررسی و نقد کرده‌ است ازجمله:
اسفار اربعه: از جمله بحث‌های عرفان عملی، سلوک و سفرهای باطنی سالک است که اهل معرفت چهار سفر برای رهروان مسیر حق بیان کرده‌اند و آنچه قمشه‌ای درباره اسفار اربعه نگاشته و امام خمینی آنها را در آثار خویش نقل و بررسی کرده‌ است، تقریباً اوج‌اندیشه‌های عرفانی مکتب ابن عربی در این عرصه است، امام‌ خمینی برخلاف قمشه‌ای سفر اول را سفر از خلق به سوی حق مقید می‌داند و معتقد است هنوز سالک در قید کثرات است و حق را در مظاهر کثرات مشاهده می‌کند، بنا بر نظر امام‌ خمینی سالک در سفر دوم از حق مقید به ‌حق مطلق در حرکت است و مقام وحدانیت برای تجلی کرده، قیامت کبرای او برپا می‌شود و اگر طی این دو سفر، از انانیت سالک چیزی باقی باشد، شطحیات از او سر می‌زند که از نقصان سلوک او حکایت دارد. به اعتقاد قمشه‌ای سالک در سفر سوم در عوالم سه‌گانه سیر می‌کند و به مقام صحو تام می‌رسد؛ اما بنا بر نظر امام این سفر سوم رجوع از مقام احدیت جمع به مرتبه اعیان ثابته است. ایشان سفر چهارم را سفر از خلق حقی به خلق خارجی می‌داند؛ یعنی از حضرت اعیان ثابته شروع می‌شود و به سوی خلق و اعیان خارجی ادامه می‌یابد در این سفر، سالک به مقام نبوت تشریعی می‌رسد.
[۲۶] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۲۸۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سومین‌ حکیم‌ حوزه‌ تهران‌، میرزا ابوالحسن‌ جلوه‌، در ۱۲۳۸ در احمدآباد گجرات‌ هند به‌ دنیا آمد. در اصفهان‌ به‌ تحصیل‌ پرداخت‌ و از شاگردان‌ میرزاحسن‌ نوری‌ و آقامیرزاحسن‌ چینی‌ بود.
[۲۷] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۷۳.
سپس‌ به‌ تهران‌ مهاجرت‌ کرد و از ۱۲۷۳ تا ۱۳۱۴، که‌ سال‌ رحلت‌ اوست‌، بیشتر در مدرسه‌ دارالشفاء به‌ تدریس‌ آثار ابن‌سینا، مخصوصاً شفا و الاشارات‌ و التنبیهات‌، اشتغال‌ و در این‌ امر شهرت‌ داشت‌ و آثار ملاصدرا را هم‌ تدریس‌ می‌کرد. جلوه‌ با اعیان‌ و فضلای‌ دیوانی وقت‌ رفت‌ و آمد داشت‌ و هم‌ بین‌ طلاب‌ و هم‌ بین‌ دیوانیان‌ محترم‌ بود.
[۳۰] مهدی‌ بامداد، شرح‌ حال‌ رجال‌ ایران‌ در قرن‌ ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری‌، ج۱، ص۴۱.
او در واقع‌ فیلسوفی‌ مشائی‌ و احیاکننده‌ نحله‌ ابن‌سینا بود و به‌ حکمت‌ متعالیه‌ چندان‌ عنایتی‌ نداشت‌، حتی‌ به‌ ملاصدرا تعرض‌ می‌کرد که‌ چرا آنقدر در اسفار و سایر آثارش‌ بدون‌ ذکر منبع‌ از گذشتگان‌ نقل‌ قول‌ کرده‌ است‌.

۳.۱ - آثار میرزا ابوالحسن‌

آثارش‌ عبارت‌اند از: حواشی‌ بر شفا ابن‌سینا که‌ سال‌ها آن‌ را تدریس‌ می‌کرد، حواشی‌ بر شرح‌الهدایه‌ الاثیریه‌ و مشاعر و المبدأ و المعاد و اسفار ملاصدرا. او تعلیقاتی‌ نیز بر شرح‌ فصوص‌الحکم‌ قیصری‌ و چند رساله‌ مستقل‌ در موضوعاتی‌ همچون‌ حرکت‌ جوهری‌ و ربط‌ حادث‌ به‌ قدیم‌ دارد.
[۳۸] آقابزرگ‌ طهرانی‌، الذّريعه، ج‌۱۰، ص‌۷۵.


۳.۲ - تصحیح‌ متون‌

جلوه‌ در بررسی‌ متون‌ فلسفی‌ دقت‌نظر فراوان‌ داشت‌ و آنچه‌ را که‌ تدریس‌ می‌کرد به‌دقت‌ تصحیح‌ می‌نمود. این‌ امر نشانه‌ این‌ واقعیت‌ است‌ که‌ توجه‌ به‌ تصحیح‌ متون‌، که‌ از قرن‌ گذشته‌ در ایران‌ متداول‌ شده‌، امری‌ وارداتی‌ از غرب‌ نیست‌ بلکه‌ در سنّت‌ فکری‌ ایران‌ ریشه‌ دارد. بیشتر کتاب‌های‌ فلسفی‌ که‌ در دوران‌ قاجار به‌ صورت‌ سنگی‌ چاپ‌ شده‌اند، از نسخ‌ چاپ‌ سربی‌ بعدی‌ در ایران‌ و سایر کشورهای‌ اسلامی‌ صحیح‌ترند، چنانکه‌ از مقابله‌ چاپ‌ سنگی‌ و سربی‌ شفا برمی‌آید. دقت‌ و توجه‌ جلوه‌ به‌ متن‌ فلسفی‌ در تصحیح‌ آن‌، میراث‌ مهم‌ آن‌ عصر برای‌ دوران‌ بعدی‌ است‌.


چهارمین‌ حکیم‌ پایه‌گذار حوزه‌ تهران‌، آقامیرزاحسین‌ سبزواری‌، از شاگردان‌ حاج‌ ملاهادی‌ سبزواری‌، است‌.
[۳۹] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۴۰.
میرزاحسین‌ از سبزوار راهی‌ تهران‌ شد و در مدرسه‌ عبداللّه‌خان‌ در بازار بزازها، مدرّس‌ رسمی‌ علوم‌ عقلی‌ و نقلی‌ بود و شاگردان‌ بسیاری‌ داشت‌، ولی‌ تخصص‌ او در ریاضیات‌ بود و در این‌ رشته‌ آثار مهمی‌ همچون‌ حواشی‌ بر شرح‌ چغمینی‌ و مفتاح‌الحساب‌ دارد. در طب‌ نیز چیرگی‌ کامل‌ داشت‌.
[۴۰] منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص‌۱۲۱.
[۴۱] محمد بن‌ ابراهیم‌ صدرالدین‌ شیرازی‌، الشواهد الربوبیه‌ فی‌ المناهج‌ السلوکیه‌، ج۱، ص۱۲۸، با حواشی‌ ملاهادی‌ سبزواری‌.
حضور وی‌ در تهران‌، در کنار آقاعلی‌ و آقامحمدرضا و جلوه‌، نشانه‌ گستردگی‌ حوزه‌ فکری‌ آن زمان‌ است‌. عجیب‌ این‌ است‌ که‌ با گسترش‌ تجدد در ایران‌، در حوزه‌های‌ طلبگی‌ علاقه‌ به‌ فلسفه‌ از علوم‌ جدا شد و شکافی‌ بین‌ معارف‌ سنّتی‌ و دانش‌های‌ جدید پیش‌ آمد که‌ تا امروز باقی‌ است‌.


حکمای‌ اربعه‌ شاگردان‌ بسیاری‌ تربیت‌ کردند، از جمله‌: آخوند ملامحمد هیدَجی‌ (متوفی‌ ۱۳۰۶)، میرزاهاشم‌ اشکوری‌ (متوفی‌ ۱۳۳۲)، حیدر قلیخان‌ قاجار (متوفی‌ ۱۳۱۸)، میرزاطاهر تنکابنی‌ (متوفی‌ ۱۳۲۰ ش‌)، میرزاحسن‌ آشتیانی‌ (متوفی‌ ۱۳۱۱ ش‌)، محمدمعصوم‌ شیرازی‌ معروف‌ به‌ نایب‌الصدر (متوفی‌ ۱۳۰۴ ش‌)، میرزا شهاب‌الدین‌ نیریزی‌ (متوفی‌ ۱۳۲۰) و میرزاحسن‌ کرمانشاهی‌ (متوفی‌ ۱۳۳۶)، و نیز مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ طبقه‌ای‌ دیگر از حکمای‌ بزرگ‌ دوران‌ بعدی‌، همچون‌ میرزامهدی‌ آشتیانی‌ (متوفی‌ ۱۳۳۱ ش‌)، شیخ‌ محمدتقی‌ آملی‌ (متوفی‌ ۱۳۴۹ ش‌)، میرزااحمد آشتیانی‌ (متوفی‌ ۱۳۵۳ ش‌)، سیدابوالحسن‌ رفیعی‌ قزوینی‌ (متوفی‌ ۱۳۵۳ ش‌)، ابوالحسن‌ شعرانی‌ (متوفی‌ ۱۳۵۲ ش‌) و سیدکاظم‌ عصّار (متوفی‌ ۱۳۵۳ ش‌) که‌ شاید بتوان‌ گفت‌ وی‌ آخرین‌ نماینده‌ تمام‌ عیار حوزه‌ فلسفی‌ و عرفانی‌ تهران‌ بود. البته‌ هنوز این‌ حوزه‌ فلسفی‌ در تهران‌ فعال‌ است‌، گرچه‌ دیگر نمایندگانی‌ شاخص‌ مانند عصار و آشتیانی‌ دیده‌ نمی‌شوند.


۱. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۳۱ـ۳۲.
۲. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۳، ص۱۴۷ـ ۱۴۸.
۳. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۳۳.
۴. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۳۵.
۵. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۵۲.
۶. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۳، مقدمه‌ کدیور، ص۱۴ـ۱۵.
۷. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۴۸ـ۵۰.
۸. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۴۷ـ۵۱.
۹. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۵۷ ـ ۵۸.
۱۰. علی‌ بن‌ عبداللّه‌ زنوزی‌، مجموعه‌ مصنفات‌ حکیم‌ مؤسس‌ آقاعلی‌ مدرس‌ طهرانی‌، ج۱، مقدمه‌ کدیور، ص۵۶ ـ ۵۸.
۱۱. محمدعلی‌ عبرت‌ نائینی‌، تذکرة مدینةالادب‌، ج۲، ص۶۷۵.
۱۲. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۴۵ـ۴۶.
۱۳. محمد بن‌ ابراهیم‌ صدرالدین‌ شیرازی‌، الشواهد الربوبیه‌ فی‌ المناهج‌ السلوکیه‌، ج۱، ص۱۲۷، با حواشی‌ ملاهادی‌ سبزواری‌.
۱۴. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۴۹.
۱۵. محمدمعصوم‌ بن‌ زین‌العابدین‌ معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌الحقائق‌، ج۳، ص۵۰۸.
۱۶. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۵۸.
۱۷. محمدجعفر لاهیجی‌، شرح‌ رساله‌ المشاعر ملاصدرا، ج۱، ص۷۲.
۱۸. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۵۸ ـ۵۹.
۱۹. محمدمعصوم‌ بن‌ زین‌العابدین‌ معصوم‌ علیشاه‌، طرائق‌الحقائق‌، ج۳، ص۵۰۸ ـ۵۰۹.
۲۰. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۱۰۷.
۲۱. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۱۰۵ـ۱۰۷.
۲۲. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۳-۱۴، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۲۳. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۲۹۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۴. خمینی، روح‌الله، شرح دعاء السحر، ص۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۲۵. خمینی، روح‌الله، مصباح الهدایه، ص۳۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۲۶. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۲۸۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲۷. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۷۳.
۲۸. محمدعلی مدرس‌ تبریزی‌، ریحانة الادب، ج‌۱، ص۴۲۰.    
۲۹. سیدمحسن الأمین، أعیان الشیعه، ج۲، ص۳۳۷.    
۳۰. مهدی‌ بامداد، شرح‌ حال‌ رجال‌ ایران‌ در قرن‌ ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری‌، ج۱، ص۴۱.
۳۱. مرتضی‌ مطهری‌، خدمات‌ متقابل‌ اسلام‌ و ایران‌، ج۱، ص۶۰۹.    
۳۲. سیدمحسن الأمین، أعیان الشیعه، ج۲، ص۳۳۷.    
۳۳. آقابزرگ‌ طهرانی‌، الذّریعه، ج‌۱۴، ص‌۲۰۱.    
۳۴. سیدمحسن الأمین، أعیان الشیعه، ج‌۲، ص‌۳۳۷ ۳۳۸.    
۳۵. آقابزرگ‌ طهرانی‌، الذّریعه، ج‌۶، ص‌۱۹.    
۳۶. آقابزرگ‌ طهرانی‌، الذّریعه، ج‌۶، ص‌۱۲۶.    
۳۷. آقابزرگ‌ طهرانی‌، الذّریعه، ج‌۱، ص‌۸۹.    
۳۸. آقابزرگ‌ طهرانی‌، الذّريعه، ج‌۱۰، ص‌۷۵.
۳۹. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص۴۰.
۴۰. منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین‌، ج۱، ص‌۱۲۱.
۴۱. محمد بن‌ ابراهیم‌ صدرالدین‌ شیرازی‌، الشواهد الربوبیه‌ فی‌ المناهج‌ السلوکیه‌، ج۱، ص۱۲۸، با حواشی‌ ملاهادی‌ سبزواری‌.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة‌المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حوزه فلسفی و عرفانی تهران»، شماره۵۰۴۲.    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار